به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: اگر مصداق این حرف کفاشها نیستید و حسابی به کفشتان اهمیت میدهید، کدام جنس و مدل را میپسندید؟ دستدوز ایرانی، برند خارجی یا پاپوش ارزان قیمت چینی؟ هیچ وقت فکر کردهاید آنهایی که کفش میدوزند به کارشان چطور نگاه میکنند؟ میدانید خیلیهایشان معتقدند کفشدوزی یک هنر است؟ اصلاً خبر دارید که نسل کفشدوزهای قدیمی، آنهایی که بدون دستگاه کفش میدوزند، روز به روز کمتر میشود؟ سراغ چند کفاش دستدوز تهرانی رفتیم و از حال و روزشان پرسیدیم؛ از کسی که بیش از ۷۰ سال است کفشدوزی میکند تا کفاش دیگری که چند سالی است وارد این حرفه شده.
قدرتالله نوری معروف به «قدرت خوشدست» کارش را از سال ۱۳۲۷ شروع کرد، زمانی که هفت ساله بود. بعد از فوت پدر، مادرش با هشت فرزند او را که فرزند هفتم خانواده بود فرستاد تا کفاشی بیاموزد. به قول خودش از همان موقع وارد این حرفه شد و تا الان که ۷۰ ساله است، این شغل را ترک نکرده. از همان ابتدای کارش زنانهدوزی کرده. خودش میگوید برای خیلی از هنرمندان کفش دوخته. با روحیه و انرژی زیاد حرف میزند و تقریباً ترجیعبند حرفهایش این جمله است: «عاشق کارتان باشید. فقط زمانی در کارتان موفقید که به آن عشق بورزید، اگر کارتان را دوست نداشته باشید، خیلی زود زده میشوید.»
توی مغازهاش با او حرف میزنم، جایی که ۵۰ سال است در آن کاسبی میکند: «کسی که هنر را بشناسد میداند، کفشدوزی یک هنر است. چون در تولید کفش هم یک اثر هنری خلق میشود. کفش ایرانی مثل قالیبافی و منبت کاری یک هنر است. به بعضی کفشها نگاه کنید؛ مثل یک اثر هنریاند.» کفشهایی که دوخته، گوشه و کنار مغازه کوچکش چیده شده. برخی با چرم واقعی و برخی نه. یاد مغازههای کفشهای دستدوز در شهر فلورانس ایتالیا میافتم. شهری که به چرم و کیف و کفشهایش معروف است. کارگاههای کوچک و بزرگ زیادی در گوشه گوشه این شهر پراکنده است و توریستها برای تماشای کفشها صف میبندند و سفارش میدهند. با خودم فکر میکنم راستی چقدر جای این کارگاهها در شهر ما خالی است. هرچند هنوز تعداد کمی از آنها را میبینی.
مثل کارگاه و فروشگاه کوچک قدرتالله نوری: «قدیمها آدمها ابتکار عمل بیشتری داشتند و کفششان را با لباسشان ست میکردند. الان نهایت کیف و کفش را با هم هماهنگ میکنند.» او از ۱۶ سالگی کارفرما شد از کارگر ۱۴ ساله تا ۷۰ ساله زیر دستش کفشدوزی یاد گرفتند. بعضیهایشان هنوز کار میکنند و برخی هم به رحمت خدا رفتهاند. اما با این همه او هنوز هم کفاشی میکند و هیچ وقت از این کار خسته نشده: «همه کفاشها دستدوز هستند البته به جز کارخانههای کفش که با ماشین، کفش تولید میکنند اما دستدوز هم با دستدوز فرق دارد. ابزارهایی که ما استفاده میکردیم مثل سوزن بود. همین طور ابزارهایی که گاهی خودمان درست میکردیم مثلاً قوطی حلبی را سوراخ میکردیم و تخت کفش را با آن میسابیدیم. الان همه ابزارها آماده است و ما هم از همانها استفاده میکنیم. البته استفاده از همان ابزارها هم آموزش میخواهد.»
همه به او خوشدست میگویند، نه تنها کفاش خوبی است که میگویند دستش هم برکت دارد: «الان چند سالی هست سفارشیدوزی را کنار گذاشتهام. سفارشی دوزی نه برای من میصرفد نه برای مشتری. برای همین هم تولید انبوه میکنم و همین مغازه هم شده کارگاهم.» یک روز هم مدرسه نرفته و خودش سواد آموخته. همان طور که کفاشی یاد گرفته. برای کفشهایش همیشه ایدههای خودش را داشته؛ البته از مجلات مد هم استفاده میکرده. آن زمان که مجلهای نبود و جوانتر بود، روزهایی به فرودگاه مهرآباد میرفت و از کفشهای خانمهای خارجی ایده میگرفت. گاهی طرحها آنقدر خلاقانه بود که همکارها میپرسیدند این ایدهها را از کجا آورده. بارها تأکید میکند کار، زن و مرد نمیشناسد و همه باید در کنار هم کار کنند. به عقیده او، هر جا که زن هست کار، تولید و اختراع هم هست. شاید سالها کفش دوختن برای زنان، او را به این نتیجه رسانده. با هیجان برایم تعریف میکند که همسرش را هم در خیابان ایران و هنگام کفش فروختن انتخاب کرده و تا او را دیده، عاشقش شده و برای اینکه او را دوباره به مغازهاش برگرداند، دو لنگه کفش پای راست در جعبهاش گذاشته. زنی که حالا ۵۵ سال است کنارش زندگی میکند.
علی قاسمی، ۶۱ ساله و نایب رئیس اتحادیه کفاشان دستدوز تهران از سال ۵۰ کفشدوزی را شروع کرد. به قول خودش مثل دانشآموز کلاس اول شروع کرد تا سال به سال گذشت و اوستا شد و الان هم تولیدکننده است. قاسمی هم معتقد است کفشدوزی یک هنر است درست مثل قالیبافی اما این روزها تیپ جوان، چندان کفشهای دستدوز را نمیپسندند و بیشتر دنبال کتانی و کفشهای اسپورت هستند. برای همین هم بیشتر مشتریهای آنها افراد مسن هستند، آدمهایی که پا به سن گذاشتهاند و طالب کفشهای ایرانیاند. البته آنهایی که در ادارات دولتی هم کار میکنند، از کفشهای دستدوز استقبال میکنند. او برایم توضیح میدهد که کفش ماشیندوز و دستدوز چه تفاوتهایی دارند: «برای تهیه کفشهای دستدوز چرم رویش را میبرند. رویهاش را آماده میکنند و روی قالب با کفه چرم دانه دانه بخیه میزنند.» اگر شما هم گشتی در مغازه کفشهای دستدوز بزنید، متوجه میشوید قیمت این کفشها چقدر نسبت به کفشهای خارجی ارزانتر است. از ۳۸ هزار تومان تا ۵۸ هزار تومان؛ کفشهایی که طراحی زیبایی دارند. بسیاری از مدلها از کفشهای خارجی کپیبرداری شده. قاسمی تخصصش تولید کفشهای مردانه است و تأکید میکند این کفشها قیمت بالاتری نسبت به کفشهای زنانه دارد.
البته فقط کفشهای مردانه و زنانه نیستند. کفشهای بچگانه و ایمنی که رویه آهنی دارند و همین طور صندل، خط تولید متفاوتی دارند. با این همه تأکید میکند خیلی از کفشهای خارجی قیمت کاذبی دارند و به مشتری قالب میشوند؛ مثلاً کفشهایی که با قیمت بالای یک میلیون به مشتری فروخته میشود در حالی که اصلاً ارزش واقعیشان این مقدار نیست. اما مردم چون میخواهند از قافله عقب نمانند، دنبال جنس خارجی و برند میروند. او هم این روزها مثل اغلب تولیدکنندهها از گران بودن مواد اولیه و کمیاب بودنش و نوسان قیمت ارز گلایه دارد. دراتحادیه کفاشان دستدوز ۴ هزار و ۵۰۰ نفر عضو هستند.
علی چیتساز، ۳۹ ساله، ۴ سال است وارد حرفه کفاشی شده. لیسانس مکانیک و طراحی جامدات دارد. اما چند سال پیش به این نتیجه رسید که دلش میخواهد کسب و کار خودش را راهاندازی کند: «از کارمندی و هرچه شغل اینجوری بود، خسته شدم. پدر خانمم کفاش بود و کار را از اول پیش او یاد گرفتم و چون از طراحی هم چیزهایی میدانستم، زودتر راه افتادم. خیلی زود به این هنر علاقهمند شدم. کار فوقالعادهای است اما باید بدانید خیلی سخت و طاقتفرسا هم هست. کارگران ما از صبح تا شب روی پا هستند. با این همه قیمتهایی که ما روی کفشهایمان گذاشتهایم، کاملاً منصفانه است و برای همین ۶ مغازه تکفروشیمان در شهر تهران با قیمت مناسب کفشها را عرضه میکنند.
با این همه او هم معتقد است قالب و طراحی کفشهای ایرانی هنوز کیفیت قابل قبول را ندارد: «قالبها هنوز سنتی است و در قالبسازی دانش لازم را نداریم. این هنر نسل به نسل منتقل شده و از علم روز فاصله دارد ما نرمافزاری برای طراحی کفش مناسب نداریم و تهیه مواد اولیه هم گران است و برای همین جنس ایرانی نمیتواند با جنس خارجی رقابت کند.»
نمیدانم بعد از خواندن این گزارش سری به کفشفروشهای دست دوز تهران میزنید یا نه؟ شاید هم از اول انتخابتان را کردهاید و عاشق این کفشها هستید، شاید هم کتانی و کفشهای چینی را ترجیح میدهید. بد نیست گشتی در این کارگاهها بزنید و این بار کفشها را به چشم دیگری نگاه کنید.