سرویس اجتماعی فردا: دکتر مژگان عباسلو نوشت: متاسفانه فساد و رشوهخواری در جامعهی ایرانی بیداد میکند. با پدرم ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه غروب برای خرید کلهپاچه به طباخی سنندجی در چهار راه گلزار گلشهر کرج رفته بودم. مامور شهرداری با یونیفورم و بی سیمی در دست به بهانهی چیده شدن چند میز و صندلی در پیاده رو و سد معبر از صاحب آنجا یک سطل کله پاچه گرفت تا گزارش ندهد. من با دهان باز به این صحنهی خفتبار نگاه میکردم که آشپز زیردست صاحب آنجا رو به شاگردهاش گفت:"اینها حرفشون اینه که همه چی واسه ماس. ما باس بخوریم فقط". پدرم تایید کرد. من لبهایم را به هم فشردم و خشم و اشکم را فرو خوردم و فکر کردم چه قدر حقیر است ملتی که منتخب شورای شهرش را بشود با یک سطل کله پاچه خرید. صدای مامور شهرداری رشتهی افکارم را پاره کرد:"یه سطل سیرابیام بده". کاش مسوولی اینها را میخواند. کاش مسوولی بود! دلم به حال بچههایی که این نان حرام امشب با گوشت و خونشان آمیخته میشود میسوزد.
خدایا! لقمههای ما را حلال و پاک گردان و ما را از ثروتی که با نکبت آمیخته باشد دور گردان. الهی آمین.