|
همه میدانند که اگر بدون برنامه ریزی به جنگل برویم و دستمان به هر قارچی که رسید آن را بکنیم و بخوریم درست مثل این است که وارد بازی رولت روسی بشویم. از وقتی بچه بودیم و برایمان داستانهای پریان تعریف میکردند به ما یاد دادهاند که نباید دست به قارچ سمی بزنیم. نکتهی آموزشی این داستانها این است که اگر شما متخصص حرفهای قارچ نیستید نباید اصلاً طرفش بروید. حالا میشنوم که دارید میگویید «ولی مگر نباید فقط قارچهایی را نخوریم که قرمز هستند و رویشان دایرههای سفید قرار دارد؟» خوب، اینها یک جور قارچ سمی هستند و حتماً شما را هم مریض میکنند. اما قارچهای دیگری هم هستند که شما را مریض میکنند ولی ظاهرشان کاملاً بیخطر و مثل قارچهای خوراکی است.
طبق یک تخمین، تعداد کسانی که هر سال با خوردن قارچ مسموم میشوند، فقط در آمریکا، شش تا هفتهزار نفر است. بااینکه تعداد مرگومیر بر اثر خوردن قارچ سمی کمتر از یکدرصد است، اما بههرحال خیلی از مصدومین دچار مسمومیت جدی میشوند. خیلی از مسمومین کودک هستند، اما بزرگسال هم در میان آنها هست؛ موارد شدیدتری هم وجود دارد که کل یک خانواده مسموم شده باشند. در کل، حدود ۳۰ نوع قارچ وجود دارد که مسمومیت آنها اثبات شده، و بیشترشان از یک خانواده هستند. بهعلاوه، بیش از ۲۰ نوع قارچ هم هست که هرازگاهی اعلام میشود خوردنشان منجر به مرگ شده است. در فهرست زیر، قارچهایی را آوردهایم که بیش از بقیه آدم کشتهاند یا بیشترین خطر را برای انسان به وجود میآورند.
۱. کلاهتوری مرگبار (کورتیناریوس روبلوس)
این هم یک قارچ سمی دیگر که در اسمش کلمهی «مرگبار» وجود دارد. ظاهر کلاهتوری کاملاً شبیه قارچهای خوراکی است، اما واقعیت این است که این قارچ بهشدت سمی است و احتمال مرگ بهخاطر خوردن آن زیاد است. اگر در عرض چند هفته بعد از خوردن آن نمردید، طی چند سال بعدش بهخاطر ازکارافتادن کلیهها خواهید مرد. این اتفاقی است که برای نیکولاس ایوانزِ نویسنده افتاد. او و همسر و دو مهمانش کلاهتوری مرگبار را با قارچهای خوراکی اشتباه گرفتند و از آن خوردند. البته عمر همهی آنها به دنیا بود، اما ایوانز مجبور شد از آن به بعد از دستگاه دیالیز استفاده کند و دکترها به همهی آنها گفتند که در آینده نیاز به عمل جایگزینی کلیه خواهند داشت. ایوانز و دوستانش شانس آوردند. سم اورلانیس خیلی قوی و در حد آرسنیک است و هیچ پادزهری هم ندارد. میگویند که آدم ممکن است فقط با مزهکردن ذرهای از این قارچ بمیرد، حتی اگر آن را تف کند. به غیر از ازکارافتادن کلیه، نشانههای دیگر مسمومیت با این قارچ شبیه سرماخوردگی است. این نشانهها تا چند روز خود را نشان نمیدهند و ممکن است تا هفتهها ادامه پیدا کنند.
۲. کلهجمجمهای پاییزی (گالرینا مارگیناتا)
کلهجمجمهای پاییزی هم یکی دیگر از قارچهایی است که از دور داد میزند «من را بخور!» این قارچ در جنگلهای مرده میروید و در سرتاسر جهان یافت میشود، در شمال تا نزدیکی قطب و در جنوب تا استرالیا میتوان این قارچ را دید. کلهجمجمهای هم مثل خیلی از قارچهای دیگر ظاهری شبیه به قارچهای خوراکی دارد. این یکی ممکن است با قارچ عسل، وودتافت غلافدار و پامخملی و چند قارچ دیگر اشتباه گرفته شود. پس درسی که در اینجا میگیریم این است که اگر نمیدانید دقیقاً چه قارچی را میکنید، به احتمال زیاد از کندنش پشیمان خواهید شد! عنصر همیشگی حاضر در قارچهای سمی اینجا هم حاضر است، یعنی آموتاکسین. پس اگر ارزشی برای کبد خود قائل هستید از کلهجمجمهای پاییزی دوری کنید.
۳. مورل تقلبی (گیرومیترا اسکولنتا)
همهجور اسم عجیب و غریب برای نامگذاری قارچها استفاده میشود، اما این یکی قارچ خودش دارد اسم خودش را فریاد میزند: «من قارچ مغزی هستم!» ولی باز هم نه. بهخاطر یک سری دلایل، اسم این قارچ را گذاشتهاند مورل تقلبی، که اصلاً بهش نمیآید. وقتی چیزی ظاهرش به خوشمزگی مغز آدمیزاد باشد، باید خواهان فراوانی هم پیدا کند، و در مورد این قارچ همین اتفاق میافتد. مورل تقلبی غذایی پرطرفدار در کشورهای اسکاندیناوی و در شرق اروپا است. ولی مگر این قارچ سمی نیست؟ درواقع، هم هست و هم نیست. اگر این قارچ را خام بخورید به احتمال زیاد مرگ دردناکی در انتظارتان است. اگر درست پخته نشود هم باز احتمال مرگ وجود دارد. اما اگر خوب آن را بپزید میتوانید با خیال راحت از طعم آن لذت ببرید. سم این یکی جیرومیترین است که وقتی آن را بخورید تبدیل به مونومتیلهیدرازین (MMH) میشود. این سم بیش از همه بر کبد اثر میگذارد ولی سیستم عصبی و گاهی اوقات کلیهها هم از عواقب آن در امان نیستند. علائمی مثل اسهال و استفراغ پس از چند ساعت ظاهر میشوند و بعد نوبت به سرگیجه، بیحالی و سردرد میرسد. در بدترین حالت، فرد به کما میرود و در عرض یک هفته میمیرد. مورل تقلبی در جنگلهای کاج اروپا و آمریکای شمالی یافت میشود.
۴. فرشته نابودگر
اگر اسم این قارچ روی آن نوشته شده بود هیچکس به مخیلهاش خطور نمیکرد که سربهسرش بگذارد. فرشتهی نابودگر عربده میکشد که «من را بخور تا بمیری!» این شعار همهی اعضای خانوادهی گنوس آمانیتا است. این خانواده دز بالایی از آماتوکسین و سهم بزرگی در مرگومیرهای ناشی از خوردن قارچهای سمی دارند. گرفتگی عضلات، هذیان، تشنج، و اسهال و استفراغ از نشانههای اولیهی مسمومیت است که در عرض یک روز خود را نشان میدهند. متاسفانه، وقتی این نشانهها بروز میکنند سم دیگر جذب بدن شده و آسیبهای جبرانناپذیری به کلیهها و بهخصوص به بافتهای کبد وارد آورده است. در چنین وضعیتی، تنها راه نجات بیمار پیوند کبد است.
۵. کلاه مرگ (آمانیتا فالویدس)
این قارچ هم مثل فرشتهی نابودگر از اسمش پیدا است که چه باطنی دارد. کلاه مرگ از گذشتههای دور علت مرگ بسیاری از مرگومیرهای تصادفی و غیرتصادفی در میان انسانها بوده است. تاریخ پشت سر این قارچ طولانی است و با مرگ شخصیتهای معروفی درهم آمیخته است، از جمله با مرگ کلادیوس، امپراطور روم، یک پاپ و یک تزار روسی.
کلاه مرگ بومی اروپا است و میتوان آن را در جنگلها، بهخصوص در زیر درختان بلوط، پیدا کرد. این قارچ شبیه بسیاری از قارچهای خوراکی است؛ از شناختهشدهترین آنها میتوان به قارچ کاه اشاره کرد که در آسیا بهطور گستردهای مصرف میشود. بههمینخاطر، خیلی از آسیاییهای مهاجر، بیاطلاع از وجود قارچی سمی شبیه به قارچ کاه، آن را میخورند و دچار عواقب آن میشوند. عامل مسمومیتزای این قارچ آلفا آمانیتین (آماتوکسین) است. همانطور که قبلاً هم گفتیم، این سم موجب آسیبهای جبرانناپذیر به کبد و کلیهها میشود. تخمین زدهاند که ۳۰ گرم از این سم، یا تقریباً نصف یک قارچ، کافی است تا بزرگسالی را بکشد. گویا در بیشتر مسمومیتهای گزارششده همهی اعضای فامیل درگیر بودهاند. در سال ۲۰۰۶، یک خانوادهی سهنفرهی لهستانی از این قارچ خوردند. یکی از اعضای این خانواده مرد و دو تای دیگر نیاز به پیوند کبد پیدا کردند. بهنظر میرسد که در چنین مواردی، مصدومین ۵۰ درصد شانس نجات دارند. برخلاف بعضی از قارچهایی که در این فهرست توضیح دادیم، با پختن یا خشککردن و یا فریزکردن کلاه مرگ چیزی از مسمومیت آن کم نمیشود.
نوش جان!