|
باشگاه خبرنگاران جوان: سرهنگ علی، ولی پور گودرزی معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: ساعت ۱۶:۰۰ مورخه ۹۷/۰۸/۰۲ کشف جسد بسته بندی شده متعلق به مردی حدودا ۴۵ ساله در داخل گونی و پلاستیک، به کلانتری ۱۶۶ لواسانات اعلام شد.
با حضور ماموران و تایید خبر اولیه، موضوع به اداره دهم ویژه پلیس آگاهی اعلام شد؛ با حضور تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ، آثار ضرب و شتم بر روی صورت و بدن جسد شناسایی و در ادامه علت مرگ "فشار بر عناصر حیاتی گردن" اعلام شد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد"، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با گذشت یک هفته از زمان کشف جسد، کارآگاهان اداره دهم با بررسی پروندههای "فقدان افراد" موفق به شناسایی خانواده مقتول در شهرستان اسلامشهر شدند؛ پسر مقتول پس از حضور در اداره دهم و شناسایی تصاویر متعلق به پدرش، در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت: "پدرم ساعت ۱۸:۰۰ مورخه ۹۷/۰۸/۰۱ از خانه خارج شده و پس از آن مراجعتی به خانه نداشته است.
کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که مقتول در مورخه ۹۷/۰۸/۰۱ به منظور اجاره دادن یک "سوله" در شهرستان اسلامشهر از خانه خارج شده و پس از آن مراجعتی به خانه نداشته است؛ در ادامه و با انجام اقدامات پلیسی، کارآگاهان موفق به شناسایی شخصصی به نام اصغر. الف. (۴۲ ساله) شدند که برابر اظهارات خانوادهی مقتول قرار بوده تا سوله را از مقتول اجاره نماید.
با شناسایی اصغر. الف، کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که وی به عنوان سرآشپز در یک کترینگ غذا مشغول به کار است؛ محل کار اصغر شناسایی و کارآگاهان در مراجعه به این محل اطلاع پیدا کردند که همزمان با کشف جسد در جاده لواسان، اصغر بدون هرگونه اطلاع قبلی و با طرح مشکلات خانوادگی از محل کارش تسویه حساب کرده و ارتباط خود با تمامی همکارانش را نیز قطع کرده است.
همزمان با شواهد و قرائن بدست آمده، کارآگاهان اداره دهم اطمینان پیدا کردند که اصغر در محل کشف جسد مقتول در منطقه لواسان حضور داشته است؛ لذا ضمن هماهنگی با شعبه ۱۰۱ دادگاه بخش لواسانات، دستگیری اصغر در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
با شناسایی مخفیگاه و محل کار اصغر در یک سالن غذاخوری بین راهی در اتوبان قزوین – تبریز، کارآگاهان اداره دهم با اخذ نیابت قضایی به این محل مراجعه کرده و در مورخه ۹۸/۰۱/۲۱ موفق به دستگیری اصغر شدند.
اصغر در همان تحقیقات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و عنوان داشت که جنایت را به درخواست همسر مقتول انجام داده است؛ اصغر در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: همسر مقتول به نام مریم از حدود یک سال پیش و به عنوان مشتری به کترینگ غذا مراجعه میکرد و سفارش غذا میداد و همین موضوع زمینه آشنایی اولیهی من با او شد؛ در همان زمان متوجه شدیم که هر دو نفر متولد یک منطقه هستیم و اصطلاحا بچه محل و هم زبان هستیم و این موضوع زمینه آشنایی بیشتر ما شد؛ مدتی از آشنایی ما دو نفر گذشت و این آشنایی به تماسهای تلفنی و در ادامه ملاقاتهای حضوری کشیده شد.
طی صحبتهایی که مریم با من میکرد متوجه شدم که او با همسرش اختلاف شدیدی دارد؛ مریم عنوان میکرد که همسرش او را بارها مورد ضرب و شتم قرار داده و به همین علت هیچ علاقهای برای ادامهی زندگی با او ندارد، اما شرایط متارکه از همسرش را نیز ندارد؛ طی این مدت من با او همدردی میکردم تا اینکه یک روز مریم از من خواهش کرد تا همسرش را به قتل برسانم؛ با خواهش او مخالفت کردم، اما مریم هربار درخواستش را با شدت بیشتری مطرح میکرد تا اینکه در برابر خواهش او تسلیم شدم.
اصغر در خصوص نحوه ارتکاب جنایت نیز به کارآگاهان گفت: مریم مقداری پول به من داد و من با آن پول یک شوکر خریدم. در ادامه، مریم اطلاعات کاملی در خصوص سولهی متعلق به همسرش داد و عنوان کرد که همسرش (مقتول) قصد دارد تا سوله را اجاره دهد. به این بهانه با مقتول تماس گرفتم و پس از توافق بر سر قیمت اجارهی سوله، از او دعوت کردم تا به محل کار من بیاید. زمان ملاقات را برای پس از تعطیلی کترینگ (آشپزخانه) تنظیم کردم تا کسی حضور نداشته باشد؛ با ورود مقتول به داخل آشپزخانه، از او دعوت کردم تا روی صندلی بنشیند و در ادامه به بهانه آوردن نوشیدنی به پشت یخچال رفته و شوکر را برداشتم؛ از پشت سر چندین ضربهی شوکر به مقتول زدم؛ مقتول روی زمین افتاد؛ بی حال شده بود و قدرت دفاع کردن نداشت؛ گردنش را فشار دادم و آنقدر نگه داشتم تا مطمئن شدم نفس نمیکشد. جنازه را داخل یک کیسه بزرگ برنج قرار داده و کیسه را با پلاستیک مشکی بسته بندی کردم؛ بستهی حاوی جنازه را پشت موتورسیکلت قرار داده و محکم بستم؛ به سمت منطقه لواسانات حرکت کرده تا اینکه به یک کانال آب رسیدم؛ جنازه را داخل کانال آب انداخته و به خانه برگشتم؛ فردای آنروز به محل کار رفته و پس از تسویه حساب از آنجا خارج شدم.
با توجه به اعترافات صریح اصغر به ارتکاب جنایت و مشارکت مریم (همسر مقتول) در جنایت، کارآگاهان اداره دهم در بامداد روز پنجشنبه مورخه ۹۸/۰۱/۲۲ اقدام به دستگیری مریم کردند؛ مریم نیز در همان تحقیقات اولیه صراحتا به مشارکت خود در جنایت و درخواست از اصغر برای کشتن همسرش اعتراف کرد.
سرهنگ کارآگاه علی، ولی پور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح هر دو متهم به مشارکت و ارتکاب به جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهمان جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.