|
محمدرضا ستوده در ستون طنز روزنامه جهان صنعت نوشت:
سال تحویل آمد و امسال تحویل شما
یک کُمد لبریز از اقبال تحویل شما
استرس با دلهره همراه با دلمُردگی
ما نمیخواهیم این احوال تحویل شما
سال پیشین بیست دفعه پایمان در چاله رفت
سال سگ با صد عدد گودال تحویل شما
آرزوهای شما گرچه کمی بر باد رفت
سال سگ با یک بغل آمال تحویل شما
سالها بیکاری و بیپولی و افسردگی
سال سگ هم با همین منوال تحویل شما
مال من از دار دنیا برگههای قسط و وام
سال سگ با این همه اموال تحویل شما
رودها خشکیدهاند و باغها خشکیدهتر
سال سگ با نسخه اسهال تحویل شما
احتمالا اشک از چشمانتان جاری شده
سال سگ با یک عدد دستمال تحویل شما