|
محمدرضا ستوده در ستون طنز روزنامه جهان صنعت نوشت: کمکم داشتم نگران میشدم. چند وقت بود نمرده بودیم. بعد از سانچی داشت کم کاری میشد. ما به تقویم پر از حادثه عادت کردیم!
توی دریا که غرق شدیم. زیر آوارم که رفتیم. داشتیم در عرصه سقوط تنبلی می کردیم که آن هم اتفاق افتاد.
خب؟ دیگه چه جوری بمیریم که نمرده باشیم؟
فکر کنم چندتا راه دیگه مونده که هنوز امتحان نکردیم.
یادم نمیاد که تا حالا با هواپیما توی آب سقوط کرده باشیم. یا با کشتی رفته باشیم توی کوه. یا با قطار بریم توی چاله هوایی. یا یه اتوبوس با سرعت 120 کیلومتر بره توی غار علیصدر. یا اینکه سه تا هواپیما از سه تا ایرلاین مختلف به دلیل سه نقص فنی گوناگون شاخ به شاخ بزنن به هم. کمکم باید ترکیبی کار کنیم.
اینجور حوادث تک بُعدی دیگه داره برامون عادی میشه. سازمان هواپیمایی، شرکت راهآهن، اداره راهداری کل کشور، سازمان بنادر و کشتیرانی، پلیس راهور و مرکز لرزهنگاری باید یه تفاهمنامه با هم امضا کنن که با هم حوادث ترکیبی تولید کنن. یه کشتی پرواز کنه، بعد توی جاده کرج- چالوس سقوط کنه بخوره به 12 تا ماشین، بعدشم بهمن بیاد. یا مثلا یه زیر دریایی صعود کنه بخوره به جت جنگنده، بعد اون جت سقوط کنه بخوره به وسط گسلی که توی مازندرانه، بعد زلزله بیاد، اون زلزله باعث سونامی بشه، یه موج تولید بشه به ارتفاع 100 متر، بعد یه عده با دیدن اون موج سکته کنن و فوت کنن!
مسوولان عزیز سعی نکنین یه جوری جلوه بدین که انگار دارن مدیریت بحران میکنن. که تخصصی در هیچ حوزه ای ندارین. بیخودم خودتونو مثل حافظ ناظری ناراحت نشون ندین. کاملا مشخصه که هیچ چیزی جز از دست دادن میزتون ناراحتتون نمیکنه.