|
پوریا عالمی در ستون طنز روزنامه شرق نوشت: بسوزه پدر عاشقی. الان همه از مسئولان شاکی هستند که چرا همهچیز را فیلتر میکنند، ولی واقعا مسئولان هر کاری میکنند به صلاح خود آدم است. شما یاهو ۳۶۰ یادتان هست؟ طبق آماری که ما گرفتیم، ۴۰ درصد جوانان دهه ۶۰ در یاهو ۳۶۰ به بلوغ رسیدند. خوشبختانه بسته شد. بعد ملت رفتند وبلاگ که دست پلیس آنموقع درد نکند، کلا فکر میکرد دوتا مورد در کشور وجود دارد: یکی اراذلواوباش، یکی بلاگرها که انصافا خوب به حساب جفتشان رسیده شد. (یادش بهخیر آنموقع هنوز قالیباف شهردار نشده بود).
حالا شما تصور کن تلویزیون میگوید ۴۰ تا اراذلواوباش و قاچاقچی و بلاگر را دستگیر کرده است، بابای آدم به آدم مشکوک نمیشود؟ خود ما چندتا مورد ازدواج را داشتیم در کامنتهای وبلاگ پیش میبردیم که وقتی پلیس اعلام کرد بلاگرها فلان هستند، همهشان هوا شد. بعد ملت رفتند گوگلریدر یا گودر. البته گودر را مسئولان نبستند. خود گوگل که باورش نمیشد گوگلریدر ابزار تولیدمثل بشود، گوگلریدر را بست. بعد ملت رفتند فیسبوک. فیسبوک عملا سر شوخی را بین جامعه باز کرد. اولینبار توی فیسبوک مردم همدیگر را poke کردند.
پوککردن درواقع یعنی با انگشت بزنی توی پهلوی کسی، طوری که کار انگشت توی مملکت بالا گرفت. یکی از مسئولان وقت وزارت خارجه دولت آقای احمدینژاد هم که توی انگشت خودکفا شده بود، رفت یک استخر در برزیل و انگشت زد و قصه شد. مسئولان هم که دیدند اوهاوه انگشت مسئولان از کنترل خارج شده، وای به حال انگشت مردم، پس سریع فیلترش کردند. خوب هم کردند. خود ما ٣٣ بار توی فیسبوک عاشق شدیم منتها چون بلد نبودیم سر صحبت را باز کنیم، poke کردیم که قصه شد. بعد ملت آمدند تلگرام و شروع کردند به فعالیت.
درواقع تلگرام قبل از اینکه به ایران بیاید یک استارتآپ معمولی بود. منتها وقتی در ایران کشف شد، شبیه قاره آمریکا معروف شد. مسئولان هم که کلا نشستند ببینند مردم دارند چیکار میکنند تا سریع بگذارند توی کار مردم، تا حالا ١٦ مرتبه تلاش کردهاند تلگرام را مسدود کنند که چون الان تلگرام یک مسئله ناموسی برای مردم است مسئولان هم توش ماندهاند چهکار کنند. از آن طرف دههاهزار نفر توی تلگرام برای خودشان شغل درست کردهاند و دارند پول درمیآورند که این هم اعصاب مسئولان را خراب کرده، چون قرار است جامعه یکدست باشد و الان جامعه بیکار است و دلیلی ندارد کسی پول دربیاورد.
حالا ممکن است شما بپرسید چرا مسئولان اینستاگرام را فیلتر نکردند؟ چون دغدغه مسئولان رسانه بوده و هر چیزی کار رسانه را کرده، باعث افسردگی مسئولان شده؛ مثل فیسبوک و تلگرام و وبلاگها، اما خوشبختانه اینستاگرام اصلا در ایران کارکرد رسانهای پیدا نکرده و بیشتر شبیه یک دفترچه بزرگ آگهی مثل نیازمندیهای همشهری است؛ منتها رنگی، داف و پافپسند، مناسب خالتوربازی، مناسب شکمچرانی و چشمچرانی، مناسب تبلیغات غیرمحسوس، مناسب شاخبازی، مناسب دابسمش و در نهایت بغبغو. خب شما خودتان قضاوت کنید، چنین فضایی میتواند برای مسئولان نگرانکننده باشد؟ اتفاقا این دقیقا همان چیزی است که خیال آنان را راحت میکند؛ یعنی مردم قاطی باقالیها باشند. درواقع کار ما از فرار مغزها به خارج الان رسیده به فرار دابسمشها از خارج به داخل.
حالا شاید بپرسید اینها چه ربطی به عشقوعاشقی دارد؟ خب قشنگان من، وقتی سر شما مدام توی گوشی تلفن باشد، طبیعی است که یا گلویتان پیش کسی گیر نمیکند یا عشقتان نم میکشد و طرف میپرد یا در نهایت دوتا دابسمش میدهید و بغبغو که هیچکدام این دوتا شما را کیس رفاقت و ازدواج نمیکند.