|
روزنامه ایران در آستانه سفر نخست وزیر ژاپن به تهران مصاحبه باسیدحسین موسویان منتشر کرده است.
این مصاحبه را می خوانید:
نخستوزیر ژاپن اواخر هفته جاری برای نخستین بار طی 40 سال اخیر به ایران میآید. ارزیابیتان از این سفر چیست؟
نفس سفر رئیس دولت ژاپن به ایران مثبت و نشانگر کارآمدی دیپلماسی ایران است. ژاپن شریک مهم تجاری ایران بوده و هست ضمن اینکه در زمره پنج قدرت بزرگ اقتصاد جهانی است.
یکی از موضوعاتی که در آستانه سفر شینزو آبه به تهران مطرح شده است، پیگیری هدف کاستن از جدال دیپلماتیک تهران و واشنگتن است. چنان که گفته شده است او با مأموریت ویژهای از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا راهی ایران میشود و با مقامهای کشورمان دیدار میکند. شما این تحلیل را چه اندازه به واقعیت نزدیک میدانید؟
نیت ژاپن در موضوع میانجیگری بین امریکا و ایران، خیرخواهانه و در راستای مصالح جامعه جهانی است. در بین قدرتهای جهانی، ژاپن نزدیکترین متحد جهانی امریکا است که روابطی با ایران براساس احترام متقابل، منافع مشترک، عدم مداخله و همکاری سازنده دارد لذا از وزن مناسب برای این مأموریت برخوردار است.
کشورهای دیگری به غیر از ژاپن هم در این مدت با سفر به تهران به دنبال نوعی میانجیگری میان ایران و امریکا بودهاند ولی به نظر میرسد که موفقیت چندانی به دست نیاوردهاند. آیا توکیو قادر به ایفای این نقش میان تهران و واشنگتن خواهد بود؟
عدم موفقیت کشورهای مختلف در میانجیگری بین امریکا و ایران، علامت خوبی نیست زیرا به معنی تشدید روند خصومت است. تضمینی هم وجود ندارد که نخست وزیر ژاپن در این مأموریت موفق شود زیرا ایران شرط مذاکره را بازگشت امریکا به برجام اعلام کرده است. بازگشت خشک و خالی ترامپ به برجام هم یک خودکشی سیاسی و رسوایی بزرگ داخلی و بینالمللی است و لذا شانسی ندارد.
به هر حال به نظر میرسد رئیس جمهوری امریکا با علم به خواسته تهران مبنی بر بازگشت امریکا به برجام به سفر شینزو آبه به تهران ابراز رضایت داشته است
مسلم است که نخست وزیر ژاپن بدون چراغ سبز ترامپ به تهران سفر نمیکند. این سفر به درخواست ترامپ نبوده بلکه پیشنهاد نخست وزیر ژاپن بوده که ترامپ هم موافقت کرده است.
آیا درخواست گفتوگو با تهران را میتوان عقبنشینی ترامپ از پیگیری سیاست فشار حداکثری قلمداد کرد؟
سادگی است که درخواست ترامپ برای گفتوگو با ایران را عقبنشینی تلقی کنیم. ترامپ از روز اول پیشنهاد گفتوگوی مستقیم و بدون پیش شرط را مطرح کرده و همزمان با رد آن توسط تهران نیز بر ابعاد فشارها و تحریمها افزوده است به طوری که سیاست فشار حداکثری او منجر به فشارهایی بر دولت فعلی ایران شده که بعد از انقلاب اسلامی در سال 57 سابقه نداشته است. «تشدید فشار» و «تکرار پیشنهاد مذاکره»، یک برنامه و استراتژی حساب شده علیه ایران است.
چه مؤلفههایی میتواند مأموریت ویژه نخست وزیر ژاپن در سفر به تهران را هم از منظرمناسبات دوجانبه و هم میان داری میان ایران و امریکا نتیجه بخش کند؟
موفقیت نخست وزیر ژاپن به هفت عامل زیر بستگی دارد:
ایران همیشه بر اصول احترام متقابل، عدم مداخله، احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی اصرار داشته است. این اصول منشور سازمان ملل نیز هست که اعضا موظف به رعایت آن در روابط دوجانبه هستند. این اصول کلان مقبول جامعه جهانی است که امریکا هم در روابط با ایران باید به آنها گردن نهد.
راهکارهایی که ابعاد چندجانبه داشته باشد شانس بالاتری نسبت به دوجانبه دارد. برای مثال موضوع امنیت خلیج فارس و صدور انرژی خلیج فارس برای ژاپن حیاتی است. نخست وزیر ژاپن می تواند لیست گسترده ای از همکاریهای جمعی بین کشورهای خلیج فارس روی میز امریکا، ایران، کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی و شورای امنیت سازمان ملل بگذارد. این ابتکار در چارچوب بند 8 قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود که میتواند تنشهای ایران و امریکا را مهار، روند خصومتهای عربستان سعودی و ایران را متوقف، خطر جنگ را مرتفع و مسیر همکاری منطقهای برای حل بحرانهای جاری خاورمیانه را هموار کند.
ضمن اینکه با استقبال سایر قدرتهای جهانی همچون چین، اروپا، روسیه و هند قرار خواهد گرفت. ترامپ بتواند نیروهای افراطی جنگ طلب امریکا را از دایره تصمیمگیری در موضوع ایران، خارج کند در غیر این صورت مانع تلاشهای او خواهند شد. ترامپ از مداخله اسرائیل و جبهه عربی به سرکردگی عربستان و امارات در روابط با ایران ممانعت کند و اجازه ندهد که آنها برای کاخ سفید تصمیم سازی کنند. امریکا ابتدا روند تشدید تحریمها و مزاحمت برای کشورهای جهان در کار اقتصادی به ویژه صادرات نفت و روابط مالی و بانکی را متوقف کند و متناسب با پیشرفت، آمادگی بازگشت تدریجی به برجام را داشته باشد. در صورت تحقق پنج عامل فوق، تهران هم آمادگی برای مهار تشدید خصومت با امریکا و ورود به یک روند مسالمت آمیز را داشته باشد.
راه حل نهایی بتواند هم برای تهران و هم برای ترامپ آبرومندانه و برد- برد باشد چون بعید است هر یک از دو طرف تن به تسلیم محض بدهند.