|
حسین مرعشی در روزنامه کارگزاران نوشت: از زمانی که جایگاه معاون اول رئیسجمهور در قانون اساسی تغییر کرد و به جای نخست وزیر در قانون جمهوری اسلامی تعریف شد، همیشه در دولتهایی که به عنوان دولتهای خردمند تعریف میشدند، از جایگاه قابل توجهی برخوردار بود.
با بررسی این موضوع میبینیم که معاون اول در دولت مرحوم هاشمی، آقای خاتمی و در شش سال اخیر در دولت آقای روحانی، همیشه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و روابط فوقالعاده صمیمانه و نزدیکی با رئیسجمهور داشته است.
در دولت اول آقای روحانی، آقای سیدمحمدخاتمی و هیچکدام از اصلاحطلبان و حامیان ایشان هیچ توصیهای برای انتخاب آقای جهانگیری به عنوان معاون اول نداشتند و آقای روحانی با توجه به شخصیت و جایگاه ایشان و با توجه به نزدیکی آقای جهانگیری به آقایان هاشمی و خاتمی، تجربه کاری فراوان در دولت و مجلس، تسلط بر مسائل کشور و نهایتا جایگاه خاصی که بین اصلاحطلبان داشتند ایشان را به این عنوان انتخاب کردند.
تا امروز هم صرف نظر از کم و زیاد شدن اختیارات آقای جهانگیری، روابط آقایان روحانی و جهانگیری، روابط کاملا حسنهای بوده است.البته از آغاز دولت دوازدهم، مشخص شد که سیاست آقای روحانی این است که خودشان به مسائل اقتصادی دولت ورود کنند و به همین جهت تغییراتی اتفاق افتاد. شاید این تغییر سبب شکل گیری برخی سوءتفاهمات در دولت شد اما به دلیل اینکه آقای جهانگیری نسبت به نظام متعهد است و حتی دو برادرش در راه ایران اسلامی شهید شدند و همین تعلق خاطر فوقالعادهای به کشور در آقای جهانگیری ایجاد کرده، با تمام قوت به همکاری با دولت ادامه دادند .
با این اوصاف به تدریج مسائل زیادی به وجود آمد و نهایتا به اینجا رسید که موقعیت آقای جهانگیری در جایگاه معاون اول رئیسجمهور در جایگاه کنونی قرار بگیرد.بیتوجهی به این نقش آقای جهانگیری بهخصوص در دولت دوم و ایثار و علاقه ایشان به رئیسجمهور در سطح کلان اداره دولت یک کار نادرست است که موجب سوءاستفاده مخالفان دولت میشود و به همین علت ما از روایتهای نقلشده درباره اختلاف کارشناسی اخیر میان رئیسجمهور و معاون اول ناراحت و نگران شدهایم.ضروری است که جایگاه معاون اول در دولت احیا شود و نسبت به آن تکریم صورت گیرد.
وجود و بروز چنین مسائلی برای ما که همواره روند کاری دولت را رصد میکنیم، نشانههای خوبی نبوده است. اما بههرحال تعهد آقای جهانگیری به انقلاب اسلامی و نوع روابطی که با آقای روحانی دارند باعث شده ایشان همه این مسائل را برای خود هموار کند تا در روز شنبه و جلسهای که با حضور مسئولان کشور و سران قوا درخصوص تصمیمگیری برای بنزین برگزار شد.در این جلسه ایدهها و طرحهای مختلفی مطرح شده است.
در این رابطه آقای جهانگیری کار کارشناسی را انجام داده بود و بر همین اساس پیشنهادی داشت که از قبل هم مورد توجه رئیسجمهور قرار نگرفته بود.در این جلسه آقای جهانگیری گفتند که اگر بخواهیم بنزین را به قیمت بالایی تعیین کنیم، بهتر است بخش مهمی از آن را به عنوان سهمیه به همه افراد کشور بدهیم تا مردم خودشان با هم مبادله کنند. بههرحال این یک ایده است و توسط معاون اول مطرح شده است.
واقعیت این است که اصلاحطلبان در هر دو دوره ریاست جمهوری آقای روحانی و تا امروز حامی ایشان بودند واصلاحطلبان برخلاف تصور مخالفان دولت جز به عزت دولت نمیاندیشند و به هیچوجه دنبال آسیب رساندن به دولت نیستند.
واقعیت این است که اصلاحطلبان مجموعهای از شخصیتها و احزاب مستقل هستند که هر کدام با توجه به درک و فهم خود درخصوص مسائل کشور اظهار نظر میکنند و موضع میگیرند. اینطور نیست که کسی در جبهه اصلاحات فرمان دهد از دولت انتقاد کنید یا نه. این تصور با واقعیتهای جبهه اصلاحات سازگار نیست. جبهه اصلاحات همیشه در مسائل مهم و حیاتی کشور همچون موضوع حمایت از آقای روحانی در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری، به تصمیم میرسد و عمل میکند و انتقاد از دولت و رئیس آن را منافی با اتحاد با آن نمی داند بخصوص که آن انتقاد کارشناسی باشد.