|
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: خبر استعفای دکتر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، علاوه بر اینکه به یک بمب بسیار قوی خبری در سطح جهان تبدیل شد، دو واکنش متفاوت هم در پی داشت.
افکار عمومی داخل کشور، دوستان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان از شنیدن این خبر، شگفت زده، ناراحت و نگران شدند. در مقابل، دشمنان نظام جمهوری اسلامی به ویژه ترامپ، نتانیاهو، دولتمردان عربستان، سران ارتجاع عرب و همنوایان آنها در داخل کشور با خوشحالی از این واقعه استقبال کردند.
همین صف بندی، جایگاه دکتر ظریف را به درستی نشان میدهد. او قویترین وزیر خارجه دوران 40 ساله نظام جمهوری اسلامی است که با خدمات ماندگار و بزرگش بسیاری از خطرها را از این نظام دور ساخته و چهره منطقی و حق جویانه ملت ایران را به جهانیان شناسانده است. ظریف، تنها وزیر خارجه یک کشور است که وقتی به کشورهای دیگر سفر میکند، بالاترین مقامات آن کشور مشتاقانه با او دیدار و او را به خاطر اینکه فعالترین، شجاع ترین، صادقترین و مسلطترین مرد دیپلماسی در سطح جهان است، تحسین میکنند، با او عکس یادگاری میگیرند و ثبت این خاطره را بخش درخشان کارنامه خود میدانند.
کاری که دکتر ظریف و همکاران او در به نتیجه رساندن برجام کردند، در خور بالاترین تقدیر است ولی مخالفان بیانصاف داخلی علاوه بر اینکه تلاش میکنند این خدمت بزرگ را خیانت جلوه دهند، هنگامی که دونالد ترامپ با تاثیر گرفتن از صهیونیستها آمریکا را از برجام خارج میکند به جای آنکه رئیسجمهور دیوانه آمریکا را سرزنش کنند، فرزندان انقلابی کشور خود را به باد ناسزا میگیرند!
داستان لوایح چهارگانه FATF و گرفتار کردن آنها در پیچ و خمهای بازیهای سیاسی و جناحی نیز بخشی از همین بیانصافی هاست. در کدام کشور میتوان اینهمه بیمهری نسبت به پرتلاشترین فرزندان ملت سراغ گرفت؟ آیا نسبت «سازشکار» دادن به پرتلاشترین مسئولانی که با دلسوزی کامل و خالصانه تمام وجود خود را وقف دفاع از منافع ملی کشورشان میکنند، با تعالیم انسان ساز اسلام و اصول و آرمانهای انقلابی، آنهم انقلابی که بر ارزشها متکی است، سازگاری دارد؟
علت استعفای ظریف فقط به حساب نیاوردن او و وزارت امور خارجه در سفر بشار اسد نیست. این واقعه، نقطه اوج ماجرائی است که وزیر خارجه فعال و شجاع و پرتحمل ما علیرغم فقدان اراده جدی برای پیشبرد اهداف کشور با مذاکره، توانست از سلاح پرقدرت مذاکره برای ناکام ساختن دشمنان غدار استفاده کند و کشور و انقلاب و نظام را از گردنههای پرخطر عبور بدهد. به حساب نیاوردن چنین مسئول دلسوزی در موضوعی که مستقیماً به حوزه مسئولیت او مربوط است، بهیچوجه قابل توجیه نیست. لازم نیست رئیسجمهور روحانی بابت این غفلت از دکتر ظریف دلجوئی کند، زیرا او به دلجوئی نیاز ندارد. آنچه لازم است این است که آقای رئیسجمهور به هر طریقی که میتواند این وزیر پرتوان و کارآمد را در کابینه نگهدارد و جلوی خسران کشور و ملت و انقلاب و نظام را با از دست دادن او بگیرد.
بعد از خسران از دست دادن وزیر بهداشت، نباید اجازه داده شود باز هم وزرای توانمند از کابینه بروند. مخالفان برای یکی دو وزیر توانمند دیگر نیز برنامه دارند و هدفشان محروم ساختن دولت از وزرای قوی و کارآمد است. رئیسجمهور باید این نقشه را نقش بر آب کند و با تقویت کابینه، راه را برای عبور از مشکلات کنونی هموار نماید. غفلت از این رسالت تاریخی، به نفع رئیسجمهور روحانی نیست.