|
نامه نیوز: سال 2018 در حالی به پایان خود نزدیک می شود که ترامپ همچنان سعی میکند با تصمیمات آنی شوکهای جدیدی به جهان وارد کند. تصمیم او برای خروج از سوریه یکی از این شوک ها بود که تحلیل چند و چون آن بخشی از اخبار رسانه ها را شکل میدهد.
ترامپ با شروع سال میلادی به نظر می رسد خواهان کم کردن گزینه ها و دغدغه های روی میز خود در کاخ سفید است. او از سویی توان پرداختن به مسائل پیچیده را ندارد و از سویی هر پرونده ای را که نیازمند هزینه کرد برای امریکاست براحتی کنار می گذارد.
سوریه هم به اندازه کافی پیچیده است و هم هزینه بر. ترامپ دریافته بود که پرونده سوریه پرونده ای نیست که امریکا بتواند قدرت خود را در آن اعمال کند و بازیگری چون روسیه بیش از آن میخ های خود را کوبیده است و از سویی حمایت از یک جنگ نیابتی و سرمایه گذاری بیش از این روی کردها، نه تنها ثمر خاصی ندارد بلکه فاکتور بی حساب و کتابی را روی دست او می گذارد که براحتی میتواند آنرا به گردن بازیگر راغبی چون عربستان بیندازد.
از این رو سال جدید میلادی برای منطقه خاورمیانه با اخبار و تحلیل های خاصی شروع می شود. خروج امریکا از سوریه، پیچیده تر شدن رقابت ترکی- کردی، احتمال حمله ترکیه به شمال سوریه، استراتژی جدید امریکا در عراق، تغییرات کابینه عربستان و برکناری الجبیر و همچنین شدت یافتن بازیگران محور آستانه در سوریه از این جمله است.
برخی معتقدند خروج آمریکا از سوریه، یک پیروزی تمام عیار برای ترکیه تلقی نمیشود. حضور آمریکا به اردوغان این فرصت را میداد که بدون ورود به جنگ، تنها به تهدید کردها بپردازد. احتمالا از این پس شاهد افزایش فشار بر اردوغان برای حمله به شمال شرقی سوریه خواهیم بود؛ اقدامی که در انتخابات ماه مارس به نفع او تمام خواهد شد اما اگر این حضور نظامی طولانی شود، مخاطراتی برای او به همراه خواهد داشت.
حضور آمریکاییها در منطقه، برای عملیات ارتش ترکیه محدودیتهای زیادی ایجاد میکرد اما از طرفی هم موجب کاهش تلفات و خسارات احتمالی ارتش میشد. این حضور به انسجام همبستگی ناسیونالیست های تندرو در ترکیه با اردوغان کمک میکرد. در حالی که این احساسات ناسیونالیستی در قالب انتقاد از آمریکا تبلور مییافت، اطمینان داشتیم که اردوغان گامهای بیشتری برنمیدارد چراکه خواهان تقابل نظامی با آمریکا نبود. اما حالا توجیه او برای انفعال یا حتی شکست چه خواهد بود؟
همچنین پرونده عربستان همچنان پیچیدگی خود
را برای امریکا در بر دارد. با اینکه تغییرات صورت گرفته ظاهرا شامل مناصب
مهمی می شود، اما برای قانع کردن دیگران در داخل و خارج از عربستان، در
مورد اجرای تغییری واقعی در سیاستهای این کشور، کفایت نمی کند؛ بویژه آنکه
این تغییرات ظاهری، تنها باعث تاکید و تثبیت صلاحیتها و اختیارات فراوان بن
سلمان شد. در حقیقت این تغییرات با هدف کاهش فشارهای بین المللی بر حکومت
سعودی صورت گرفت.
در نهایت پرونده اصلی ترامپ یعنی تنش با ایران همچنان
روی میز است. او امریکا را از یک توافق مهم سالهای اخیر خارج کرد. سال 2018
نقطه عطفی در روابط ایران و امریکا خواهد بود. از این رو امید به تسهیل و
اعتماد سازی در روابط بیش از گذشته کم رنگ شد.
ترامپ تلاش میکند با فشار بیشتر روی ایران و هدمند کردن تحریمها تاثیر زیادی روی ایران بگذارد و در نهایت به هدف خود یعنی خلع سلاح کامل ایران برسد. اما در حال حاضر شواهد نشان می دهد او نتوانسته است به اهداف برنامه های خود در مورد ایران برسد و فاصله گرفتن او با دیگر کشورها مخصوصا اروپایی ها می تواند او را همچنان ناکام باقی بگذارد.
او بر تحریم کره شمالی نیز او را هنوز به نتایج مشخص نرسانده و کره شمالی فاصله معناداری با آنچه قبل از ترامپ بود نگرفته است.