|
به گزارش مشرق، در ۲۱ دیماه ۱۳۵۷ اعلامیهای مبنی بر اینکه در یک جلسه خصوصی شاه به امرای ارتش دستور داده که به سربازها اجازه تیراندازی به مردم داده شود، در سطح کشور پخش شد.
متن صحبتها در آن جلسه به این شرح است: همانطور که تقریباً همه شما اطلاع دارید، جریاناتی که اخیراً در کشور اتفاق افتاده و هنوز هم ادامه دارد برای اولین بار نیست که در دوران فرمانروایی من روی می دهد. ما در سالهای قبل هم وقایعی چون تشکیل فرقه دموکرات در آذربایجان و کردستان به قدرت رسیدن دولت مصدق و مبارزات همگانی مردم به خاطر ملی کردن صنایع نفت و مبارزات جنبشهای رهایی بخش خلقی و غیره بسیار داشتیم و توانستیم […] این طغیانها و گردن کشیها را که از طرف مردم برای انداختن نظام شاهنشاهی انجام می شد با استفاده از تجارب پدرم و همکاری صمیمانه دولت آمریکا در هم کوبیده و نابود کنیم. اما موقعیت فعلی تا حدودی با گذشته متفاوت است و اینبار با توده ای عظیم تر و آگاه تر مواجه هستیم. علیرغم توفیق تاکتیکهای اجرا شده برای سرکوب آنها و بازگرداندن وضعیت سابق به دلیل وخامت بیش از حد اوضاع کنونی تشکیل این جلسه را ضروری دیدم و لازم است تدابیر و تصمیماتی برای ادامه سلطنت و حاکمیت من بر این کشور که وجودش وابسته به حمایت و پشتیبانی ارتش می باشد اتخاذ گردد. زیرا متاسفانه آثار شکاف و نفاق در درون این تنها نیروی حافظ منافع و بقای نظام شاهنشاهی آشکار گشته و بیم آن می رود که قادر به تشکل لازم و دوباره آن نباشیم.
هر روز بر تعداد سربازان فراری و شورشیان در پادگانها و مناطق نظامی و کشتار امرای ارتش به دست افراد شورشی افزوده می شود. سرپیچی از دستور مافوق و تحویل اسلحه به مردم جزء حوادث و جریانات معمولی و روزمره ارتش شده. واقعیت، همین عدم اعتماد به نظامیان بود که ما به ناچار برای سرکوبی جنبش مردم در شهرهای دورافتاده ایران، دست به دامان ایلات و عشایر همان نواحی بشویم. البته این کار مستلزم دادن امتیازاتی به آنها، همانطور که میدانید از قبیل آزاد گذاشتن ایشان در وارد کردن مواد و اجناس قاچاق از مرزهای جنوبی و غربی کشور، همچنین دریافت زیادی مبالغ پول از دولت بود. تمام این وقایع نشانه چیست؟ نشانه پاشیدگی نظام ارتشی است که ما سالها وقت و مبالغ هنگفتی پول صرف آن کرده ایم تا بتوانیم در یک چنین لحظاتی از آن استفاده کنیم. ولی ما اکنون ناچاریم به سرعت تجدید نظری در افراد و مناسبات آنها بکنیم و دست به یک تصفیه آنی بزنیم تا ارتش از وجود عناصر ناراضی پاک گردد. درست است که هر چه تعداد افراد این نیروها بیشتر باشد تسلط ما بر اوضاع بیشتر خواهد بود، ولی کثرت افراد کنترل ما را مشکل می کند و امکان شورش را نیز افزایش می دهد. بنابراین باید استعفای تمام ناراضیانی که تاکنون مایل به خروج از ارتش به هر علتی بودند قبول کنیم و رضایت هر چه بیشتر بقیه افراد را به خصوص از لحاظ مادی تامین نماییم و به آنها حسن نیت نشان دهیم و وانمود کنیم که منافع ما با آنها یکی است و مردم با آنها دشمن هستند.
البته ممکن است سوال کنید که با توجه به اعتصاب کارگران صنعت نفت که سبب خالی شدن خزانه دولت شده و شاید دیگر قادر به پرداخت حقوق افراد ارتش نباشیم چگونه می توان رضایت آنها را فراهم کرد؟ برای رفع این مشکل ابتدا تعدادی از گردانندگان این اعتصابات و رهبران آنها را که در قسمتهای تولید نفت برای صدور به کشور های دوست [بودند] - آمریکا، اسرائیل و آفریقای جنوبی که همه این کشورها ما را در سرکوبی جنبشها تا کنون یاری فراوانی نمودند- دستگیر کرده و به زندان انداختیم تا نفت موجود در انبارهای ذخیره را که برای مصرف داخلی جمع آوری شده بود، به کشورهای خارجی صادر کنیم.این کار باعث شد تا آن دسته از کارکنان که تا آن زمان برای تامین سوخت، سوخت داخل کشور، مشغول به کار بودند دست از کار بکشند و به سایر کارکنان اعتصابی ملحق شوند. اتفاقاً ما با استفاده از این موضوع با تبلیغات وسیعی شروع به ترساندن مردم از عواقب کمبود نفت در زمستان کردیم تا بتوانیم بدین وسیله تمامی کارکنان نفت را به سر کارهایشان بازگردانیم و در نتیجه قادر به پرداخت حقوق ارتش و سایر ماموران خود باشیم. اکنون مردم به خوبی می دانند و برایشان مسجل شده است که تنها پشتیبان منافع ما ارتش است. و به همین دلیل سعی می کنند که این نیرو را به طرف خود بکشانند و متاسفانه ارتش هم در پیوستن به مردم چندان بی میل نیست. لذا وظیفه شماست که این پیوند را قطع کنید حالا به هر طریقی که خودتان می دانید، و همانطور که قبلاً هم راهنمایی شده با ایجاد کینه و نفرت بین مردم و آنها از طرق مختلف و از جمله دادن آزادی کامل تیراندازی و کشتن مردم این دو نیروی برابر را در مقابل هم قرار دهید تا با به وجود آوردن یک جنگ داخلی طولانی ما فرصت کافی برای چاره اندیشی و روی کار آوردن دولتی که تا حدودی مورد قبول مردم باشد داشته باشیم. تا بتوانیم ان شاالله بعد از آن با استفاده از این تجاربی که بدست آوردیم در این مدت دوباره رفته رفته قدرت را بدست بگیریم که البته اینبار سعی خواهد شد که اشتباهات گذشته تکرار نشود.
منظورم این است که نباید به مردم آزادی بیش از حد داد چون ثابت کردند که گنجایش و ظرفیت این موهبت را که من به ایشان اعطا کردم نداشتند. سازمان امنیت گسترده تری به جای ساواک تشکیل خواهیم داد. چون با تمام توصیه های ما به روسای سابق این سازمان در مورد دستگیری و نابودی تمام عناصر ضد شاهنشاهی […] با اینهمه شاهد رشد و تشکیل این عناصر بودیم که تمامی جریانات اخیر مملکت را موجب شدند و این فقط به خاطر بی کفایتی افراد این سازمان بود. دیگر اینبار اجازه حتی کوچکترین جنبش و جرقه ای را هم به مردم نخواهیم داد […].