|
روزنامه شرق: پرونده قتل شرور معروف تهران که در زندان به قتل رسیده بود، به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
وحید، شرور معروفی بود که بعد از بهقتلرساندن دوستش و زخمیکردن سه نفر به زندان افتاد و اقدام به تشکیل باندی در زندان کرد که در نهایت بهخاطر رقابت با اشرار دیگر در زندان کشته شد.
بر اساس مدارک موجود در پرونده، وحید یک سال قبل بعد از چندسال حبس به اتهام ضربوجرح در نهایت از زندان آزاد شد و حسین، دوستش، به اتفاق دوستان دیگرشان در یک پنتهاوس در ولنجک تهران برای او پارتی آزادی گرفتند. زمانی که وحید به محل میهمانی رفت، بعد از اینکه مشروب خورد و کاملا مست شد، به حسین و سه برادرزادهاش حمله کرد و آنها را با چاقو زد. ضربات بهقدری مهلک بود که در این میان حسین جانش را از دست داد و سه نفر دیگر زخمی شدند.
وحید هنگام فرار به ترکیه در منطقه مرزی دستگیر شد. او در اعترافاتش گفت: قصدی برای کشتن حسین نداشتم. او دوست من بود و قرار بود خوش بگذرانیم، اما کریخوانیها و قمهکشیدنها و مستی من باعث شد کنترل خودم را از دست بدهم و حمله کنم و از اتفاقی که افتاده است پشیمان هستم.
پرونده وحید نشان میداد او چندین فقره سابقه درگیریهای دستهجمعی دارد و سرکرده گروههای اشرار بود و در اینستاگرام برای افراد کری میخواند و با قمه با آنها درگیر میشد. با توجه به شخصیتی که بازپرس از وحید سراغ داشت و احتمال این را میداد که با توجه به شهرت او در میان اشرار برایش خطری ایجاد شود، دستور نگهداری وحید در انفرادی را صادر کرد، بااینحال وحید این تأمین جانی را قبول نکرد و از بازپرس خواست تا زمانی که محاکمه شود به بند عمومی برود.
حضور وحید در بند عمومی بدون حاشیه نبود. به گفته زندانیان و بر اساس گزارشهایی که از زندان ارسال شده است، او بلافاصله بعد از حضور در بند عمومی یک باند از اشرار را تشکیل داده و برای خودش گروهی را درست کرده بود و نوچهپروری میکرد. وحید با جمعکردن زندانیانی که طرفدارش بودند، از آنها خواسته بود تا زندانیان ضعیف را وادار به خروج از بند کنند. به گفته نوچههایش، او همیشه میگفت که بالا جای شیران است و پایین جای کفتاران.
این رفتار وحید مشکلاتی را به وجود آورد و او میان زندانیانی که قدرت زیادی داشتند و وحید میخواست آنها را به زانو درآورد باعث ناراحتی شده بود، به همین دلیل هم نقشه قتل او را طراحی کردند.
بر اساس گزارش زندان، در روز حادثه به مأموران حفاظت خبر رسید که وحید تعدادی از نوچههایش را که تیزی و آب جوش داشتند در بند جمع کرده تا به زندانیان دیگر حمله کند. او قصد داشت این درگیری را به بندهای دیگر هم بکشد که مأموران حفاظت از زندان با کمکگرفتن از گارد ویژه از بیشتر بههمریختهشدن زندان جلوگیری کردند و اجازه ادامه درگیری در بندهای دیگر را ندادند. این در حالی بود که در بند وحید همچنان درگیری ادامه داشت. در این میان چند زندانی محکوم به قصاص با تیزی به سمت وحید که به دلیل درگیری هوادارانش با دیگران تنها شده بود، حمله و ضربات سنگینی را به او وارد کردند که باعث مرگش شد.
وضعیتی که وحید و زندانیان درگیر با او درست کرده بودند بهقدری حاد بود که دوربینهای مداربسته هم با اینکه صحنه قتل وحید را ضبط کردند، اما امکان اینکه تشخیص داده شود کدامیک از مهاجمان به وحید ضربه زدند وجود نداشت. در این میان سه زندانی که زمان قتل اطراف وحید بودند بازداشت شدند. اولین زندانی به پلیس گفت: من بهخاطر قتل در زندان بودم و موفق به جلب رضایت شده بودم و قرار بود به زودی آزاد شوم.
از وقتی وحید وارد زندان شده بود، همهجا را بههم ریخته بود. او زندانیان را بهشدت کتک میزد، غذای ما را میگرفت، اذیت میکرد و میگفت آنطور که من میگویم باید عمل کنید. اگر کسی اعتراض میکرد، از وحید و هوادارانش کتک میخورد و با تیزی و آب جوش او را شکنجه میکردند. روز حادثه هم وحید برای اینکه ما را سرجایمان بنشاند، از هوادارانش خواست که با تیزی و آب جوش به ما حمله کنند و بند را به هم بریزند و درگیری را وارد بندهای دیگر کنند. او میخواست قدرتنمایی کند. من با او درگیر شدم، اما ضارب نبودم.
متهم دیگر به نام خسرو گفت: من به اتهام قتل در زندان بودم. سال 85 یک نفر را کشتم. رضایت گرفتم و آزاد شدم و بعد یکی از آشنایان را با اسلحه کشتم که در آن پرونده هم رضایت گرفتم، اما در زندان ماندم و آزادم نکردند. من ضارب وحید نبودم. با او درگیر شدم، اما تیزی را کسی دیگر زد.
متهم سوم نیز همین ادعا را مطرح کرد. بااینحال با توجه به گفتههای زندانیان و تصاویر بهدستآمده از دوربینهای مداربسته، پلیس خسرو را بهعنوان متهم اصلی پرونده معرفی کرد و با صدور کیفرخواست پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به زودی محاکمه میشود. این درحالی است که مادر وحید با این ادعا که پسرش مظلومانه کشته شده، از سوی خودش و نوهاش برای قاتل درخواست قصاص کرده است.