|
روزنامه همدلی نوشت: بنیامین نتانیاهو را نمیشود فارغ از شبکه جهانی به هم پیوسته ای دید که در سراسر جهان، در کشورهای مختلف جهان برررسی کرد. شبکه اقتصادی قدرتمندی که در کشورهای مختلف شعبه دارد.
نتانیاهو و جریان حاکم بر حزب لیکود بخشی از این جریان را تشکیل می دهد. این جریان همان جریانی است که در ریاست جمهوری ترامپ نقش موثری داشته جریانی است که امروز قدرت زیادی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مخصوصاً عربستان و امارات و بحرین پیدا کرده است.
قرار بود دستاورد بزرگ این جریان در حوزه دیپلماسی طرح صلح جامع برای خاورمیانه یا همان معامله قرن باشد. معامله قرن را گروه بسته ای در کاخ سفید که عمدتا از یهودیان ارتدوکس بودند پیگیری می کنند کسانی مثل جیسون گرینبلات، مثل جرد کوشنر و دیگران نشانه های متعددی هست که این شبکه به طور کل تضعیف شده است. طبیعی است که نتانیاهو به عنوان یکی از ستون های این محور در تل آویو ضعیف شده باشد.
در عین حال، موقعیت داخلی ترامپ در امریکا به شدت تضعیف شده است؛ چه در پرونده حقوقی در پرونده ای که مولر پیگیری می کرد. چه در تصمیم های اقتصادی و سیاست خارجی که با مخالفت کنگره مواجه شده است.
در حوزه کشورهای عربی شاهد همین ضعف در مقابل ایران هستیم. امارات و عربستان با حمایت جان بولتون به دنبال ایجاد بحران نظامی در منطقه بودند اما به دلایل مختلف گفته و ناگفته این جریان تضعیف شده و نشست مکه یکی از نشانه هایش بود.
اتفاق بزرگی که درباره نتانیاهو افتاد این است که او نتوانست دولتش را تشکیل دهد. بخشی از آن برمی گردد به عملکرد نظام حماس و بخشی دیگر به جریان رقیبی که همان ائتلاف آبی سفیدها در اسرائیل است. برایند این اتفاق ها به تضعیف نتانیاهو منجر شده است. تضعیف نتانیاهو از این جهات متفاوت است که شبکه جهانی دارد تضعیف میشود. بنا بر این ما می توانیم از پایان نتانیاهو حرف بزنیم. اما آیا همه این ها بدین معناست که نتانیاهو در انتخابات آینده شانسی ندارد؟ اصلاً به این معنا نیست.
حداقلش این است که 65 کرسی را به دست خواهد آورد. اما می توانیم از تضعیف نتانیاهو حرف بزنیم به این معنا که این ها تلاش می کردند با تشکیل دولت اولاً معامله قرن را پیش ببرند که شکست خورده و ضربه جدی به آنها وارد می کند. ثانیا با استفاده از جایگاهش در نخست وزیر از مصونیتش برای پرونده فساد اتسفاده کند که آن هم کان لم یکن خواهد شد. بنابر این نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری تضیعف شده است.
اگر فرض بگیریم که این ها می توانستند در انتخابات دست بالا را داشته باشند که با توجه به مواضع لیبرمن آنها نتایج بهتری را نسبت به دور قبل به دست خواهند آورد و احتمالاً چنین اتفاقی نخواهد افتاد. نیز حتی اگر فرض بگیریم حزب لیکود شرایط بهتری دارد نسبت به گروه های رقیب این انتخابات زمانی انجام می شود که عملاً کارزار انتخاباتی ترامپ شروع شده است. یعنی آنها در واقع فرصت ترامپ را برای اعمال مبانی افراطی خودشان درباره مسئله فلسطین دارند از دست می دهند. به این معنا معامله قرن تا پایان دور اول ترامپ عملاً فرصت زیادی ندارد.
کما اینکه کوشنر گفته بود بخش سیاسی معامله قرن بعد از ماه رمضان رونمایی می شود اما اخیراً مقامات امریکایی به رویترز گفته اند که فعلاً قصد ندارند اعلام کنند و در زمان مناسب آن را اعلام خواهند کرد. بدون تشکیل دولت نتانیاهو کارگروه اقتصادی بحرین هم نتیجه خاصی نخواهد داشت. عملاً معامله قرن تا پایان دولت اول ترامپ کان لم یکن خواهد شد.
محور مقاومت نیز به طور کلی تمایل دارد که این جریان در اسرائیل تضعیف شود. نمی توان اینگونه تفسیر کرد که حزب الله دوست دارد جریان مقابل نتانیاهو به قدرت برسد بلکه شاید به دنبال این است که وضعیت فقدان رهبری در اسرائیل پیش بیاید. شبیه وضعیت الان که معلوم نیست چه کسی دست برتر را دارد. اساس معامله قرن تضعیف ایران در منطقه است. بنابر این اجرایی نشدن و شکست معامله قرن به نفع ایران و متحدانش در منطقه است.