|
ایران آرت: هر کدام از بزرگان شعر و ادبیات فارسی در دوره های مختلف، شاعران و نویسندگان بعد از خود را تحت تأثیر قرار دادهاند؛ مثلاً بعد از فردوسی، شاعران بسیاری سعی کردند مانند او شاهنامه و اثر حماسی بسرایند یا بعد از سعدی، شاعران زیادی تلاش کردند به زیبایی و ظرافت او غزل بگویند اما اینطور نیست که فقط ادیبان فارسیزبان از این بزرگان تأثیر بپذیرند، بلکه خارجیها هم درگیر اهمیت و بزرگی آثار آنها شدهاند.
در این مطلب نگاهی به تأثیر جهانی شش شاعر بزرگ ایرانی که ادیبان خارجی از آثارشان تأثیر گرفتهاند و بر این اساس، اشعار و نوشتههایی پدید آوردهاند خواهیم داشت.
سعدی شیرازی
ویکتورهوگو، خالق داستانهای «گوژپشت نتردام» و «بینوایان»، شعر هم میسرود و در یکی از مجموعههای شعرش، به نام «شرقیها» ، تحت تأثیر سعدی شیرازی و دیگر شاعران مشرق زمین بوده است. آلفرد دو موسه، شاعر و نمایشنامهنویس فرانسوی، مضمون یکی از آثارش، یعنی رمان «سرگذشت سار سفید» را، با الهام از آثار سعدی نوشت و در سال 1853 منتشر کرد. در پایان قرن نوزدهم میلادی نویسندهای به نام اوژن مانوئل، با نوشتن مجموعه داستانی به نام «شعرهای خانه و مدرسه»، از سعدی یاد کرده و در تعدادی از آنها، از این شاعر ایرانی الهام گرفته است. ژان کُبس، شاعر بلژیکی هم در مجموعه شعرش به نام «گلهای شب»، داستان انس و الفتش با گلستان سعدی را تعریف میکند.
نظامی گنجوی
بعد از این که نظامی گنجوی پنج گنج معروفش را سرود، خیلی از شاعران فارسیزبان به این فکر افتادند که مانند نظامی داستانهایی به سبک پنج گنج بسرایند. این روند به شاعران دیگر زبانها هم سرایت کرد، از جمله شاعران اردو، ترک، کُرد و... . اما از همه شگفتانگیزتر تأثیر نظامی، شاعر قرن ششم هجری بر ویلیام شکسپیر، شاعر قرن هفدهم میلادی در انگلستان است. کارشناسان ادبیات به تأثیرپذیری شکسپیر از نظامی در داستان «رومئو و ژولیت» اشاره کردهاند. از جمله این که آغاز داستان رومئو و ژولیت مانند داستان لیلی و مجنون با یک ضیافت در خانه معشوق شروع میشود. جالب این که در این مجلس، همانطور که رومئو با تیبالت، پسر عموی ژولیت درگیر میشود، قیس بن ملوح(مجنون) هم با یکی از پسرعموهای لیلی کشمکش دارد.
مولوی
در ادبیات غرب، افراد بسیاری تحت تأثیر مولوی، شاعر و عارف نامدار ایرانی بودهاند. سر جیمز ویلیام رِدهوس انگلیسی در قرن نوزدهم مثنوی را ترجمه کرد. اولین فردی که دست به ترجمه مثنوی به زبان آلمانی زد، دو والنبرگ بود که از بخت بدش این ترجمه در یک آتشسوزی سوخت و خاکستر شد. آنه ماری شیمل، مولاناپژوه آلمانی آثار متعددی درباره این شاعر نوشت؛ از جمله «شکوه شمس»، «نوای نی» و... . از میان فرانسویها، موریس بارِس، رماننویس، به عرفان علاقه زیادی داشت و در سفرنامهاش با نام «جستوجو در سرزمینهای خاور» به اطلاعاتی که درباره مولانا به دست آورده است، اشاره میکند. شاعر نوپرداز آمریکایی، رابرت ادوارد دانکن، اشعاری به تقلید از مولانا سروده است.
حافظ شیرازی
شاید بیشتر کسانی که با ادبیات سر و کار دارند، شنیده باشند که یوهان ولفگانگ گوته، شاعر و نویسنده آلمانی، به شدت به حافظ شیرازی ارادت داشته است تا جایی که تحت این تأثیر، آثاری به نامهای «حافظنامه»، «قلندرنامه» و «رندی نامه» نوشته و در جایی گفته است: کمال بیخردی است اگر کسی تصور برابری با حافظ را در سر بپروراند. شاعران و نویسندگان دیگری هم تحت تأثیر حافظ بودهاند؛ از جمله کانن دویل، خالق «شرلوک هلمز» که اشعار حافظ را از زبان او نقل میکند. نیچه، شاعر و فیلسوف سرشناس آلمانی در «دیوان غربی- شرقی» خود حافظ را ستوده و در مجموعه آثارش 10 بار از حافظ نام برده است. رالف والدو امرسون، شاعر مطرح آمریکایی هم به شدت در شعر به حافظ مدیون است.
فردوسی
«شاهنامه»، اثر جاودانه حکیم توس، علاوه بر این که بر آثار حماسی دورههای بعد از خود تأثیر گذاشت، در ادبیات جهان، به ویژه غرب هم تأثیر زیادی داشت. در قرن 18 میلادی، این سر ویلیام جونز بود که با نوشتن یک تراژدی بر اساس داستان رستم و سهراب، پای شاهنامه را به اروپا باز کرد. ماتیو آرنولد، شاعر انگلیسی با این که فارسی نمیدانست، با الهام از داستان رستم و سهراب در شاهنامه، یک منظومه سرود و علاوه بر این، درباره اقتباس از داستانهای شاهنامه فردوسی هم مقاله نوشت. جیمز راسل لوول، شاعر آمریکایی، شاهنامه را از همه داستانهای عاشقانه غربی فراتر میدانست و میگفت: «از دیدگاه هنری، آثار دیگر بسیار فرودستتر از اثرِ فردوسی قرار میگیرد».
خیام نیشابوری
حکیم قرن پنجم، خیام نیشابوری، چند قرن پس از مرگش به واسطه ترجمه اشعارش به دست ادوارد فیتز جرالد به غربیها معرفی شد و بر خیلی از شاعران و نویسندگان غربی تأثیر گذاشت. برای نمونه، جک لندن، نویسنده مشهور آمریکایی، در رمان «گرگ و دریا»، خیام را موضوع گفتوگوی دو شخصیت این داستان کرده است. آنها به این میپردازند که خیام زندگی را با همه سختیها و مشکلاتش به مرگ ترجیح میداد. خورخه لوئیس بورخس، شاعر برجسته آرژانتینی در تعدادی از اشعارش به نامهای «در ستایش سایه»، « شطرنج» و «سازنده»، به خیام اشاره کرده است. جالب این که پدر بورخس یعنی، خورخه گیلرمو بورخس، مترجم رباعیات خیام به زبان اسپانیایی بوده است.