|
عبدالله ناصری در روزنامه اعتماد نوشت: سخنراني ديروز رييسجمهوري در دانشگاه به مناسبت آغاز سال تحصيلي جديد نكات قابل توجه و تاملي داشت.
1- طرح مسائلي در مورد استقلال و قدرت مديريت در نظام آموزشعالي و دانشگاهها با رويكرد فضاسازي براي توسعه فعاليتهاي سياسي دانشجويان و نيز نحوه مديريت دانشگاه و حوزههاي آموزش عالي يكي از مسائلي بود كه در اين سخنراني به آن پرداخته شد. ميتوان گفت اين مساله يكي از مهمترين دغدغههاي اصحاب نظام آموزش عالي اعم از استاد، دانشجو و كاركنان عادي است.
در دولت اصلاحات پس از چند سال مطالعه جدي در مورد ساختار آموزشعالي در كشورهاي توسعه يافته و بعضا در حال توسعه، ساختار و شرح وظايف جديد وزارت علوم و تحقيقات و فناوري با رويكرد استقلالبخشي به دانشگاهها شكل گرفت و در مدت كوتاهي پس از تصويب قانون جديد اين وزارتخانه تجربههاي جديدي هم در حوزه مديريتي اتفاق افتاد اما بلافاصله پس از انتخابات 84 و با روي كار آمدن دولت ديگري كه اساسا با توسعه سياسي، اجتماعي موافق نبود تمام بافتهها و يافتههاي كارشناسان و مديران سابق نظام آموزشعالي رشته شد و يك تجربه ارزشمند كه ميتوانست براي هميشه حوزه آموزش عالي را در كشور ارتقا بخشد به دست فراموشي سپرده شد. اين روند در 8 سال دولت مهرورز ادامه داشت تا انتخابات 92 برگزار شد.
شايد از همين رو در پايان دولت سابق بدنه نخبگي كشور اعم از اساتيد و دانشجويان در شكلگيري حوزه گفتماني آقاي روحاني كه كاملا يك گفتمان اصلاحطلبي بود، بيشترين نقش را داشتند. به عبارتي ديگر ميتوان گفت آموزش عالي كشور در دوره 84 تا 92 سختترين دوران حيات علمي، فرهنگي و اجتماعي خود در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي را سپري كرد و با مشاهده بارقههايي از اميد در سال 92 احساس كرد ميتواند دوره جديدي را شكل دهد.
به همين جهت نگارنده معتقد است دانشجويان و دانشگاهيان در پيروزي آقاي روحاني در سال 92 نقش اساسي و عمدهاي داشتند. به دليل نقش عمده دانشگاهيان در انتخابات، انتظاراتي هم درحوزه آموزش عالي شكل گرفت. براي نمونه من به عنوان معلم دانشگاه اين تلقي را داشتم كه حتما رويكرد منطقي، عالمانه و كارشناسي دولت اصلاحات كه بعد از 84 ابتر ماند در دستور كار جدي رياستجمهوري و رياست شوراي عالي انقلاب فرهنگي قرار ميگيرد اما از اين نكته نميتوان غافل بود.
كه خودشيرينيها و خوشخدمتيهاي وزراي علوم، تحقيقات و فناوري در دولت نهم و دهم باعث شد بسياري از وظايف و اختيارات تاريخي اين وزارتخانه دو دستي به نهادهاي غيردانشگاهي از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي تقديم شود (چون شوراي عالي انقلاب فرهنگي در واقع سياستگذار كلان است اما هيچوقت بنا بر اين نبوده كه اين شورا اختيارات وزارت علوم را به عهده بگيرد.)
به هر صورت از رييسجمهوري كه دين اساسي به تلاش و راي جامعه دانشگاهي اعم از استاد، كارمند و دانشجو داشته و دارد انتظار ميرفت كه حداقل بعد از مساله برجام يكي از اولين مسائل خود را در حوزه ساماندهي آموزشعالي و ايجاد و توسعه نشاط سياسي و اجتماعي در دانشگاهها قرار دهد، اما روحاني هرچند مديراني را با رويكرد اصلاحطلبي به كار گرفت اما به لحاظ ساختاري گام چنداني به عنوان رييس شواريعالي انقلاب فرهنگي برنداشت.
رييسجمهوري ميتوانست به عنوان رييس اين شورا با تعامل و هماهنگي با نهادهاي هم عرض يا بالادستي بسياري از وظايف تاريخي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري را به جايگاه سابق خود باز گرداند. اينها مسائل و مصايبي بود كه در همان دولت اول روحاني تاكنون ادامه داشته و طبقه دانشگاهي را نسبت به آقاي روحاني نااميد كرده است.
سخنان روحاني در مراسم بازگشايي دانشگاهها نكات قابل تاملي داشت اما حتما اگر يك نظرسنجي عالمانه و فني در حوزه دانشگاهي بين اساتيد و دانشجويان شكل بگيرد برآيند نظرسنجي اين خواهد بود كه اين انتظارات مطرح شده از رياستجمهوري و رييس شوراي عالي انقلاب فرهنگي برآورده نشده است. تا آنجا كه نگارنده خبر دارد رييس شوراي عالي انقلاب فرهنگي در دوره 5 ساله اخير اهتمام شايسته و بايستهاي نسبت به برگرداندن قطار آموزش عالي به ريل صورت نداده است.
2- نكته ديگر قابل تامل و ستايش در سخنان روحاني تاكيد مجددا بر ضرورت نقد و انتقاد نسبت به دولت و تمام ساختارهاي سياسي و مديريتي كشور بود. اشاره به بحث انتقاد حتي در قالب گلايه از زبان هر مسوولي خود به خود فضاي ذهني جامعه را در جهت اصالتبخشي به انتقاد كردن و موضوعيت انتقاد تقويت ميكند.
اما مركز ثقل سخنان رييسجمهوري در اين حوزه مجددا انتقاد از منتقدان و نقادان عملكرد دولت بود. نه تنها در شرايط فعلي حتي در شرايط مطلوب و ايدهآل مديريتي هم نميتوان براي منتقدان حكمراني و كارگزاري نظام سياسي اندازه و ظرفي براي انتقاد گذاشت. افكار عمومي بهترين داور هستند. قطعا انتقاد نابجا، غيرعالمانه و فرصتطلبانه بر گوش هيچ شنوايي نمينشيند. اما از ياد نبريم كه بسياري از انتقادات منتقدين با هر گرايش سياسي قابل تامل است.
يا دولت مسير را اشتباهي رفته يا مسير درست را طي كرده اما نتوانسته با تقويت حوزه اطلاعرساني و گفتوگو با آحاد جامعه حق مطلب را ادا كند. همچنين كه در بسياري از حوزهها دستاوردهايي داشته و نتوانسته خوب بيان كند. (پيروزي بزرگ جمهوري اسلامي يا دولت در دادگاه بينالمللي لاهه كه معتقدم حتما دست كمي از برجام نداشت از همين دست است.)
البته در اينجا ميخواهم به نكتهاي ديگر هم اشاره كنم كه بعضا پس از سخنراني روحاني در دانشگاه تهران در رسانهها مورد توجه قرار گرفت؛ برخورد دانشجويان در آخرين مراسم 16 آذر دانشگاه تهران با رييس دولت اصلاحات كه شرايط ويژه و در عين حال به يادماندني داشت. بسياري بر اين باورند كه نوع عملكرد آقاي خاتمي ناشي از اين واقعيت بود كه برخي نهادهاي خارج از دولت پس از سال 78 شروع به مقابله با حركتهاي دانشجويي قابل قبول كردند و باعث شدند نشاط فرهنگي و سياسي جامعه دانشجويي از بين برود. همين باعث شد هم آمال و آرزوهاي نسل جديدي كه با جنبش دوم خرداد اعلام موجوديت كرده بود و هم دولت بر باد رود.
در واقع تمام عكسالعمل آقاي خاتمي ناشي از اين بود كه معتقد بود با جنبش دوم خرداد ميتوان گفتوگو و مفاهمهاي ميان هيات حاكمه يا نسل اول با نسل جديد برقرار كرد و كانون اصلي اين اتفاق ميتوانست دانشگاهها باشد اما برخوردهايي با اصلاحات صورت گرفت كه اين آرزو را بر باد برد. اما به هر روي نبايد از هيچ ميزان انتقادي گلايه كرد چرا كه افكار عمومي آنچه را به خير و صلاح خود باشد ميپذيرد و آنچه را غيرمنطقي بداند همچون مواجهه دلواپسان با برجام كنار ميگذارد.
3- اگر بپذيريم كه همه يا بخش اعظمي از آنچه حوزه تعليم و تربيت را هويت و معنا ميبخشد دانشجويي و فعاليتهاي دانشجويي است و اگر بپذيريم هويت نظام آموزشي جز با دانشجو معنا پيدا نميكند بنابراين هيچ برنامه رسمي و تشريفاتي اعم از آغاز سال تحصيلي دانشگاهي يا روز دانشجو و... نميتواند بدون حضور پررنگ دانشجويان تشكيل شود و چه فرصت خوبي بود كه امسال با توجه به رخدادهايي كه از دي ماه گذشته به اين طرف بروز و ظهور داشته و همچنين ابر بحرانها اقتصادي كه در چند ماهه اخير شاهد آن بوديم.
نسل جوان دانشجو در برنامه حضور پيدا ميكرد و حتي با رويكرد سوالي و درخواست و مطالبهگري يا حتي انتقاد نگاه خود را به رييسجمهوري و رييس شوراي عالي انقلاب فرهنگي اعلام ميكرد كه متاسفانه اين فرصت نيز از دست رفت.