|
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: اخیراً مطلبی در فضای مجازی منتشر شده که در آن، یکی از سران جریان انحرافی گفته است یارانه باید 20 برابر شود تا مردم از ثروتهای ملی بیشتر برخوردار شوند. وی با ارائه فهرستی از منابع نفت و گاز و معادن کشور مدعی است که باید این منابع را نقد کرد و حاصل آنرا بین مردم توزیع نمود!
این دیدگاه مبتنی بر عوام فریبانهترین طرز تلقی از ثروتهای ملی در کشور است که با هدف بالا بردن سطح توقعات جامعه و به ویژه تحریک افراد نیازمند و دهکهای کمتر برخوردار مطرح میشود.
این، دیدگاه کسی است که در سالهای پایانی از دوره 8 ساله دولتش مدعی بود باید یارانهها را 5 برابر کرد و آنرا در میان مردم توزیع نمود درحالی که اطلاعات موجود نشان میدهد دولت وقت برای دادن حتی همان ارقام محدود یارانهها نیز ناچار به استقراض از بانک مرکزی و دستکاری در روند جاری درآمدها و هزینههای دولت بوده است. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که دولتهای بعدی هم برای تامین منابع پرداخت همان یارانهها نیز دچار مشکلات بزرگی هستند.
صرفنظر از گزافه گوئیهای بیمنطق که با هدف بازی کردن با اعتقادات مذهبی مردم صورت میگرفت و یارانهها را هدیه امام زمان(عج) یا ذخیرهای برای کمک به امام زمان علیهالسلام معرفی میکرد، اصل اقدام برای آشکارسازی سوبسیدها و پرداخت یارانه نقدی به کلیه اقشار جامعه از اساس یک تجربه ناموفق و غیرقابل توجیه بود. حتی در مقیاس یک خانواده هم پذیرفتنی نیست که مدیر خانواده به جای برنامه ریزی جهت تامین نیازهای اصلی و کلیدی خانواده و تخصیص درآمدها و منابع مالی همین جمع کوچک، بخش عمده موجودی خود را به سختی تامین کرده، میان اعضای خانواده توزیع کند و خوشباورانه ادعا کند گویا عدالت را برقرار کرده است!
درحالی که توجه جدی به نیازهای حال و آینده همان جمع کوچک ایجاب میکند که برای رفع مشکلات و ریلگذاری برای پیشرفت اعضای خانواده، عقل معاش را در پیش گیرد. از هزینههای غیرضرور بپرهیزد و برای نیازهای بنیادی به آینده هم بیندیشد.
با نگاهی مسئولانه و بدون پیشداوری به نتایج نامطلوب پمپاژ پول با اهداف سیاسی – تبلیغاتی در جامعه و بازخورد منفی آن بهتر میتوان دریافت که اصل چنان تصمیم و اقدامی از ابتدا غیرکارشناسانه بوده و استمرار آن هم قابل توجیه نیست تا چه رسد به چند برابر کردن مبالغ توزیعی و پمپاژ پول به جامعه.
نه تنها در آن دوره تاریک 8 ساله بلکه امروز هم دولتها برای تامین کسری از همین ارقام در جهت مصرف در برنامههای عمرانی و خدمات زیربنائی مشکل دارند. بعلاوه خسارات عظیم ناشی از عدم سرمایهگذاری صحیح و منطقی در تامین نیازهای اصلی و کلیدی جامعه، همچنان محسوس و ملموس است که ضرورت هرگونه تجدیدنظر جدی در این زمینه را گوشزد میکند تا چنین ارقام بزرگی در جهات مناسبی سرمایهگذاری شود و جامعه را در برابر بحرانهای ناشی از بیآبی، سیل، بیکاری و آسیبهای زیست محیطی،توانمندسازد و زمینههای اشتغال و بهره وری بالاتری را به ویژه در قلمرو آموزش، بهداشت، کارآفرینی و ایجاد مهارتهای شغلی فراهم نماید.
با توجه به تحریکات بیگانه و جنگ اقتصادی بیرحمانهای که دشمن برای ایجاد نابسامانی و دامن زدن به مسائل و مشکلات موجود و حادث به راه انداخته، هرگونه تلاش عمدی یا سهوی برای بالا بردن سطح توقعات جامعه و تحریک عواطف و احساسات اقشار کم درآمد، نوعی خوش خدمتی به بیگانه و بازی در زمین دشمن است.
نکته مهمتر آنکه اساساً با وجود چنین افرادی، احتیاجی به دشمن نیست و این جماعت با توسل به فریبکاری و سیاه نمائی تلاش میکنند زمینههای نارضایتی را ایجاد کنند که دشمن هم به این خوبی قادر به این کار نیست. مدتها تصور میشد که این جماعت با آن کارنامه سیاه 8 ساله هرگز به خودشان جرات عرض اندام و جوسازی نخواهند داد و حداقل خودشان به خاطر میآورند که با ندانم کاریها و سیاستهای پوپولیستی و بیمنطق، زمینههای تحمیل 6 قطعنامه الزام آور شورای امنیت را علیه ایران فراهم کرده بودند.
البته مسائل و مشکلات موجود هم کم نیستند ولی حقاً کسانی که کشور را تا لبه پرتگاه برده بودند و شرایطی را فراهم آورده بودند که خواسته امروز ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفت کشور را سالها پیش محقق سازند، نباید تا این اندازه گستاخ و بیپروا شوند که تصور کنند گویا حافظه تاریخی ملت، سیاهکاریهای ناشی از سیاستهای عوام فریبانه و پوپولیستی آنها را فراموش کرده است
. به راستی آقایان چه پاسخی برای سوالات پرتعداد مردم دارند؟ و چگونه میتوانند از کارنامه مخدوش خودشان دفاع کنند؟ مردم فراموش نکردهاند که در آن دوران طلائی فروش نفت 150 دلاری، دولت وقت 75 میلیون نفر جمعیت کشور و از جمله اموات را در عالم برزخ به جیره خواران دولت و حکومت مبدل کرد و نام آنرا عدالت و آوردن نفت بر سر سفره گذاشت درحالی که میتوانست با آنهمه درآمد عظیم نفتی که در طول تاریخ کشور به کلی بیسابقه بود، بنیانهای مستحکم و پایدار توسعه اقتصادی – صنعتی و فرهنگی در کشور را شالوده ریزی کند و میزان و سطح بهره وری در کشور را آنچنان ارتقاء بخشد که هیچ توطئه داخلی و خارجی نتواند خللی در آن ایجاد کند. طرح این مسائل و دامن زدن به این شبهات عوام فریبانه در شرایطی که طیفی از کارگران برای ماهها حقوقی دریافت نکرده اند، اگر خیانت نباشد، نشانه آشکاری از ساده اندیشی است.
طرفه اینکه این مطالب توسط کسانی مطرح میشود که پشتوانههای حمایتی کارگران را در سازمان تامین اجتماعی و جاهای دیگر حراج کرده و به ثمن بخس به نور چشمیها فروختند و جامعه کارگری را در طوفان حوادثی که جامعه را آزار میدهد، بدون پشتوانه ساخت. ایکاش صاحبنظران و اندیشمندان با حضور در پشت تریبونها به تشریح آنچه گذشته و میگذرد بپردازند و دست چنین عناصر فریبکاری را در پیشگاه مردم باز کنند تا مردم دریابند که بسیاری از مسائل و مشکلات امروز جامعه و کشور محصول ندانم کاریهای همین جماعت مدعی و فریبکار است.