|
دکتریوسف مولایی استاد روابط بین الملل در روزنامه اعتماد نوشت: برای شفافسازی مناسبات مالی و ایجاد اطمینان از اینکه کشوری در پروسه پولشویی و مخصوصا فاینانس کردن فعالیتهای تروریستی فعالیت ندارد و عمل خلاف حقوق بینالمللی انجام نمیدهد باید تمام ساز و کاری که در CFT پیشبینی شده انجام دهند.
فعالیتهای مالی هر کشور از نظر ارایه اطلاعات، بازرسیها، ارتباطات و نظارت باید با استانداردهای جهانی انجام شود تا کشوری در معرض شبهه و تردید اینکه کاری از نظر فاینانس کردن وتامین هزینه فعالیتهای تروریستی خلاف حقوق بینالملل میکند، قرار نگیرد.
وقتی کشوری در معرض چنین اتهامی قرار بگیرد، سرمایهگذاری در آن کمتر انجام میشود و دروازههای ورود به مناسبات مالی و ارتباطات و کمکهای مالی برای جابهجایی پول روی آن بسته میشود. به نوعی چنین کشوری به انزوا میرود و باید از راههای خلاف استانداردهای بینالمللی مثل دور زدن تحریمها برای عملیات و مناسبات مالیاش که شفاف نیست و ریسک و خطر زیادی دارد، اقدام کند.
چنین کشوری مثل کسی است که اسیر شده و به لحاظ مالی نمیتواند ارتباطات مالی با دیگر کشورهای دنیا برقرار کند. وقتی کشوری نتواند در داخل سیستم جهانی فعالیت مالی داشته باشد، تبدیل به نظام بستهای میشود که ارتباطی با بیرون ندارد. نظامهای مالی بسته هم رفتهرفته از درون خودشان ورشکست میشوند.
در دنیایی که مسائل مالی با استانداردها و مکانیزمهای تعریف شده و مورد قبول جامعه جهانی ادامه حیات مییابد، نمیتوان در انزوا آیندهای را متصور شد. نمیتوان در چنین شرایطی ارتباطات و اتصالات با دنیای بیرون را بست. این شرایط مثل این است که درختی با ریشههایش و با طبیعت ارتباطی نداشته باشد، مشخص است که این درخت آرام آرام خشکیده میشود. اگر CFT تصویب نشود، در کوتاهمدت ممکن است کشور در برخی از حوزهها بتواند امورات خود را بگذراند اما در درازمدت احتمالا خسارات زیادی به کشور وارد میشود.
اگر کشور این کنوانسیون را نپذیرد، به رقیبان این فرصت را میدهد در شرایطی که از هر ابزاری برای شکست و مقابله با ایران استفاده میکنند، از این موضوع هم استفاده کنند . در واقع این یکی از ابزارهایی است که میتواند در اختیار دشمنان ایران باشد تا علیه ما از آن استفاده کنند. تصویب نشدن این کنوانسیون مثل آفت یا بیماریای است که به جان کشور میافتد و گرفتارش میکند و در نهایت آسیبهایش را وارد میکند.
راهکار این است که نخبگان، دانشگاهیان، صاحبنظران، اهل فن و متخصصان باید فعالیتشان را در اطلاعرسانی و آگاهی دادن به جامعه بیشتر کنند و افراد جامعه را با خطرهای عدم تصویب چنین کنوانسیونی آشنا کنند. وقتی آگاهی جامعه بالا رفت، برای دفاع و حمایت از اقدامات دولت در تصویب این کنوانسیون به حرکت درمیآیند. هنوز آن حساسیت لازم در جامعه ایجاد نشده است و هنوز بیشتر افراد جامعه بهطور دقیق مطلع نیستند که خطرهای عدم تصویب این کنوانسیون تا چه حد میتواند گسترده و عمیق باشد.