|
انتخاب: اندیشکده واشنگتن در تحلیلی به قلم دنیس راس نوشت: با وجود تمرکز نیروهای روسیه و آمادگی آنها برای انجام عملیات بمباران هوایی و دریایی ادلب، بعید به نظر می رسد که اسد به استفاده از سلاح شیمیایی در این منطقه، روی بیاورد. در حالی که ترامپ در توئیتی به روسها و ایرانی ها در مورد ارتکاب هر گونه اشتباهی که منجر به فاجعه ای انسانی در سوریه شود، هشدار داده بود، روسها با حمله به ادلب، این هشدار را نادیده گرفتند.
در ادامه این تحلیل آمده است: همزمان، ایرانیها به نفوذ در مناطقی که نظام اسد از دست تروریستها باز پس می گیرد، ادامه می دهند. در صورتی که حدّ و حدودی برای اینگونه اقدامات وضع نشود، محور ایرانی-روسی-سوری، قدرت و سیطره خود در تمام نقاط منطقه را تقویت می کند.
همانطور که لازم است به برخی ادعاهایی که در مورد برخورد بین این نیروهای سه گانه مطرح می شود، با دیده تردید بنگریم، چرا که حتی با وجود اختلاف منافع آنها در برخی موارد جزئی، روسها هیچ رغبتی به دور شدن از ایران یا اسد نشان نمی دهند.
واقعیت آن است که روسها به دلیل تعلّل و کوتاهی های امریکا، به حاکم اصلی سوریه تبدیل شدند. در صورتی که ایالات متحده خواهان ممانعت از تقویت گذرگاه زمینی ایران از سوریه، به سمت لبنان و مدیترانه است، باید با روسها وارد همکاری شود. علاوه بر اینکه برای کاهش احتمال برخورد بین اسرائیل و ایران و جلوگیری از تهدید اسرائیل توسط ایران، از طریق سوریه نیز به همکاری با روسها نیازمند است. اما پوتین کاری انجام نمی دهد، مگر در صورتی که در قبال آن دستاوردی داشته باشد.
به نظر می رسد روسها بین غیر واقعی خواندن انتظار خروج ایرانیها و نیروهای هم پیمان آنها از سوریه و تلاش برای شناخت امکان رسیدن به ان از طریق میانجی گری روسیه و طبق توافقی مشخص، در نوسان هستند. طی دیداری که پاتروشیف و جان بولتون در ماه گذشته داشتند.
طرف روسی این پیشنهاد را مطرح کرد:«در مقابل تلاش روسیه برای ایجاد منطقه امنی در سوریه، که خالی از نیروهای ایرانی و شیعی مخالف اسرائیل باشد، ایالات متحده هم باید تحریمهای ایران را برطرف کند.» اما بولتون این پیشنهاد را نپذیرفت. به نظر می رسد روسها اهتمام و تمایل بیشتری به میانجی گری در جریان توافق هایی محدود و البته در مقابل بهایی گران، دارند.
از بعد نظری، ایالات متحده باید قادر به عقد چنین معامله ای باشد. در صورتی که ترکیه و اسرائیل مشارکتی داشته باشند، موضع ایالات متحده از موضع روسیه قویتر می شود. مسئولان اسرائیل اخیرا اعتراف کرده اند که حدود 200 پایگاه ایرانی در سوریه را هدف قرار داده اند. ترکیه در ادلب حضور نظامی دارد، همانطور که ایالات متحده هم در ناحیه شمال شرق سوریه، نیرو دارد. در مجموع، ایالات متحده و شرکای آن، بر حدود 40 درصد از خاک سوریه مسلط هستند.
متاسفانه ایالات متحده در بحران روابط خود با ترکیه به سر می برد. اما مخالفت روسیه و ایران با پیشنهاد ترکیه در خصوص آتش بس در ادلب، می تواند زمینه نزدیکی دوباره آمریکا به ترکیه را فراهم کند.
جلوگیری از افزایش نفوذ ایران و روسیه در سوریه، منفعت استراتژیکی برای هر دو کشور آمریکا و ترکیه است و در صورتی که واشنگتن مایل است در این زمینه با آنکارا همکاری کند، لازم است زودتر وارد عمل شود. در این میان، به تازگی ترامپ، جیمز جفری را به عنوان نماینده ویژه آمریکا در سوریه انتخاب کرده است. لازم به ذکر است که جفری سفیر سابق ایالات متحده در ترکیه بود که از احترام زیادی نزد اردوغان برخوردار بود.
ایالات متحده، ترکیه و اسرائیل، در مهار ایران و نیروهای وابسته به آن در سوریه، منافعی دارند و روسیه توان عملی کردن این کار را دارد، اما در مقابل، خواستار خروج آمریکا از سوریه است. دولت ترامپ برای خروج از سوریه، سه شرط برای فعالیت ایران در این کشور تعیین کرد: ایران هیچ پایگاه نظامی در سوریه نداشته باشد؛ از تعداد موشکهای زمین به زمین خود بکاهد، در سوریه و لبنان اقدام به ساخت موشکهای پیشرفته دفاع هوایی نکند و مناطق نزدیک به ترکیه، اسرائیل یا اردن، از حضور نیروهای ایرانی یا هم پیمان آن، خالی باشد.
پوتین اقدام بلاعوض نمی کند و اگر دولت ترامپ خواهان حمایت از منافع آمریکا در خاورمیانه است، باید در تدارک بهای آن نیز باشد.