|
ایلنا: رییس مستعفی صداوسیما با گذشت ۲ سال و ۱۰ ماه از پذیرش استعفایش سرانجام در نخستین گفتگوی خود، از دلایل این استعفا پرده برداشت، به ابهامات در خصوص ماجرای داغ فروش آرشیو صداوسیما به خارج از کشور پاسخ داد و از پنج اقدام مهمی که در زمان ریاست در سازمان صداوسیما انجام داد و معتقد است باید در کل کشور صورت بگیرد سخن گفت.
محمد سرافراز در بخشی از گفتگوی خود که امروز در روزنامه شرق به چاپ رسیده، درباره دلایل استعفایش و اینکه آیا با توجه به انقلابی که در سازمان به پا کرده بود، فکر می کرد مجبور به این کار شود، توضیح داده است: من اصلا از داخل سازمان هیچ نگرانیای نداشتم. چون معتقد بودم نیروهای فهیمی در بدنه سازمان هستند که کاملا هدف از این اصلاحات را درک می کنند. اشکال از بیرون سازمان بود و بخشهایی را پیشبینی نمیکردم.
وی تاکید کرد: استعفا به همین دلیل مطرح میشود. اگر شما برای چیزی که پیشبینی کردهاید برنامه داشته باشید، منجر به استعفا نمیشوید. بنابراین اشکال اینجا بود که دخالتهایی در صداوسیما شد و کار به جایی رسید که احساس کردم استقلال و اقتدار صداوسیما در حال مخدوش شدن است! در واقع کار به جایی رسید که باید این روند متوقف میشد. یعنی یا باید این روند متوقف میشد یا من که حاضر نبودم با آن شکل کار کنم باید کنار میرفتم!
استقلال و اقتدار صداوسیما در حال از بین رفتن بود
رییس سابق صداوسیما با بیان اینکه آن پست برای او آنقدر مهم نبود، افزود: وقتی دخالتها به جایی رسید که احساس کردم استقلال و اقتدار صداوسیما در حال از بین رفتن است، در دوراهی قرار گرفتم. چون این پست و مقامها برای اشخاص مهم است، به راحتی حرف شان را عوض میکنند. از کسی اسم نمیبرم. اما برخی افراد برای اینکه در منصبی بمانند، حاضرند از خیلی مسائل عدول کنند یا خیلی چیزها را بپذیرند. من از این جهت میگویم پست برایم مهم نیست.
چند هزار ممنوع الورود و ممنوع الکار به صداوسیما!
سرافراز که پذیرش استعفای او دو ماه و نیم طول کشیده بود، یادآور شد: دخالتها متنوع بود اما دو مورد برایم مهم بود. بخشی از دخالتهای خارج از سازمان این بود که دستگاه امنیتی میگفتند اینها ممنوعالکار و ممنوعالورود به سازمان شوند. من با این حرف مخالفت ندارم، چون یک دستگاه امنیتی وظیفه دارد در این موارد تحقیق کند و نظر بدهد. ولی مشکلی که اتفاق افتاد این بود که مثلا باید لیست شفاف و روشنی وجود میداشت از هنرمندان و کارشناسانی که ممنوعالورود و ممنوعالکار بودند که وجود نداشت. چیزهای پراکندهای بود که شامل چند هزار نفر می شد!
این عضو شورای عالی فضای مجازی درباره بحث داغ خروج آرشیو از صداوسیما نیز اظهار کرد: یکی از دلایلی که آرشیوهای صداوسیما همین طور بیرون رفته به خاطر صدها و هزاران درخواست خارج از سازمان بوده است. نهادها و دستگاه ها و افراد گوناگون نامه می دادند که من مسئول فلان بخش کشور هستم، کل آرشیو صداوسیما در مورد کاری که مسئولیت دارم را یکجا کپی کرده و به من بدهید.
آرشیو اجرای خوانندگان زن قبل از انقلاب که به جای معدوم شدن فروخته شدند
وی ادامه داد: در همان زمان به ما گزارش دادند که بین سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ شوهای خوانندگان زن قبل از انقلاب را از سازمان خارج کردند تا معدوم کنند! اما اینها به شبکههای خارجی فروخته شد. بخش دیگر هم خروج غیرقانونی آرشیو توسط یکی- دو کارمند آرشیو مرکزی بود که در جلسهای که ما با مدیر کل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۹۴ داشتیم به من اعلام کرد مدتها روی بحث خروج تصاویر آرشیوی به خارج کشور کار کرده و در نهایت یک نفر از تهیهکنندگان و دو نفر از کارکنان آرشیو مرکزی را هنگام خروج نوارها همراه هارد دیسکت های کشف شده که شماره اموال صداوسیما داشتند، در فرودگاه بازداشت کرده بودند! به هر حال این تصاویر در شبکههای خارج از کشور منتشر شده و به شکلهای گوناگون قابل پیگرد هستند.
طرحی برای حل مشکل هستهای و اصلاحات در صداوسیما
سرافراز در بخش دیگری از این گفتگو به طرح «تعلیق در مقابل تعلیق» که برای حل مشکل هستهای به رهبر پیشنهاد داده اشاره کرد و همچنین ۵ اقدامی که با ریاست بر صداوسیما جلو برده، این چنین برشمرد: اول اصلاح واقعی ساختار؛ صداوسیما ساختار معیوبی پیدا کرده بود، تعداد زیادی نیرو داشت که خیلیها براساس رابطه و سفارش آمده بودند و در بدو ورود آموزشهای لازم را ندیده بودند. تازه هر چه زمان می گذشت، تعداد نیروها و تعداد مدیریتها بیشتر میشد و سازمان رسانه ای، به سازمان پیچیده و تنبل اداری تبدیل می شد و ما از کوچکسازی شروع کردیم، الگوی نیروی انسانی باید تغییر و اصلاح روندها و فرایندها و همچنین اصلاح آییننامهها و دستورالعملها هم باید انجام می شد.
وی اضافه کرد: اقدام دومی که از آن دفاع می کنم، کاهش هزینهها بود. بودجه سازمان حدود دو هزار میلیارد تومان و مخارجش ۲۷۰۰ هزار میلیارد تومان بود! بنابراین از سال اول در هزینهها صرفهجویی کردیم. من گفتم رئیس سازمان ۱۰، ۲۰ خودرو نمیخواهد و یکی کافیست. پنج، شش آبدارچی نیاز ندارد ویکی کافی است. در مقایسه با بودجه صداوسیما این موارد ناچیز بود، اما مهم بود که ببینند سلوک رئیس صداوسیما چطور است. مثلا اینکه سکه بذل و بخشش نمیکند و در هزینهها صرفهجویی میکند. در همان سال اول حدود ۲۰۰ میلیارد تومان برای سازمانی که هزینههایش به شدت رو به افزایش بود، صرفهجویی شد.
رییس سابق رسانه ملی یادآور شد: دلیل اینکه هزینهها رو به افزایش بود این بود که در سال آخر رئیس قبلی صداوسیما، حقوق کارمندان بیش از ۵۰ درصد و حقوق بازنشستگان حدود ۷۰ درصد اضافه شده بود و بخش عمدهای از مسئولیت و اجرای این کار در دوره رئیس بعد بود. یعنی در دورهای که هزینهها به سرعت بالا میرفت، صرفهجویی کردیم.
تلاش برای شفاف کردن درآمدها و مواجه شدن با کارشکنی
عضو شورای عالی فضای مجازی افزود: مورد بعدی که انجام دادم شفاف کردن و افزایش درآمدهای واقعی است. ما آن زمان به این نتیجه رسیدیم که کار کارشناسی کنیم، برآورد کردیم و متوجه شدیم درآمدهای بازرگانی سازمان بیشتر از اینهاست و میتواند باشد. به همین دلیل روش مزایده را در پیش گرفتیم منتهی با کارشکنی مواجه شدیم. واقعی کردن درآمدها یکی از کارهای ضروری در کشور است.
به گفته سرافراز، چهارمین کار مهم او در دوران مدیریتش مبارزه با فساد بوده است: مخالف بودم تهیهکنندهها بیایند و خودشان تامین کننده منابع مالی برای شبکهها و برنامهها باشند. چون میدانستم منجر به فساد خواهد شد و هیچ ضمانتی نیست که بخشی از این پول در زیر میز رد و بدل نشود. برای رهایی از این اتفاق برنامه داشتیم که چطور باید جلوی فساد در همه قسمتها را بگیریم. درآمدهای بازرگانی را هم که محاسبه کردیم، متوجه شدیم سازمان حداقل باید «سه هزار میلیارد تومان» درآمد داشته باشد نه «هزار میلیارد تومان».
هر شبکه جدید نباید یک امتیاز جدید و موفقیت جدید برای رییس و معاونان تلقی شود
وی در ادامه اعلام کرد: مورد پنجم پرداختن به کیفیت به جای کمیت و تمرکز کار روی هدف است. گسترش فراوان شبکه ها بدون اخذ بودجه لازم، بدون نیروی انسانی کارآمد، بدون تولیدات جذاب و بدون زیرساخت فنی امروزی، برای سازمان مفید نبود. اینکه هر شبکه جدید یعنی یک امتیاز جدید برای صداوسیما، و یک موفقیت جدید برای رئیس و معاونان ذیربط، اشتباهی است که باید اصلاح شود. لذا بعضی شبکهها که مخاطب کمی داشتند را حذف کردیم. بعضی از شبکههای مشابه را نیز ادغام کردیم و این روند را میخواستیم ادامه دهیم...
رییس سابقه رسانه ملی در پایان درباره دلیل مصاحبه نکردنش طی این سالها و زمان مدیریت گفت: شما به نحوه مدیریت شبکههای معروف دنیا بنگرید، رئیس کدامیک از آنها را میشناسید؟ چند بار رییس شبکه CNN یا BBC جهانی مصاحبه کرده؟ چند بار برای خودش تبلیغ کرده و از طریق رسانهاش، خبری درباره خودش پخش کرده؟! من همیشه منتقد رؤسای صدا و سیما بودهام که بیش از حد از این آنتن به نفع خود خبر و مصاحبه پخش میکنند! بنابراین خودم سعی نمیکردم بزرگنمایی و تبلیغات کنم! معتقد بودم وظیفهای دارم که باید در حوزه خودش درست انجام دهم.