|
روزنامه اعتماد: درحالی که ماجرای احضار مهناز افشار، بازیگر مطرح سینما به دادسرای بابل بهدلیل انتشار یک توییت در روزهای گذشته به یکی از سرخطهای داغ فضای مجازی و متعاقبا رسانهای تبدیل شده است، روزگذشته ویدیویی کوتاه از علیاکبر رائفیپور، فعال رسانهای اصولگرا منتشر شد.
وی در آن، با اشاره به اظهارات پیشین خود درباره این بازیگر محبوب سینمای ایران و استفاده از تعابیری نادرست و اهانتآمیز در توصیف شخصیت سیاسی و اجتماعی افشار، تلویحا از سخنان خود عقبنشینی کرد و مدعی شد که مقایسه این بازیگر مطرح با یک زن عصر مصدق که بنابر برخی روایتها، با رویکردی غیراخلاقی به کودتاچیان رسانده است، صرفا از این حیث بوده که افشار نیز همچون آن زن به مسائل سیاسی عصر خود ورود کرده است.
رائفیپور در این ویدیوی کوتاه تدوینشده با بیان اینکه معمولا به جنجالهای رسانهای علیه خود، بلافاصله پاسخی نمیدهد و تنها پس از آنکه التهابها فروکش کرد درصدد پاسخگویی برمیآید، گفته از آنجا که بحث آبروی اشخاص مطرح بود، ناچار به ورود رسانهای به ماجرا شده و با این مقدمه میگوید: «در جریان کودتای سال 32 خانمی به نام قاسمی موسوم به (معروف به) «پریبلنده» اراذل و اوباش را تحریک کرد و اینها ریختند و دولت قانونی مصدق را سرنگون کردند. این یک اتفاق تاریخی است. وجه شباهت آن با خانم مهناز افشار خیلی واضح است. تحرک سیاسی ایشون... بنده پناه میبرم از اینکه نسبت فحشا بدهم به یک خانم. چه مجرد، چه متاهل.»
او در ادامه میگوید: «(آیا وقتی) ما مثلا میگوییم صدای فلانی شبیه به ریکی مارتینِ امریکایی است (ریکی مارتین، پورتریکویی است) به این معنی است که این خواننده ایرانی ما همجنسباز است یا مثلا وقتی میگوییم فلان سیاستمدارمان مثل ترامپ عمل میکند، یعنی انحرافات جنسی دارد؟! یا اینکه منظورمان این است که تصمیمات خلقالساعه میگیرد، منفعتطلب است... .» طبعا در این مثال، وجه تشبیه و وجه شبه، تحرک سیاسی این خانم و تحریک توده ناآگاه است؛ همانکاری که خانم افشار کرد. من نمیدانم این حقد و غضبهای سیاسی و این تسویهحسابهای سیاسی که یکسری دارند، به چه قیمتی است؟!
یعنی شما حتی حاضرید با آبروی یک زن متاهل بازی کنید، به صرف اینکه بخواهید یک انتقام سیاسی از منِ رائفیپور بگیرید که یکجایی چرا یک نقدی به شما و دولت مورد تایید شما وارد کردم؟!» رائفیپور در پایان این ویدیوی کوتاه تدوینشده، علت آنچه تسویهحساب سیاسی علیه خود خوانده را ناتوانی مخالفان از تحمل انتقادات خود میداند و میگوید: «(وقتی) علمی نمیتوانند جواب امثال بنده را بدهند، میگردند در بزنگاههایی یک مساله اینطوری پیدا کنند، آن را بولد کنند و توی چشم بیاورند!»