|
روزنامه همدلی موضوع فروش مو از سوی بسیاری زنان برای تامین مخارج زندگی را بررسی کرده است.
فقط آرایشگاهها نیستند که به محلی برای معامله گیسوان بریده از سر فقر تبدیل شدهاند، کافی است سری به سایت نیازمندهای اینترنتی مانند شیپور یا دیوار یا برخی از پیچهای اینستاگرام بزنید تا با انبوه تبلیغاتی از این دست مواجه شوید.
در این سایتها بسیاری از فروشندههای مو با عکسهایی از موهایی که گاه بافته شده و به سقفی یا دیواری آویزان است و گاه با کشی ظریف بسته و روی گلها و ترنجهای قالی گذاشته و با کپشنهای مانند «فروش موی طبیعی، بدون رنگ، بدون موخوره پرحجم و سالم با بالاترین قیمت به دلیل نیاز مالی شدید» یا «دانشجوی پول لازم، فروش موی دختر 18 ساله کاملا طبیعی، بلند و مراقبت شده، لطفا آقایان تماس نگیرند» و ... دنبال جذب مشتری هستند.
گویا بعد از آگهیهای فروش کلیه و پلاسمای خون و... حالا نوبت به فروش اینترنتی موی سر رسیده است. فشار اقتصادی گاهی سبب میشود کسی کلیهاش را برای فروش بگذارد و گاهی در قالب کوچکتر موهایش را! در واقع فروش مو را باید رونمایی از چهره جدید فقر دانست.
در حالی که روز به روز به تعداد زنانی که گیسوان خود را به تیغ قیچی میسپارند، زیاد شده است، که اصطلاح «گیس بریده» در گذشته فحش محسوب میشد. در گذشته نه چندان دور آخرین حد تنبیه زنان بریدن گیسوانشان بود و وقتی زنی پا را از گلیم فراتر میگذاشت یا ناموس خانواده را خدشهدار میکرد به او گیس بریده میگفتند. زیرا گیسبریدگی یک نوع مجازات زن یا دختری بوده که قوانین سنتی طایفه و خانواده را زیر پا میگذاشت. اگر جانش را بر او میبخشیدند، طره گیسوانش را با خنجر کین میبریدند به نشانه رسوایی.
اما امروزه نه رسوایی اخلاقی بلکه فقر و نیاز مالی زنان زیادی را به مراکز فروش مو سوق داده و از آنان گیس بریده ساخته است. در سالهای اخیر میزان خرید و فروش موهای زنانه افزایش یافته و برخی از زنان به دلیل مشکلات مالی یا عوامل دیگر اقدام به فروش موهای خود می کنند. در پس خرید و فروش این موها واقعیت تلخی نهفته است، واقعیت تلخ تبعیض و شکاف عمیق طبقاتی!
شکاف طبقاتی در جامعه ایران هر روز عمیقتر میشود. از یک سو تنگدستی و نیاز مالی برخی از زنان و دختران را وادار به کوتاهی و فروش مو میکند، از سوی دیگر برخی تنها دغدغهشان اکستنشن با استفاده از موهایی است که از سر فقر کوتاه شده و فروش رفته است.
فقر در ایران هر روز ابعاد جدیدتری پیدا میکند، یک روز گورخوابی، روز دیگر کلیهفروشی و فروش اعضای بدن و حالا هم فروختن مو برای گذران یکی دو روز زندگی! فقر در جامعه آنقدر گسترش یافته است که موضوعاتی مانند فروش مو را که پیشتر در داستانها میشنیدیم یا میخواندیم، اکنون زندگی میکنیم.
ظواهر عینی جامعه ما نشان میدهد مردم از همه تفریحات و دلخوشیهای خود چشمپوشی کردهاند تا بتوانند یکی دو وعده غذا برای شکم گرسنه خود تهیه کنند.