|
عصر ایران؛ مصطفی داننده- دلخوشی یک جوان چیست؟ کار، درآمد خوب، داشتن خانه و ماشین و تفریح.
جوانان ایران اما دل خوشی ندارند. کار نیست اگر هم باشد درآمدش پایین است. داشتن خانه و ماشین که بیشتر به رویا شبیه است. هر شب که صبح می شود هم این رویا بیش تر به سراب شبیه تر می شود.
کار و درآمد نباشد، تفریح هم نیست. تفریح هم اگر باشد شاید بعدها کار به اعتراف بکشد.دلخوشی نیست که امروز بسیاری از جوانان ایرانی، با هنر و بی هنر، نخبه و غیر نخبه در سودای رفتن هستند.
کلاس های زبان های خارجی پر شده است از کسانی که در سر هوای زندگی در خارج از ایران را دارند.آنها راضی هستند به زندگی هر کجا به غیر از ایران.
کاش یکی از آقایان شبی را در جلویی یک سفارتخانه های خارجی در ایران صبح می کرد و دید چه جوانانی برای گرفتن ویزا در صف مهاجرت ایستاده اند. به نظر می رسد مسؤولان به سودای شغل خود مشغول هستند و از غوغای جهان فارغ که این مشکل بزرگ یعنی ناامیدی جوانان را نمی بینند.
کاش آنها حداقل با جوانان خود در مورد مشکلات جوانان مردم حرف می زدند. البته بعید است که جوانان آنها مشکلاتی از جنس جوانان مردم داشته باشند .جوانان آنها هرچه نداشته باشند، پدری دارند که سرماه حقوق می گیرد و شرمنده فرزندان خود نمی شود.
بسیاری از مدیران کشور تمام انرژی جوانی خود را در انقلاب و جنگ خالی کردند و حالا نمی دانند با انرژی نهفته در وجود جوانان ایران چه کنند؛حالا که مشکلات اقتصادی که چو طناب دار به دور گردن جوانان نشسته است، این حجم از سخت گیری های اجتماعی و فرهنگی قابل پذیرش نیست و راه نفس بسیاری را گرفته است.
دلخوشی نیست که یک لایی در جام جهانی به یک ستاره فوتبال می شود دلخوشی مردم.دلخوشی نیست که رقص در اینستاگرام می شود دلخوشی دخترکان این شهر. دلخوشی نیست که بسیاری برای رسیدن به تلگرام دست به دامن فیلتر شکنهای رنگارنگ شدهاند. دلخوشی نیست که بخشی از جوانان ایران کوچه و پس کوچه های استانبول را بهتر از اصفهان و شیراز می شناسند.
پایین آمدن سن اعتیاد و بالا رفتن سن ازدواج در کشور اتفاقی نیست. احتیاج به برگزاری همایش و جلسات آنچنانی هم ندارد. حال دل جوان را خوب کنید تا ببینید سیل مشکلات پشت سد حال خوب می ماند.