طناب دار از گردن مرد نجار برداشته شد

روزنامه جوان: مرد نجار که در جریان اختلاف با شریکش وی را به قتل رسانده‌بود با تلاش چند نفر از اهالی سینما و تلویزیون از مرگ نجات یافت.

به گزارش خبرنگار ما، شامگاه سه مردادماه ۱۳۸۷ بود که مأموران کلانتری‌۱۶۱ ابوذر با تماس تلفنی شهروندی از درگیری مرگباری در خانه‌ای حوالی خیابان همایونشهر با خبر و راهی محل شدند. مأموران کلانتری در محل حادثه که طبقه چهارم ساختمان در حال ساختی بود با جسد خونین مرد ۵۰‌ساله‌ای به نام طالب و کمی آنطرفتر با پیکر خونین مرد ۴۲‌ساله‌ای به نام رحیم روبه‌رو شدند. همزمان با انتقال مرد زخمی به بیمارستان بررسی‌ها نشان داد قاتل مرد ۵۰ ساله‌ای به نام شاهرخ است که لحظاتی قبل مقتول را با اصابت هشت‌ضربه چاقو به قتل رسانده و معمار ساختمان را نیز به شدت زخمی کرده است.

مرد زخمی در تحقیقات پلیس گفت: قاتل شاهرخ نام دارد. او از دوستان قدیمی مقتول بود، اما مدتی است با هم اختلاف مالی دارند. صبح روز حادثه به محل زندگی مقتول در این ساختمان آمد و تا ظهر منتظرش بود، اما طالب به محل ساختمان نیامد و قاتل هم بعد از ناهار خارج شد، اما دوباره بعداز‌ظهر به ساختمان برگشت. ابتدای شب بود که طالب وارد ساختمان شد و قاتل بدون هیچ حرفی با چاقو به وی حمله کرد و با ضربات متعدد او را به قتل رساند و در نهایت مرا هم زخمی و از محل فرار کرد. او بلافاصله پس از فرار سوار خودروی سواری شد که چهار مرد دیگر داخل خودرو بودند و همگی از محل گریختند. در حالی که دو روز از حادثه گذشته بود قاتل فراری به اداره پلیس رفت و به قتل اعتراف کرد.
وی در بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی گفت: من فروشنده چوب و نجار هستم. سال‌۸۰ بود که مقتول برای خرید چوب به محل کارم آمد و با هم آشنا شدیم. او گفت که در کار ساخت و ساز فعالیت می‌کند و همچنین همراه‌۱۲ نفر از دوستانش شرکتی به عنوان «یاران ۶۶» تأسیس کرده‌اند که مقداری از درآمد شرکت را هزینه بیماران کلیوی می‌کنند. وی ادامه داد: مدتی بعد طالب مرا در مراسمی که هیئت مدیره شرکت یاران‌۶۶ بر پا کرده بودند دعوت کرد. در آن مراسم فهمیدم او همراه دوستانش فرقه‌ای به همان نام «یاران‌۶۶» راه اندازی کرده‌اند و طالب به عنوان مراد آن فرقه و مدعی است چشم بصیرت دارد و مستجاب الدعوه است. همه اعضا دستورات او را بدون، چون و چرا اطاعت می‌کردند و می‌گفتند نام فرقه‌شان‌۶۶ نام خدا بر اساس حروف ابجد است. چند جلسه‌ای در مراسمات آن‌ها شرکت کردم و شیفته او شدم تا اینکه مقتول به من پیشنهاد داد در کار ساخت و ساز با او شراکت کنم و من هم ۵۰۰ میلیون تومان به او دادم.
مدتی گذشت تا اینکه متوجه شدم او مرا فریب داده است به همین دلیل از او خواستم پول مرا پس دهد، اما طالب همیشه با بهانه‌گیری امروز و فردا می‌کرد. روز حادثه برای تسویه حساب پیش او رفتم و قرار بود ۲۰۰‌میلیون تومان علی‌الحساب به من بدهد. تا ظهر با هم بودیم و بقیه حساب و کتاب‌ها به بعد‌از‌ظهر موکول شد. شب ساعت‌۱۹ به محل کارش که در همانجا زندگی می‌کرد، رفتم، اما او نبود. معمارش گفت: به زودی می‌آید و من هم منتظرش ماندم تا اینکه آمد. ابتدا دقایقی با هم حرف زدیم، اما او برای پرداخت طلبم بهانه می‌گرفت که با چاقو او را به قتل رساندم و دوستش را هم زخمی کردم.
متهم پس از تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست از سوی بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران در شعبه‌۷۱ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. متهم در دادگاه به قتل اعتراف کرد و اولیای‌دم و هیئت قضایی هم پس از درخواست اولیای دم وی را به قصاص محکوم کردند.
رأی دادگاه پس از تأیید در شعبه‌۱۵ دیوان عالی کشور برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد.
در حالی که متهم پس از سیر مراحل قانونی حکم قصاصش در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، بهرنگ توفیقی کارگردان و نویسنده مطرح سینما و تلویزیون همراه تعدادی از بازیگران سینما با همکاری هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران تلاش‌های خود را برای جلب رضایت اولیای‌دم آغاز کردند تا اینکه پس از تشکیل چند جلسه صلح و سازش با حضور بازیگران سینما و اولیای‌دم، این تیم موفق شدن با پرداخت ۵۰‌میلیون تومان به عنوان بخشی از دیه رضایت اولیای‌دم را جلب کنند. بدین ترتیب متهم که از حدود ۱۰‌سال قبل در زندان به سر می‌برد با این اقدام خداپسندانه از زندان آزاد شد و به آغوش خانواده‌اش بازگشت.