|
ایران نوشت: بزم شبانه مردجوان و تعریف و تمجید وی از رئیس ثروتمندش باعث شد تا یکی از میهمانان نقشه آدمربایی مرد تاجر را طراحی کند.
3 فروردین مرد میانسالی به پلیس رفت و از ربوده شدنش توسط مردان ناشناسی خبر داد. او در تحقیقات گفت: من تاجر و رئیس یک شرکت بزرگ هستم، روز گذشته- دوم فروردین- زمانی که از شرکتم در شمال تهران بیرون آمدم ناگهان خودروی پژویی جلوی پایم توقف کرد. دو مرد از ماشین پیاده شدند، آنها در حالی که بیسیم و سلاح و چاقو بهدست داشتند مرا با تهدید سوار خودروشان کردند. دست و پای مرا بستند و ساعتی در شهر پرسه زدند. من چیزی نمیدیدم اما از صدای باز شدن در یک گاراژی متوجه شدم که وارد یک ساختمان شدهایم. بعد از آن، مردان ناشناس مرا به یک دفتر کار برده و 24 ساعت شکنجهام کردند.
او ادامه داد: آنها از من پول میخواستند و مرا تهدید کردند که اگر یک میلیارد تومان به آنها ندهم زنده نخواهم ماند. داخل کارت عابر بانکم 50 میلیون تومان بود که به آنها دادم. اما برای مردان خشن 50 میلیون تومان کافی نبود. چارهای نداشتم به دو نفر از دوستانم که طلافروشی داشتند زنگ زدم و از آنها خواستم به من پول قرض دهند.
هر کدامشان 50 میلیون تومان به حسابم واریز کردند اما آدمربایان راضی به این پول نبودند و بیشتر میخواستند اما باتوجه به ایام عید و اینکه پولی در حساب من نبود، آنها با همان 150 میلیون تومان راضی شدند. بعد از 24 ساعت مرا گوشه یک خیابان از خودرو بیرون انداختند. آن زمان بود که متوجه شدم در یکی از خیابانهای شرق تهران مرا رها کردهاند.
با شکایت مرد تاجر تحقیقات آغاز شد. در بازرسی دوربینهای مداربسته اطراف شرکت مرد تاجر، کارآگاهان موفق شدند شماره پلاک خودروی پژو را بهدست آورند. در ادامه بررسیها هویت صاحب خودرو بهنام بهرام شناسایی شد و مرد تاجر نیز او را شناخت.در ادامه بررسیها هویت 6 همدست دیگر بهرام نیز مشخص شد. با هماهنگیهای قضایی مأموران وارد عمل شده و بهرام را دستگیر کردند. این درحالی است که سه همدست دیگر او فراری هستند و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه دارد.
میهمانی شبانه
بهرام و همدستانش که ابتدا منکر آدمربایی بودند، زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شدند به آدمربایی اعتراف کردند. بهرام در تحقیقات گفت: چند وقت قبل، یکی از دوستانم مرا به خانهاش دعوت کرد. در همان میهمانی صحبت از مرد ثروتمندی شد که میگفتند حساب بانکیاش همیشه پر از پول است.
ناگهان وسوسه شدم و بعد از میهمانی موضوع را با 6 نفر از دوستانم در میان گذاشتم. مدتی بهصورت نامحسوس در کنار دفتر شرکت شیفت میدادیم و رفت و آمدهای مرد تاجر را زیر نظر گرفتیم. اطلاعاتمان که از مرد تاجر کامل شد تصمیم گرفتیم نقشهمان را اجرا کنیم. میدانستیم که وی بهخاطر معاملات خارج از کشورش در ایام عید به شرکت میرود. بنابراین روز حادثه به کمین نشستیم و زمانی که او از شرکت بیرون آمد او را ربودیم.
قصدمان سرقت یک میلیاردی بود اما او 150 میلیون تومان بیشتر به ما نداد و ماهم که میدانستیم ناپدید شدن مرد تاجر به پلیس گزارش شده است، او را رها کردیم. با اعترافات مرد جوان، او و همدستانش در اختیار کارآگاهان پلیس قرار گرفته و تحقیقات برای دستگیری سه همدست فراری ادامه دارد.