|
محمدرضا ستوده در ستون طنز روزنامه جهان صنعت نوشت: امروز برای اولین بار در عمر شغلی خودم احساس «بودن» کردم. احساس کردم که هستم و شورای شهر حواسش هست که من هستم. چون وقتی وارد روزنامه شدم یک برگه جلویم گذاشتند و گفتند اسم و شماره ملیات را بنویس. گفتم: چرا؟ گفتند: برای کارت متروی رایگان خبرنگاران. میخواهیم برایت معرفینامه صادر کنیم که بروی برای خودت کارت متروی مفتی بگیری. یک آن شوکه شدم. بوی سوییس و سوئد آمد. رایحه احترام به روزنامهنگاران فضا را پر کرده بود. به اشکان نظامآبادی گفتم: محکم بزن توی صورتم. پرسید چرا؟ گفتم: بزن لعنتی! خواباند زیر گوشم. خواب نبودم. بیداری محض بود. واقعا میخواهند به اهالی مطبوعات کارت متروی مجانی بدهند. شهرداری تصمیم گرفته زندگی ما را زیر و رو کند. گویا شهرداری و مجموعه شورای شهر میخواهد سالهای سال بیتوجهی را یکشبه و با یک حرکت جبران کند.
این اتفاق نقطه عطفی در تاریخ روزنامهنگاری و مدیریت کلان کشور است. این کارت محدودیت ندارد. در طول روز هر چقدر که بخواهید میتوانید با این کارت سوار مترو شوید. از شرق به غرب. از شمال به جنوب. هر قدر که بخواهید میتوانید خط عوض کنید. میتوانید از میلهها و دستگیرههای قطار آویزان شوید. اجازه دارید لپ راننده قطار را بکشید و او را به اسم کوچک صدا بزنید. یادم نمیآید که طی دولتهایی که تاکنون بر سر کار بودهاند چنین طرح خدماتی «اکراممحوری» برای یک صنف اجرا شده باشد آن هم خبرنگاران و روزنامهنگاران که از نظر مسوولان وجود خارجی ندارند.
همکاران من! خودتان را آماده کنید. آن روز تاریخی بالاخره فرا رسید. ورق برگشت و زندگی روی دیگرش را به ما نشان داد. آماده حمله به مترو باشید.
تنها چیزی که میماند این است که این لطف عظیم را چگونه جبران کنیم؟