«سردرگمی» اطلاع رسانی درباره آلودگی هوا
روزنامه
اعتماد نوشت: «سردرگمي»؛ شايد اين مناسبترين واژه براي توصيف وضعيت اين
روزهاي مردم پايتخت و برخي كلانشهرهاي ديگر باشد. مهمترين تصميم كميتههاي
اضطرار و كاهش آلودگي هوا در استانها عموما به تعطيلي مراكز آموزشي و
آغاز به كار با تاخير ادارات دولتي محدود ميشود. اما شيوه انتشار خبرهاي
كميتههاي اضطرار در روزهاي گذشته موجب سردرگمي شهروندان - خصوصا ساكنان
تهران- شده است.
انتشار اخبار ضد و نقيض درباره
تعطيلي يا عدم تعطيلي و اظهارنظرهاي متفاوت مقامهاي مسوول در اين باره
موجب شده هر روز شهروندان تا حوالي غروب منتظر تصميمهاي كميته اضطرار
بمانند. در آخرين نمونه در دو روز گذشته همين شيوه اطلاعرساني انتقاد برخي
از كاربران شبكههاي اجتماعي را در پي داشت. كارمنداني كه فرزندانشان به
مهدهاي كودك ميروند و با تعطيلي اين مراكز مجبورند از سازمان محل
اشتغالشان مرخصي بگيرند از جمله گروههاي گلايهمند از تصميمگيريهاي
روزانه كميته اضطرار است.
از سوي ديگر اين
تعطيليها از نظر اقتصادي، سلامت و... هم پيامدهاي خسارتبار خودش را
ميگذارد. چنان كه بنا بر گزارش تهيه شده از سوي مركز پژوهشهاي مجلس:
«خسارت آلودگي هوا در ايران از ١/٧ ميليارد دلار در سال ٢٠٠١ به ٨ ميليارد
دلار در سال ٢٠٠٦ رسيده است كه ١/٨ ميليارد دلار آن مربوط به خسارت ناشي از
آلودگي هوا در پايتخت بوده است. ضمن آنكه بانك جهاني اين خسارت را در سال
٢٠١٣ بالغ بر ٣٠ ميليارد دلار (٣٠ ميليارد و ٥٩٩ ميليون دلار) برآورد كرده
است.»
همچنين بنا بر اين گزارش در بسياري
از شهرهاي بزرگ ايران از جمله تهران، كرج، اصفهان، مشهد، تبريز، اراك،
اهواز و شيراز غلظت بعضي از آلايندههاي هوا از استانداردهاي ملي به مراتب
بالاتر است. براساس برآوردها (با احتساب پديده ريزگردها)، جمعيتي بالغ بر
٣٥ ميليون نفر، يعني حدود نيمي از جمعيت كل كشور، به نوعي در معرض يكي از
انواع آلودگيهاي هوا قرار دارند. اين مشكل نهتنها سلامت مردم را به خطر
مياندازد، بلكه به علت افزايش نياز به خدمات مراقبتي، بهداشتي و فوريتهاي
پزشكي كه براي جمعيت تحت تاثير انجام ميشود، هزينههاي سرباري را نيز بر
حوزه سلامت تحميل ميكند. از سوي ديگر پژوهشهاي دفتر محيطزيست و توسعه
پايدار شهرداري تهران نشان داده است كه ٣٣ درصد مردم از افزايش هزينه درمان
خانواده و حدود ٤٠ درصد از خانهنشيني اجباري در نتيجه آلودگي هوا شاكي
بودند و ميتوان تصور كرد كه اين هزينهها و در خانه ماندن اجباري و
بيتحركي چه پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي دربر خواهد داشت.
اغلب
كارشناسان حوزه محيط زيست كاهش آلودگي هوا در تهران و ساير شهرها را در
گرو اجراي زنجيرهاي از برنامههاي بلندمدت از جمله: استانداردسازي سوخت،
كيفيت بخشي توليد خودرو، تقويت حمل و نقل عمومي، مقابله با پديده گرد و
غبار و... ميدانند. راهحلهايي كه عملي شدن آنها در كوتاهمدت و از سوي
يك دستگاه ميسر نيست. در نتيجه دست كم در كوتاهمدت شهروندان همچنان بايد
گوش به تصميمهاي مقطعي كميتههاي اضطرار باشند. حالا كه اينگونه است چرا
كميتههاي اضطرار در ايران روش و شيوه تصميمگيري و اطلاعرسانياش را
بهبود نميبخشد؟ آيا مثلا ممكن نيست به جاي اينكه هر روز مردم گرفتار شنيدن
خبر قطعي باشند، بر مبناي پيش بينيهاي كارشناسي يك تعطيلي سه روزه مصوب و
اعلام شود؟ هر سال در نيمه دوم سال، به دليل بروز پديده وارونگي هوا،
وضعيت آلودگي هوا شدت ميگيرد. اما آيا اين پديده اساسا قابل پيش بيني است؟
اسماعيل
كهرم، اقليمشناس و كارشناس محيط زيست به «اعتماد» ميگويد پيشبيني پديده
وارونگي هوا ممكن نيست. البته علم هواشناسي به مرتبهاي رسيده كه بتواند
براي حدود يك هفته تغييرات جوي را پيشبيني كند همانطور كه در كشورهاي
توسعهيافته اين اتفاق ميافتد. او ميافزايد: «در ايران امكانات هواشناسي
به اندازه كشورهاي توسعهيافته وجود ندارد كه بخواهيم تغييرات جوي و
پايداري يا ناپايداري هوا را از چند روز قبلتر پيش بيني كنيم. پس چارهاي
نيست كه حداكثر به صورت سه روزه پيشبيني و تصميمگيري صورت گيرد. »
كهرم
در عين حال معتقد است از آنجا كه هميشه اعلام تعطيلي چند روزه مدارس خصوصا
در تهران موجب تمايل مردم به سفر ميشود؛ ميگويد: «اگر به يك باره اعلام
شود كه سه روز مدارس تعطيل است ممكن است جمعيتي به اندازه ٤ ميليون نفر به
يك باره راهي شمال كشور شوند. به نظرم مسوولان به دليل فقدان زيرساختهاي
مناسب و سياستهاي ديگر تصميمهايشان را روزانه اعلام ميكنند.» در همين
حال كيومرث كلانتري، مديركل محيطزيست استان تهران به ايسنا گفت:«مرجع
اعلام مصوبات كميته شرايط ويژه آلودگي هواي تهران استانداري و محيطزيست
است.
از نظر من نا هماهنگي در اعلام مصوبات نبوده
است و آنچه سبب پخش اخبار ضد و نقيض شد شيطنت برخي كانالهاي تلگرامي بود.»
حالا چه ضعف تكنولوژيك، شيطنتكانالها و چه سياستهاي ديگر در
صورتمساله تفاوتي ايجاد نميكند. مردم هر روز بايد گوش به اخبار باشند. آن
خبرهايي كه به سرعت منتشر ميشوند و به سرعت هم تكذيب ميشوند. بيتوجه به
اينكه اين شيوه از اطلاعرساني چقدر ميتواند به آشفتگي در زندگي اجتماعي و
اقتصادي شهروندان منجر شود.