|
خبرگزاری ایسنا: طبق گزارش رسیده، هنرجویان این مدرسه در مقاطع سنی کودک و نوجوان با خواندن ترانه تولد مبارک، عصر سهشنبه 29 خرداد، سالروز تولد کیانیان را جشن گرفتند. هایده قراچهداغی همسر، علی فرزند، داوود موسایی مدیر نشر فرهنگ معاصر و اهالی رسانه نیز در جشن حضور داشتند.
بازیگر«دلم میخواد» هنگام فوت کردن شمع تولد آرزو کرد، همه به آرزوهایشان برسند و روزی با هنرجویان نوجوان این مدرسه همبازی شود.
یکی از هدیههای جشن تولد این هنرمند، استندآپ کمدی بود که توسط هومن اردکانیزاده هنرجوی 9ساله اجرا شد و مورد استقبال جمع قرار گرفت. در این جشن تولد، هدیههایی هم از طرف معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی، بنیاد سینمایی فارابی به این هنرمند اهدا شد.
کتاب را جایگزین موبایل کنید
در کارگاه «انتقال تجربه» گروه سنی نوجوان 15 تا 19 ساله، کیانیان درباره این که چگونه باید وارد عرصه بازیگری شد و ماندگار باقی ماند سخن گفت.
بازیگر«خبر خاصی نیست» در ابتدای سخن با تاکید بر این که اگر به بازیگری علاقهمند هستید باید مطالعه داشته باشید، افزود: کتاب را جایگزین موبایل کنید و کتابهای مختلف منتشر شده در حوزه بازیگری را بخوانید.
کیانیان با این توضیح که پنج کتاب درباره بازیگری نوشته است، ادامه داد: در این آثار نظریاتم درباره بازیگری ارایه شده و دو کتابم مجموعه مقالاتی مختص به نوع فعالیتم در تئاتر و سینما است.
بازیگر«یه حبه قند» با بیان این که برای بدست آوردن چیزی که دوست داریم باید تلاش کنیم، اظهارداشت: پرویز پرستویی از بازیگران نامداری است که در خاطراتش عنوان کرده، در فیلم «سایههای بلند باد» بهمن فرمانآرا هنرور بوده. او اکنون از بزرگترین بازیگران عصر حاضر به شمار میآید. اگر به بازیگری علاقهمند هستید باید به زمین و زمان بزنید و یاد بگیرید تا به هدف خود برسید.
نویسنده «بازیگری در قاب» تاکید کرد: افرادی که با پول و یا چهره وارد سینما میشوند اگر استعداد نداشته باشند، هیچ وقت ماندگار نمیشوند. بهرام رادان و مهناز افشار به واسطه چهره وارد سینما شدند اما با کار کردن توانستند خود را بالا بکشند. باید کارمان را درست انجام دهیم و به آن فکر کنیم. به دیگران کار نداشته باشیم و برایشان قانون درست نکنیم.
کیانیان همچنین درباره نحو ورود خود به عرصه بازیگری، توضیح داد: از سن 15 سالگی در گروه تئاتر به سرپرستی برادرم در مشهد حضور داشتم و هر کاری انجام میدادم تا بمانم. به فکر نقش هم نبودم فقط میخواستم حضور داشته باشم. تا برادرم نمایشی را کارگردانی کرد که در دوران مبارزه مشروطیت در یک امامزاده میگذشت. همه کار کردم تا نقشی به من بدهد و این اتفاق افتاد. نقشم زائری بود که میآمد به امامزاده سلام میداد. آن زمان به کوچکی یا بزرگی نقش فکر نمیکردم فقط خوشحال بودم که پیروز شدم و نقش گرفتم. اما این نمایش توقیف شد. در ادامه این راه درس خواندم دیپلم گرفتم. در دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شدم و تئاتر خواندم. درسم در دانشکده بسیار خوب بود. تلاش میکردم وارد گروههای نمایشی شوم و در پشت صحنه فعالیت داشتم کارهای مختلف چون طراحی لباس انجام میدادم. برای رسیدن به چیزی که میخواستم پیگیر بودم و زحمت میکشیدم. بسیار زیاد فیلم و تئاتر تماشا کردم.
بازیگر«مردی برای تمام فصول» با این توضیح که هیچ وقت در زندگی منتظر نبودم صدایم کنند، رو به هنرجویان گفت: اگر کار نکنم همه مرا فراموش میکنند باید کار کنم تا در یادها بمانم. اگر بهترین بازیگر جهان باشیم ولی مخاطب ما را نشناسد هیچ فایدهای ندارد.