آفتاب
یزد- مریم مرادی: تاثیر صادق هدایت، نویسنده دوران قاجار بر نویسندگان
بزرگ ادبیات داستانی معاصر از بزرگ علوی گرفته تا نویسندگان جوان چند دهه
اخیر نه تنها بر اهل قلم که بر هیچ کسی پوشیده نیست. بی شک زنده نگاه داشتن
یاد و پاسداری از آثار بر جای مانده از بزرگانی چون صادق هدایت در همه جای
دنیا امری رایج است تا نسلهای آینده نیز با آنها آشنا شوند.
حالا این روزها قفلی بر در خانهای که روزی نویسنده «بوف کور» در آن چشم
به جهان گشود و رشد کرد، زده شده و هیچ کس اجازه ورود به آن را ندارد تا
خانه پدری او هم مانند خودش در انزوا بماند. شاید عجیب باشد اما این خانه
با معماری بینظیر دوران قاجار و کاشیکاریهای ناب، به کمک بیمارستان امیر
اعلم در بیخبری کامل در حال تخریب شدن است.
بوفی که بر خانه هدایت نشسته است
تهران-سعدی-خیابان
شهید تقوی- وقتی وارد خیابان میشوی دیوار بیمارستان امیر اعلم را که
بگیری مستقیم به خانه هدایت میرسی. البته از دور هم میتوان نقاشیهای روی
دیوار خانه را دید. خانهای که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ از تبدیل آن به موزه
صرف نظر شد و در اختیار دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار گرفت و با رنگ آمیزی
دیوارهای این بنای تاریخی و ارزشمند و نصب وسایل بازی برای کودکان در حیاط
آن، چند سالی هم تبدیل به مهد کودک «صادقیه» شد. اما پس از اعتراضات زیاد،
مهد کودک تعطیل میشود و سرانجام در سال ۱۳۷۸ به عنوان یک میراث تاریخی،
ثبت ملی میشود.
هر چند که این ثبت به جز نصب پلاک
سازمان میراث فرهنگی در ورودی خانه فایده دیگری برای این اثر ملی نداشته
است و خانه مدتی بعد تبدیل به کتابخانهای برای کارکنان بیمارستان و حیاط
آن هم محل دپوی زباله بیمارستان امیر اعلم میشود. طبق عکسهای منتشر شده
در فضای مجازی انباشته شدن این زبالهها در حیاط خانه مشهود است، با این
حال با فشار بر بیمارستان امیر اعلم گویا این زبالهها جمعآوری میشود.
اگرچه مرمت و بازسازی این بنا واجب بود اما این بیمارستان خودسرانه، بدون
استعلام و بدون ارسال طرحهای مربوطه به اداره کل میراث فرهنگی تهران اقدام
به مرمت آن میکند. مرمتی که اگر زیر نظر کارشناسان میراث فرهنگی نباشد
میتواند آسیب بسیار زیادی به کاشیکاریهای بی نظیر و بقیه بنا بزند.
اما
همه ماجرا به اینجا ختم نمیشود و به نظر میرسد این بیمارستان با اطلاع
از علاقه مردم و گردشگران به این خانه، با بستن در به روی همه و باز کردن
آن به روی تورهای خاص، با استفاده از بیخیالی سازمان میراث فرهنگی قصد
درآمدزایی از خانه صادق هدایت را دارد.
پس برای
مطلع شدن از وضعیت فعلی خانه باید به دورن آن قدم میگذاشتیم. وقتی با در
بسته خانه روبهرو شدیم به بیمارستان امیر اعلم رفتیم تا از طریق دری که
از بیمارستان به خانه راه داشت، به آنجا برویم. اما هرچه گشتیم نتوانستیم
دری بیابیم، پس سراغ در را از حراست بیمارستان گرفتیم، گفتند: «باید از
دانشگاه محل تحصیل یا روزنامه، نامه ای به روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی
ارسال کنید تا بررسی شده و بعد اجازه ورود بدهیم، زیرا ممکن است همسایه
خانه هدایت، سفیر دانمارک به ورود شما اعتراض کند.» از آنجایی که اصرار ما
برای ورود به خانه بیفایده بود و نمیخواستیم اسیر بروکراسی اداری شویم
بیخیال آن شدیم و با خروج از بیمارستان دوباره به خیابان شهید تقوی
بازگشتیم؛ از روزنههای در فقط میشد حوض کوچکی در وسط حیاط دید. با
راهنمایی مغازهداران وارد ساختمان روبهروی خانه شدیم و از طبقه آخر
توانستیم حیاط پشتی را ببینیم. البته بخشی از حیاط اصلی هم نمایان بود اما
جلو عمارت را نمیشد دید.
با این حال انتهای دیوار
هنوز میشد فرغون، لوله و سایر وسایل ساختمانی را دید. از آنجایی که
نتوانستیم بهطور کامل درون حیاط را ببینیم، نمیدانیم که اقدام بیمارستان
برای مرمت خانه به کجا رسیده است. آیا از بازسازی دست کشیده اند یا هنوز هم
بدون نظارت و تایید میراث فرهنگی این عملیات ادامه دارد.
درِ خانه هدایت به روی مردم بسته است
جهانگیر
هدایت، برادرزاده صادق هدایت در گفتوگو با خبرنگار آفتاب یزد درباره این
خانه میگوید: «درِ این خانه سالها است که بسته شده و هیچ کسی را راه
نمیدهند. زیرا برخلاف قانون که میگوید کسی حق ندارد در هر محلی که به
عنوان میراث فرهنگی شناخته شود دخالتی کند؛ اینها در خانه هدایت هرکاری که
خواستهاند کرده و برای پنهان شدن این اقدامات از چشم مردم، ماموران و به
خصوص از روزنامهنگاران کسی را راه نمیدهند.
حتی
آخرین باری هم که قرار شد به همراه گروهی به این خانه برویم ما را راه
ندادند.» وی افزود: «آخرین وضعیت خانه بسیار بد است. خانه صادق هدایت که یک
امارت فرهنگی مربوط به دوران قاجاریه است حالا به زباله دانی بیمارستان
امیراعلم تبدیل شده. این افراد اصلا حق ندارند کارهایی مانند بازسازی خانه
را انجام دهند. بازسازی باید تحت نظر سازمان میراث فرهنگی به گونهای
انجام شود که ساختمان اصالت خود را حفظ کند. اما آنها مطلقا این موارد را
رعایت نمیکنند و حتی تمام زیر زمین این خانه را هم عوض کرده اند.»
رحیم
یعقوب زاده، رئیس مرکز گردشگری علمی و فرهنگی دانشجویان ایران در این خصوص
به خبرنگار آفتاب یزد میگوید: «مشکلی که در کشور داریم این است که ارزشی
برای مفاخر و بزرگان، آثار و خانههایی که از آنها به جای مانده قائل
نیستیم. در وهله اول باید یک تغییر رویه در مسئولان، متولیان، شهرداریها و
مردم داشته باشیم. هنوز نگاه مثبتی به این ارزشها وجود ندارد و متوجه
نشدهایم که این افراد هویت ملی ما را تقویت میکنند.» وی ضمن اشاره به بحث
گردشگری ادبی که زیر مجموعه گردشگری فرهنگی است، افزود: «گردشگری ادبی
یعنی وقایع رمانهای بسیاری از شعرا و نویسندگان در خانهها و مکانهایی
اتفاق میافتد و خیلی از افراد هم علاقهمند به دیدن این خانهها هستند.
چنین
آثاری در کشورهای دیگر حفظ شده و اگر از بعد درآمدزایی هم ببینیم برای
آنها درآمدزا شده است.» یعقوب زاده در ادامه اظهار کرد: «متاسفانه در کشور
ما، صادق هدایت مظلوم واقع شده است. ما کاری به تفکر این نویسنده نداریم.
حداقل به دلیل تاثیری که بر داستان نویسی کشور برجای گذاشت باید خانه او
حفظ شود. این خانه تاریخی به دلیل بیمهری مسئولان تا به حال چند تغییر
کاربری داشته است. در صورتی که این خانه میتوانست میراث فرهنگی ما باشد.
حتی تبدیل به موزه شده و برای آن درآمدزایی ایجاد شود. من فکر میکنم به
شکل عامدانهای این بیتوجهی اتفاق افتاده است.
نهایتا میتوانستند با تبدیل آن به اقامتگاه یا مکان فرهنگی تغییر کاربری
بدهند. متاسفانه میبینیم که در آخر هم تبدیل به انباری زباله بیمارستان
امیر اعلم میشود.» رئیس مرکز گردشگری علمی و فرهنگی دانشجویان ایران با
تاکید بر تعمیر و مرمت این بنای ارزشمند تاریخی گفت: «در همه جای دنیا این
کار انجام میشود، حتی خانهها دوباره به شکل اول تعمیر و بازسازی میشوند
اما در اینجا مقصر اصلی میراث فرهنگی است زیرا وظیفه اصلی میراث فرهنگی
حفظ این آثار است. اگر این خانه خراب شود دیگر ساخت خانهای مانند آن
فایدهای ندارد»
بیخیالی میراث فرهنگی و بروز یک فاجعه
اگرچه
خانه نیما یوشیج از تخریب شدن جان سالم به در برد، اما متاسفانه سال گذشته
خانه فروغ فرخزاد، شاعر معاصر کشور نیز در بیخبری تخریب و به جای آن
ساختمانی ۵ طبقه ساخته شد با این حال این اتفاق نباید برای خانه صادق هدایت
هم تکرار شود. زیرا جدا از شخصیت بزرگ این نویسندگان و شاعران، میتوان با
وجود بناهای ارزشمند تاریخی، با مدیریت صحیح و ایجاد امنیت برای
سرمایهگذاران در این بخش، هم از تخریب این بناها جلوگیری کرد و هم با
بازسازی چنین بناهایی در کشور ایجاد شغل کرده و سبب رونق اقتصادی شویم.
هرچند که با بیتوجهی سازمان میراث فرهنگی و عدم اختصاص بودجه کافی،
مکانهایی با قدمت چند هزار ساله در کنار گوش پایتخت نشینان چون «تپه میل»
که آن را به دوران ساسانیان منسوب میکنند در حال نابودی است تا جاییکه
حتی در برابر وزش باد هم طاقت نیاورده و فرو میریزند.