به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: در نوروزی که برخلاف سالیان اخیر، سریالهای کمدی تلویزیون حرف چندانی برای گفتن نداشتند و هم سریال «نون.خ» و هم «زوج یا فرد» در جلب توجه و نظر مخاطبان تلویزیون بازماندند و در رقابت سریالها تنها و تنها «بر سر دوراهی» بود که توانست کارکرد ذاتی یک سریال نوروزی را داشته باشد، میتوان گفت که در ایام نوروز تلویزیون یکسره در اختیار برنامههای مجریمحور قرار گرفت. برنامههایی که در روزهای پیش از نوروز نیز همگی جزو پربینندهترین برنامههای تلویزیون بودند و در تعطیلات نیز این روند را ادامه دادند. با این تفاوت که توجه عمومی تماشاگران به این برنامهها موجب شد حواشی و جنجالهای رخداده در این برنامهها- که برای هر برنامه تلویزیونی طبیعی است- ابعادی غولآسا پیدا کند.
برنده باش؛ کاشت مو با پول گلزار
برخلاف روزهای عادی که برنده باش جزو پربینندهترین برنامههای تلویزیون بود، در ایام تعطیلات این برنامه در سایه عصر جدید و خندوانه ماند؛ تا گلزار و برنامهاش خاطرات چندان خوشی از روزهای نوروز تجربه نکرده باشند.
«برنده باش» البته از نظر حواشی و جنجال نیز در سایه دیگر برنامهها ماند. این روند البته از همان روزهایی آغاز شد که در تلاشی عجیب برای برنده کردن این برنامه در رقابتش با «نود» عادل فردوسیپور انواع و اقسام راههای نامتعارف امتحان شد و ستاره بخت برنده باش هم از همان روزها افول کرد. «برنده باش» البته نیمچه موجهایی را هم در فضای مجازی بهوجود آورد. یکی زمانی بود که ١٩ درصد از حاضران در استودیوی برنامه (با ادعای ترویج کتابخوانی) نویسنده هری پاتر را چارلز دیکنز انتخاب کردند. مورد دیگر اطلاق عنوان نابغه از سوی گلزار به شرکتکنندگانی بود که بهعنوان دانشجوی پزشکی در برنامه شرکت کرده بودند؛ که موجی در توئیتر راه انداخت. دیگری هم تناقض ادعاهای برنامه و شیوه راهیابی به آن است: «هر چی فکر میکنم نمیدونم ربط برنده باش به مطالعه کتاب چیه. یعنی وقتی برنده شدن نیاز به حضور شبانهروزی در اپلیکیشن داره مطالعه کتاب کجای اینداستانه»؟! اما بیشک بامزهترین لحظه نوروزی برنده باش جایی بود که سه رفیق در برنده باش شرکت کرده بودند که آن یکی که برای پاسخ دادن به سوالات آمده بود، گفت: «قول دادم بهشون اگه برنده شدیم با پولش سهتامون مو بکاریم.»
عصر جدید؛ آن مرد آمد!
عصر جدید نوروزی پربینندهترین برنامه تلویزیون بود؛ برنامهای که میتوان گفت در دورهمیهای خانوادگی گزینه اصلی اغلب خانوادهها برای وقتگذرانی بود؛ فرصتی مغتنم برای برنامهای که از همان آغاز سعی کرده حساب خودش را از دیگر برنامههای مشابه جدا کند. اما نکته بامزه در این میان جنجالهایی بود که این برنامه در روزهای تعطیلات موجب شد؛ جنجالهایی که به شکل عجیبی سیدبشیر حسینی، داور سابقا ناشناس این برنامه در متن اغلبشان حضور داشت؛ جنجالهایی که با بازنشر گفتههای عجیب و حساسیتبرانگیز او درباره رابطه سکس و فوتبال آغاز شد و با دادن رأی سفید به چند جوان فلسطینی و یمنی که با اجرای برنامهای در کمترین استانداردهای ممکن رأی سفید از داوران گرفتند، به اوج رسید. برنامه و گفتههایی که دوگانهای عظیم در فضای مجازی ایجاد کرد و موافقان و مخالفان این فارغالتحصیل دانشگاه امام صادق (ع) را به جبههگیری کشاند؛ که در این بین گرفتن به کار مجازیهای بینام و نشان در دفاع از سیدبشیر حسینی جالب بود؛ با اینکه مخالفان نیز در حمله به این داور سنگ تمام گذاشتند و بیشتر هم با اشاره به صحبتهای علیخانی که گفته بود «اگر این برنامه را جوانان ایرانی اجرا کرده بودند، قطعاً چهار چراغ قرمز میگرفتند» چنین برنامهای را زیر سر سیدبشیر حسینی دانستند. اجرای بازیگری که وانمود میکرد بعد از تصادف قادر به حرف زدن نیست و البته حضور یک قهوهچی بامزه از دیگر اجراهایی بود که در روزهای تعطیلات هشتگ عصر جدید را در فضای مجازی داغ نگه داشت.
دورهمی؛ انتقادات دردسرساز
اما بیتردید جنجالیترین برنامه نوروزی، «دورهمی» مهران مدیری بود. برنامهای که قرار بود در روزهای تعطیلات روی آنتن برود، اما در نهایت تنها به پخش یک قسمت در روز سیزدهبهدر بسنده کرد که آن هم بهدلیل انتقادات تندوتیز مهران مدیری به شیوه کمکرسانی نهادها و سازمانها به سیلزدگان انتقادات و اعتراضات زیادی موجب شد. نکته مهم در این انتقادات اما آنجا بود که رسانههای اصولگرا و اصلاحطلب همزمان و همزبان شروع کردند به زیر سوال بردن مهران مدیری؛ تا این جریان در فضای مجازی تبدیل شود به یکی از پرتکرارترین کامنتها: «وقتی پای منافع مشترک وسط باشد، ناگهان دشمنان دیروز برادر میشوند.» مهران مدیری در این برنامه با اشاره به نشان دادن چند تن از مسئولان در مناطق سیل زده در حالی که در آب فرو رفته بودند، گفت: هیچ چیز برای مردم یک کشور دردناکتر از این نیست که مسئولینشون رو با شلوار خیس ببینند. او به یکی از گزارشگران اشاره کرد که در حالی که تا گردن در آب فرو رفته بود میکروفون به دست در حال گزارش دهی درباره سیل بود. مدیری به زبان طنز این رفتار را لوند و دلبرانه نامید و گفت: آنقدر لوند و دلبرانه بود رفتارش که فکر میکردی اون نصفش که زیر آبه پری دریاییه. مدیری همچنین با اشاره به سال گذشته گفت: سال ٩٧ دیگر شاهکار کردید. این وضعیت اقتصاده. این وضعیت معیشت مردمه. این وضعیت قیمت ارزه و این هم زلزله و جدیداً سیل.
خندوانه؛ جنابخان و دیگر هیچ!
بیراه نیست اگر بگوییم خندوانه رامبد جوان در آخرین روزهای سری ششم اوجی دوباره را تجربه کرد. برنامهای که بهخصوص با تکهها و کنایههای تندوتیز جنابخان توانست تا حدی بیتفاوتیاش در قبال سیل را- که البته بهدلیل ضبط شدن برنامه در روزهای پیش از سال جدید بود- جبران کند و از دل خانوادهها درآورد. کنایههایی که البته اغلب سیاسی هم نبودند، مثل آن قسمتی که میهمانش حبیب رضایی بود و در آن بعد از پخش لحظاتی از خانه سبز و آژانس شیشهای، جنابخان به شوخی از او پرسید که «حالا این دو تا نقش هی شهید شدی بعدش چی شد دیگههمش نقش بیتربیتی بازی کردی؟» که نکته بامزهای بود؛ یا ماجراهای او و احلام که موجب داغ شدن هشتگ#عاشقانه_های_جناب_خان شد و البته یکی از عوامل بدل شدن خندوانه به یکی از نخستین گزینههای خانوادههای ایرانی در ساعات آخر شب. رامبد جوان که در تمام شش سری خندوانه نقاط اوج برنامهاش را با مسابقات و بازیهایش بهوجود آورده، در روزهای نوروز هم این روند را ادامه داد و با دعوت از چند چهره شناختهشده در هر قسمت –که بیشتر از تیمهای بازیگری سریالهای پربیننده سال گذشته انتخاب شده بودند- و برگزاری مسابقاتی میان آنها شماری از گرمترین برنامههایش را روی آنتن فرستاد. در این میان برنامهای که سینا مهراد و ریحانه پارسا در آن شرکت کرده بودند؛ در کنار بخشی که بهاره رهنما، بهناز جعفری و لیلی رشیدی در آن حضور داشتند، از نظر بازتاب در فضای مجازی و شمار بینندگان تلهوبیون رکورددار شدند تا یکبار دیگر ثابت شود که ممنوعالتصویر کردن بازیگران- حتی نوآمدگان- تنها و تنها عطش تماشای آنها را افزایش میدهد و لاغیر…