|
روزنامه ایران: آتشی که شامگاه جمعه به ساختمان کنسولگری ایران در بصره افتاد، مدتهاست که از سوی دستهای تفرقهانگیز منطقه ای شعله ور شده و هرازگاهی به دامن رابطه دیرینه و ناگسستنی ایران و عراق میافتد.
آنچه روز جمعه در بصره روی داد، روی دیگر سکه نزاع منطقه ای است که با هوشمندی طرفین میتواند در این بازار آشفته خاورمیانه بیمشتری بماند که اگر بها بیابد، هم ایران و عراق و هم منطقه بهایی سنگین بابت آن خواهند پرداخت.
به تعبیر سخنگوی وزارت خارجه ایران «یک کانون معاند و مخالف روابط دو کشور ایران و عراق درصدد ایجاد مشکلات و سوءتفاهمهایی میان دو ملت و دو کشور هستند.»
ردپای اقدامات این کانون معاند را می شود در جوسازی های خبری ماههای اخیر جستوجو کرد: بزرگنمایی ادعای رفتارهای خارج عرف زائران شیعه عراقی در مشهد، شایعه درگیریهای ایرانیان و عراقی ها در نقاط مختلف کشور که اساساَ ساختگی بود و نیز موج تبلیغاتی درباره سفر تجار عراقی به ایران و خرید حجم زیادی مواد غذایی و لوازم خانگی در پی کاهش ارزش پول ملی و...نوعی مهندسی افکار عمومی در جهت ایجاد اختلاف میان مردم ایران و عراق را نمایان می کند که اتفاقاَ در این برهه از حیات سیاسی عراق تلاش دارد تا نقش و نشان ایران را در تحولات این کشور کمرنگ جلوه دهد.
قابل انتظار بود که با وجود نقش پررنگ ایران در ریشه کن کردن فتنه داعش در عراق و بازگشت امنیت به این کشور محور امریکایی، صهیونیستی، سعودی ساز فتنه دیگری کوک کند تا در آستانه تشکیل دولت در عراق و نیز راهپیمایی چند میلیونی اربعین بحران هایی در حوزه روابط فرهنگی و اجتماعی دو همسایه دیرین خلق شود.
تبلیغات منفی با هدف ایجاد بحرانهای تصنعی عملاَ دو حوزه مهم اخلاقی و اقتصادی را نشانه رفته تا با سوار شدن بر موج غیرت و حساسیت ایرانیان، غیریتی به نام «عراقیها» را در جایگاه سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی کشورشان بنشانند و شعله های این آتش افروخته را به آن سوی مرز برده و تا سوزاندن کنسولگری ایران در بصره هدایت کنند.
رفتار و سلوک مردم عراق در استقبال از ایرانیانی که به صورت میلیونی حتی در زمانه تاخت و تاز داعش راهی عتبات عالیات شدند، بهترین نشانه وجود پیوندهای بسیط و وثیق میان دو ملت همسایه است.
امریکاییان با وجود لشگرکشی و خرج هزینه های هنگفت با سقوط صدام و اشغال عراق که همچنان به عنوان «اشغالگر» خوانده می شوند، همواره مدعی «نفوذ ایران در عراق» هستند و اذناب منطقه ای امریکا– اسرائیل و عربستان – هم این ادعا را تکرار می کنند درحالی که رجوع به گذشته تاریخی و پیوندهای مذهبی، فرهنگی و انسانی دو ملت ایران و عراق عامل گسترش این نفوذ معنوی است.
امریکایی هایی که مدعی دخالت ایران در امور عراق هستند حتماَ در جریان ولخرجی های مالی سعودی ها برای تغییر توازن سیاسی عراق هستند.
ائتلاف سازی با دلارهای نفتی سعودی که پس از حمایت تسلیحاتی و پشتیبانی سعودیها از داعش، سعی در تغییر چینش شطرنج سیاسی عراق دارد، تاکنون به نتیجه مطلوب نینجامیده است. الگوی عراق نشان داده که نه با کوله پشتی سربازان امریکایی می توان به دموکراسی رسید و نه با ولخرجی می توان نفوذ سیاسی و اجتماعی خرید.
امریکا با کیلومترها فاصله جغرافیایی با عراق چطور می خواهد رابطه بین دو همسایه دیرین را فاصلهگذاری کند که مدعی تلاش برای جلوگیری از نفوذ ایران می شود؟ و اگر می توان اتحاد اجباری ایجاد کرد چرا عربستان سعودی همچنان در اثرگذاری بر فضای سیاسی عراق ناکام مانده است؟
چنین واقعیت های تاریخی و طبیعی است که اتفاق روز جمعه در بصره را تبدیل به آتش بازی بی اثر در روابط ایران و عراق می کند. هوشیاری سیاسی تهران و بغداد که فتنه صدام و القاعده و داعش را دیده و از سر گذرانده اند، این فتنه جدید را هم گذرا می کند؛ گرچه در فتنه جدید باید این هوشیاری را به سطح اجتماع هم منتقل کرد که با هدف گیری احساسات و حساسیتهای مردم دو کشور نتوانند آتشی برای تنور خود برافروزند.