|
جام جم: ارزش هر واحد بیتکوین در سال 1390/ ۲۰۱۱ فقط یک دلار بود، در حالی که تا اواخر سال گذشته به بیش از ۱۹ دلار رسید و شتاب صعودی افزایش قیمتش بسیار خبرساز شد. با وجود اینکه هیچ موفقیتی بیرقیب نمیماند، ارزش بازار بیتکوین همچنان یک سروگردن از نزدیکترین رقیبش یعنی اِتِریوم بالاتر است. در مورد بیتکوین ادعا میشود قابل جعل نیست و کسی نمیتواند از روی بیتکوینهای استخراجشده کپی کند. اما خود ایده بیتکوین قابل کپی است و دولتها یا شرکتها میتوانند با الگوبرداری از این پروتکل دست به ساخت ارز رمزپایه دیگری بزنند که اگر کاربرپسندتر باشد، چهبسا پیشتازی بیتکوین را به چالش بکشد و در درازمدت حتی به نابودی آن بینجامد. درادامه چند سناریویی را بررسی خواهیم کرد که آینده پرچالش بیتکوین را بهتصویر میکشد.
سناریوی اول: غلبه دولت
دنیایی را تصور کنید که در آن پول کاغذی خاطرهای بیش نیست و همه تراکنشهای ریزودرشت با ارز رمزپایه ملی انجام میشود. این هدف در بانک مرکزی آمریکا حامیانی دارد که فِدکوین (Fedcoin) را وسیله تحققش میدانند. فِدکوین نوعی ارز دیجیتال دولتی است که تحت نظارت مستقیم بانک مرکزی اداره میشود. نخستینبار دیوید آندولفاتو، معاون بانک فدرال رزرو سِنت لوئیس، ایده فِدکوین را مطرح کرد و بعدها این ایده توسط ساهیل گوپتا از فارغالتحصیلان دانشگاه ییل تکمیل شد. در سیستم فِدکوین تاریخچه تراکنشها در پروتکلی شبیه بیتکوین در زنجیره بلوکی ذخیره میشود، با این تفاوت که در فِدکوین برخلاف سیستم غیرمتمرکز بیتکوین مؤسسات تأییدشده بانک مرکزی بر تراکنشها نظارت خواهند داشت. مردم برای استفاده از فِدکوین نیاز به احراز هویت خواهند داشت و همچنین باید در بانک فدرال یا یکی از بانکهای تابعه کیف پول دیجیتال باز کنند. چنانچه با اجرای این طرح در بانک مرکزی آمریکا موافقت شود، مرگ تدریجی اسکناس حتمی خواهد بود. گوپتا معتقد است وقتی مردم خرید آسان با فِدکوین را تجربه کنند و بانکها نیز امنیت بالاتر تراکنشهای فِدکوینی را دریابند، دلار کمکم جای خود را به فِدکوین خواهد داد. این طرح فقط در حد ایده نیست، بلکه سیستم بانکی کانادا در سال 1395/۲۰۱۶ قابلیت عملیاتی چنین ارزی را در پروتکلی شبیه زنجیره بلوکی اِتِریوم آزمایش کرده است.
طراحان فِدکوین بر این باورند که ارزهای رمزپایه دولتی میتوانند از بیتکوین کارآمدتر باشند. گوپتا میگوید اگر بانک مرکزی بر ارزهای دیجیتال نظارت داشته باشد، سرعت انجام تراکنشها در مقایسه با بیتکوین که هیچ مرجعی بر آن نظارت نمیکند بیشتر خواهد شد و درنتیجه ذخایر پولی کشور افزایش مییابد. بهگزارش بانک انگلستان در سال 1395/ ۲۰۱۶، حتی اگر بانک مرکزی دارای نظارت نسبی روی ارزهای دیجیتال باشد، شاخص تولید ناخالص ملی با کاهش نرخ مالیات و کارمزد تراکنشها افزایش خواهد یافت. از اینروست که حتی دولتهایی که با غلبه ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز همچون بیتکوین مخالفند، درعوض استقرار ارزهای دیجیتال ملی را در تضاد با مصلحت عمومی نمیبینند. بنابراین اگر ایده فِدکوین و امثال آن به ثمر بنشیند، پیشتازی بیتکوین در بازار ارزهای دیجیتال با چالش جدی روبهرو خواهد شد.
سناریوی دوم: غلبه شبکههای اجتماعی
جالب است بدانید شبکههای اجتماعی پرمخاطب ازجمله فیسبوک این قابلیت را دارند که کنترل بیتکوین و ارزهای دیجیتال مشابه را بهدست بگیرند یا با ساخت ارزهای رمزپایه خودشان برتری بیتکوین را به چالش بکشند. اما چگونه؟
در حال حاضر بیتکوین براساس اجماع کاربران و توسعهدهندگان این پروتکل مدیریت میشود. بنابراین هر زمان که گروهی از کاربران و استخراجکنندگان بیتکوین تصمیم بگیرند از نسخه نرمافزاری تغییریافته دیگری استفاده کنند، میتوانند از جریان اصلی بیتکوین منشعب شوند. دقیقا همین انشعاب در سال گذشته منجر به ایجاد بیتکوین کش شد که زنجیره بلوکی ارتقایافتهتری نسبت به بیتکوین دارد. اگر مثلا فیسبوک بتواند گروه بزرگی از کاربران و استخراجکنندگان بیتکوین را به استفاده از نسخه نرمافزاری خودش ترغیب کند، مدیریت بیتکوین عملا بهدست فیسبوک خواهد افتاد. اما این تنها راه قاپیدن مدیریت بیتکوین توسط شبکههای اجتماعی نیست.
راه دیگرش این است که فیسبوک ابتدا یک کیفپول بیتکوین کاربرپسند با امنیت بالا بسازد. ساخت چنین کیف پولی برای فیسبوک بهواسطه سابقه این شرکت در طراحی تجربه کاربری کار سختی نیست و فقط باید دقت کند کیف پولش نواقص سایر کیف پولهای بیتکوین را نداشته باشد. آنوقت است که حساب کاربری کاربران میلیاردی این شبکه اجتماعی به کلید «ارسال بیتکوین» مجهز خواهد شد و آدرس کیف پول هر کاربر نیز بهجای اینکه رشتهای طویل از ترکیب حروف و اعداد باشد، اسم پروفایل کاربر در فیسبوک خواهد بود. درنهایت کاربرپسندی کیف پول بیتکوین فیسبوک میتواند عده زیادی از کاربران و استخراجکنندگان بیتکوین را به خود جلب کند. حتی ممکن است فیسبوک به کاربرانی که تابهحال بیتکوین نداشتهاند بهشرط تماشای تبلیغات و دعوت دیگران به بازکردن تبلیغات فیسبوکی مقداری بیتکوین جایزه بدهد و از این طریق برای خودش در بازار بیتکوین جا باز کند. شاید هم فیسبوک به این فکر بیفتد که به کاربرانی که حوصله تماشای تبلیغات ندارند نسخه بدون تبلیغات این شبکه اجتماعی را عرضه کند، بهشرط اینکه کاربران نسخه پرو (Pro) به فیسبوک اجازه بدهند تا از قدرت پردازش بلا استفاده رایانهشان برای استخراج بیتکوین بهره ببرد.
وقتی عده کثیری از دارندگان و استخراجکنندگان بیتکوین به استفاده از نرمافزار اختصاصی فیسبوک رو بیاورند، مدیریت بیتکوین عملا بهدست فیسبوک خواهد افتاد و درنتیجه این شرکت از آزادی ایجاد تغییرات در پروتکل بیتکوین برخوردار خواهد شد. بهعبارتی فیسبوک میتواند با این ترفند دقیقا همان قدرت و اختیاراتی را که بانک مرکزی آمریکا در قبال فِدکوین خواهد داشت بهدست بیاورد.
سناریوی سوم: موج توکنها
دنیا بهسمتی درحال پیشروی است که تا چندی دیگر تقریبا همه کالاها و خدمات توکندار (Token نوعی از ارزهای رمزپایه) یا بهعبارتی دارای ارز تخصصی خودشان خواهند شد. به این معنی که وقتی پشت صندوق پرداخت یک خواربارفروشی ایستادهاید و کیف پول دیجیتال نصبشده روی تلفن همراهتان را باز میکنید، علاوهبر بیتکوین و مانند آن مقداری توکن در فهرست حسابتان خواهید داشت که معرف برند (مثلا اپلکش یا تویوتاکش) یا خدماتی خاص هستند. مثلا مبلغ خوارباری را که خرید کردهاید، میتوانید با کسری از سهام اپل پرداخت کنید که در قالب ارز درخواستی فروشنده به کیف پول او واریز خواهد شد. این ایده دور از تحقق نیست. بسیاری از استارتآپهایی که روی تحقیق و توسعه زنجیره بلوکی کار میکنند، این روزها سخت در تلاشند تا اپلیکیشنهایی بسازند که کاربرانش فقط درصورت استفاده از ارز رمزپایه ملی مخصوص همان اپلیکشن میتوانند مجاز به دریافت خدمات شوند. مثلا شرکت خدمات عکاسی کداک در اقدامی از سکه جدیدی رونمایی کرد که در خرید کپیرایت کاربرد دارد. این توکنها با سیستم امتیاز یا کارت هدیه که دهههاست وجود دارند متفاوتند، آن هم از این جهت که وقتی توکنها روی زنجیره بلوکی ذخیره میشوند راحتتر و با امنیت بالاتری قابل انتقال خواهند بود. در چنین سیستمی وجود شبکهای از کارگزاران نیز ضروری است تا اگر مثلا فروشگاهی که از آن خرید میکنید سهام اپل را نمیپذیرد، بتوانید ارز درخواستی فروشنده را از طریق یک واسط به او بپردازید.
با این اوصاف آیا بیتکوین فعلی میتواند مزیتی بر دیگر کوینها یا توکنهایی که زیر نظر بانک مرکزی یا هر مرجع نظارتی دیگری فعالیت میکنند داشته باشد؟ مهمترین ویژگیهایی که درمورد بیتکوین تبلیغ میشود عبارتند از امکان انجام تراکنش بهصورت ناشناس و عدمامکان سانسور. این ویژگیها بهمحض اینکه مدیریت تراکنشها بهدست بانک مرکزی یا سایر مراجع بیفتد دیگر وجود نخواهد داشت. اما شاید بهتر باشد بپرسیم آیا تراکنشهای بیتکوین درحال حاضر همینقدر که ادعا میشود، ناشناس و سانسورناپذیراست؟
اسامی واقعی تراکنشکنندگان روی زنجیره بلوکی بیتکوین ذخیره نمیشود، اما تاریخچه تراکنشها ثبت خواهد شد و هر بار که از بیتکوین استفاده میکنید، همواره احتمال دارد کسانی بتوانند هویتتان را ردیابی کنند. براساس اسناد منتشرشده از سوی اِدوارد اِسنودِن میدانیم که آژانس امنیت ملی آمریکا در تلاش بوده فعالیتهایی را که روی زنجیره بلوکی بیتکوین انجام میشود با هویت افراد واقعی پیوند بزند. این آژانس با دیدبانی فعالیتهای اینترنتی و هدایت افراد بهسمت پلتفرمهایی که بهدروغ ادعا میکردند حریم خصوصی کاربرانشان را نقض نمیکنند، درواقع تمام تلاششان این بود به اطلاعاتی برسند که هویت واقعی کاربران را فاش کند. درست است بیتکوین از همان آغاز قرار بود پلتفرمی امن، رایگان و تحت مدیریت توده کاربرانش باشد، اما هفت میلیارد مردمی که هنوز از بیتکوین استفاده نمیکنند شاید اصلا به این ویژگیها اهمیت ندهند و با استقرار ارزهای دیجیتال ملی هرگز به جمع کاربران بیتکوین نپیوندند. از اینرو میتوان پیشبینی کرد هرقدر هم بیتکوین روی ویژگیهایی مانند انجام ناشناس تراکنشها و جعلناپذیری تأکید کند، درنهایت آن ارزی در میدان رقابت پیروز خواهد شد که مورد استفاده عموم قرار بگیرد و از کاربری آسانتری برخوردار باشد.
بیتکوین چیست؟
بیتکوین (Bitcoin) نوعی ارز رمزپایه و نظام پرداخت جهانی با کارکردهای مشابه پول بیپشتوانه است، اما از نظر حقوقی هیچ کشوری آن را به عنوان پول قانونی به رسمیت نشناخته است. از نظر فنی بیتکوین نخستین پول دیجیتال نامتمرکز است که بدون بانک مرکزی خاصی کار میکند. این شبکه همتابههمتا است و تراکنشهای رایانهای، مستقیماً و بدون واسطه بین کاربران انجام میشود. گرهها از طریق استفاده از رمزنگاری، این تراکنشها را بازبینی کرده و در یک دفتر کل توزیعشده عمومی که به آن زنجیره بلوکی (Blockchain) گفته میشود ضبط میکند. بیتکوین را شخص یا گروهی از اشخاص ناشناس تحت نام ساتوشی ناکاموتو اختراع و در سال 1388/ ۲۰۰۹ به عنوان یک نرمافزار متنباز عرضه کردند.