تحریمهایی که تبدیل به عادت شده است
خبرگزاری فارس: آمریکا یکبار دیگر ایران را تحریم کرد. این بار به بهانه
حملات سایبری علیه دانشگاههای جهان توسط ایران. در جدیدترین اقدام تحریمی
آمریکا علیه ایران وزارت خزانه داری این کشور ۱۰ فرد ایرانی و یک شرکت
مستقر در ایران را به سرقت مالکیت فکری و اطلاعات از صدها دانشگاه
آمریکایی و دانشگاههای کشورهای ثالث و یک شرکت رسانهای متهم کرده است.
این فهرست تحریمی موسسه «مبنا» و ده نفر از افراد همکار با آن را شامل
میشود.
با توجه به وضعیت کلان تحریمی علیه ایران میتوان به چند
مقوله در خصوص تحریمهای گاه و بیگاه علیه ایران بایستی توجه داشت که
عبارتند از: چرایی تحریم آمریکا علیه ایران، لزوم واکنش متقابل در مقابل
طرف آمریکایی، یافتن موضوعات تحریمی جدید خصوصا تحریم در حوزههای توانمندی
جمهوری اسلامی، تحریم به عنوان یک ابزار مهم و مورد استفاده و روی میز
آمریکاییها و ....
نخست، چرایی تحریم آمریکا علیه ایراندر
خصوص اینکه چرا آمریکاییها به راحتی جمهوری اسلامی را تحت تحریمهای خود
قرار میدهند و دائم به دنبال یافتن موضوعات جدید برای اعمال تحریمها علیه
ایران هستند، بایستی به نکاتی اشاره کرد که یکی از آنها مسئله عادی شدن
تحریمها علیه ایران است. برای آمریکاییها تحریم یک ابزار کارآمد و مورد
استفاده برای مقابله با ایران است. رسیدن آمریکا به این جایگاه به این دلیل
صورت میگیرد که واشنگتن به مورد ایران به عنوان یک مقوله استثنایی نگاه
میکنند که در مقابل همه گزینهها توانمند است و در خصوص گزینه تحریمی آسیب
پذیر است. طبیعی است برای اعمال تحریمهای جدید علیه هر کشوری، کشورها
نیاز به توجیه افکار عمومی، ایجاد ضرورتهای جدید اقتصادی، جایگزینی فضای
اقتصادی جدید و توجیه بازیگران حاضر در میدان اقتصادی طرف مقابل دارند.
برای
آمریکاییها نیز چنین موضوعی مطرح است. آمریکاییها نیز برای اعمال
تحریمهای جدید علیه ایران نیاز به توجیه افکار عمومی بین المللی، هدایت
سیاستهای اقتصادی جدید و به طور کلی تلاشهای اقتصادی جایگزین دارند. اما
با این حال همه ناهمواریهای اقتصادی را به جان میخرد و ایران را تحت
تحریمهای جدید قرار میدهند. دلیل این امر نیز واضح است، آمریکاییها ترسی
از تحریم علیه ایران ندارند. به طور کلی چرایی تحریم آمریکا علیه ایران را
بایستی در این موضوع جستجو کرد که آمریکاییها وحشتی از تنبیه بین المللی
یا منطقهای ایران به واسطه تحریمها ندارند.
دوم؛ لزوم واکنش متقابل در مقابل طرف آمریکایییکی
دیگر از مسائلی که میتوان در خصوص تحریمهای جدید علیه ایران و به طور
کلی ایجاد فضای تحریمی علیه ایران به آن اشاره کرد این است که واکنش متقابل
نسبت به این اقدامات تنبیهی که توسط آمریکاییها در خصوص ایران اتخاذ
میشود، توسط طرف ایرانی صورت نمیگیرد. ایجاد ظرفیتی که با استفاده از آن
بتوان آمریکاییها را به این موضوع عالم کرد که ایران دست به اقدامات
تنبیهی متقابل (که هزینههای متقابلی را برای طرف آمریکایی به همراه خواهد
داشت)، میزند طرف آمریکایی را به این موضوع هدایت میکند که آن گونه که
آمریکاییها تصور میکنند تحریم و تنبیه ایران، امری سهل و ساده و بدون
پاسخ نیست. در این خصوص بایستی به این موضوع اشاره کرد که آمریکاییها
اساسا به اقدام متقابل و البته متناسب طرف ایرانی اعتقادی ندارند، بنابراین
دست به اقدامات تنبیهی نسبت به ایران میزند بدون اینکه توجه و اهمیتی
باری اقدامات متقابل ایران قائل شوند.
از این رو وزارت امور خارجه و
دستگاههای اقتصادی کشور بایستی این موضوع را مورد توجه قرار دهند که تا
زمانی که ایران هزینههای اقدامات آمریکاییها نسبت به ایران را بالا نبرد،
آمریکاییها به راحتی دست به اقدامات تنبیهی نسبت به ایران خواهند زد و
برای این موضوع نیز حد یقفی وجود ندارد، چراکه اساسا برای دشمنی آمریکا و
ایران حد یقفی وجود ندارد. آمریکاییها محیط منازعه خود را محیطی
ایدئولوژیک (یعنی محیطی فراتر از محیط استراتژیک و ژئوپلیتیک) ترسیم کرده
اند و بنابراین موضوع تغییر رژیمی که دائما توسط آمریکاییها مطرح میشود
نیز با توجه به همین موضوع است. نبرد ایران – آمریکا اکنون نه در حوزه
نظامی، بلکه در محیطی سیاسی – اقتصادی است؛ محیطی که در آن آمریکاییها به
این نتیجه رسیده اند که تنها راه به انزوا کشیدن ایران است. آنها به این
جمع بندی رسیده اند که گزینههای اقتصادی تهران را بایستی محدود کنند. در
این بستر آمریکاییها به خوبی از نقاط ضعف ایران و عدم واکنش طرف ایرانی
نسبت به این موضوع با خبر هستند.
سوم؛ یافتن موضوعات تحریمی جدید خصوصا در حوزههای توانمندی ایرانیکی
از مسائلی که آمریکاییها خصوصا در سالهای اخیر پیرامون آن به جمع بندی
رسیده اند، موضوع توانمندیهای ایران است. نگاهی به خروجی اندیشکدههای
غربی نشان دهنده این موضوع است که آمریکاییها بر این موضوع واقف هستند که
بایستی ایران را با توجه به قابلیتهای آن مورد تحریم قرار دهند. تمرکز
آمریکاییها بر قابلیتهای هسته ای، موشکی، منطقه ای، گفتمانی، علمی و ...
نشان میدهد که آمریکاییها توانمندیهای ایران را هدف قرار داده اند. از
زمانی که از حدود بیش از یک دهه پیش بر موضوع توانمندی هستهای ایران تمرکز
کردند و بعد از آن به دنبال برچیدن و از هم پاشیدن قابلیت هستهای ایران
به طور کلی بودند، مشخص بود که آمریکاییها با توانمندیهای ایران مسئله
دارند. زمانی که غنای اورانیوم ایران به ۲۰ درصد رسید، آمریکاییها از تمام
ابزارهای خود از جمله همین ابزار تحریمی استفاده کردند تا به ایران این
موضوع را مخابره کنند که با توانمندی هستهای ایران مشکل دارند، به همین
دلیل در یک تقسیم کار بین المللی تعریف شده به سراغ اروپاییها رفتند و
نهایتا برجام به نتیجه رسید.
بعد از آن نیز بلافاصله در زمان ریاست
جمهوری باراک اوباما به دنبال مذاکره پیرامون مسائل غیرهستهای ایران
رفتند. چراکه آمریکاییها به خوبی از ظرفیتها و توانمندیهای جدید ایران
با خبر بودند و از آن هراس داشتند و به این نتیجه رسیده بودند که ایران
قدرتی در حال رشد در این حوزه است؛ بنابراین تمام تلاش خود را کردند تا
دوباره در یک تقسیم کار جدید ایران را تحت تنگنا قرار دهند تا امتیازاتی را
از ایران در این خصوص دریافت کنند.
حالا که در حال مشاهده این
موضوع هستند که در حوزههای علمی جدید ایران در حال رسیدن به جایگاهی برتر
است، به دنبال تحریم و استفاده از گزینههای تحریمی علیه ایران هستند. یکی
از اهداف آمریکاییها در خصوص موضوع هستهای از بین بردن اعتماد به نفس ملی
ایرانیان در مسئله علمی هستهای بوده است. ورود آمریکاییها به مسائل
موشکی و حالا در حوزههای موضوعی جدید یعنی سایبری نشان میدهد که
آمریکاییها به دنبال در تنگنا قرار دادن ایران در حوزههای علمی و از بین
بردن قابلیتها و توانمندیهای ایران است. یافتن موضوعات تحریمی جدید به
ویژه حوزههای توانمندی ایران توسط آمریکاییها خصوصا در سالهای اخیر
مسئلهای است که بایستی مورد توجه ایران قرار گیرد. چرا که به نظر نمیرسد
که آمریکاییها توجهی به فضای کلی ایران نداشته باشند. دیگر جمع بندی
آمریکاییها علیه ایران این است که جمهوری اسلامی نبایستی به توانمندی
برسد، چه در حوزه هستهای و چه در حوزه سایبری.
چهارم؛ تحریم به عنوان یک ابزار مورد استفاده آمریکاییهایکی
دیگر از جمع بندیهای آمریکاییها نسبت به ایران این است که ایران از نقطه
نظر اقتصادی آسیب پذیر است. آمریکاییها برای رسیدن به این جایگاه چهار
دهه همه گزینههای خود علیه ایران را آزموده اند. در این آزمون چهار دههای
نیز تقریبا در تمام گزینههای خود علیه ایران ناموفق بوده اند، اما در
کاربست یک گزینه بسیار مصر هستند و آن گزینه تحریم علیه ایران است. برای
رسیدن به این جایگاه نظر آمریکاییها این است که این گزینه بسیار کارآمد
است.
تا حد بسیار زیادی مشخص است که آمریکاییها ارزیابی نسبتا
دقیقی نسبت به فضای سیاسی و اقتصادی ایران دارند. در سوی مقابل و در ایران
برای خنثی سازی کارآمدی این گزینه مهم علیه ایران، مهمترین گزینهای که
ایران ضرورتا بایستی بر روی میز قرار دهد این است که بر روی اقتصاد خود کار
کرده و آن را تبدیل به امری کمتر آسیب پذیر کند. اقتصاد مقاومتی مهمترین
گزینه روی میز ایران است. ضروری است که ایران بر روی اقتصاد مقاومتی و
قابلیتهای بومی خود کار کند تا استفاده از این کزینه توسط آمریکاییها به
حداقل ممکن برسد.