آرمان ملی-وحید استرون: این روزها بار دیگر موضوع حذف اشعار و داستانهای بزرگان تاریخ ادبیات ایران، در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مطرح شده و بسیاری به این موضوع واکنش نشان دادهاند. حذف این اشعار و داستانها از کتابهای درسی دوره متوسطه و دبیرستان (که روزگاری جزء پربارترین و باکیفیتترین کتب درسی محسوب میشد) از سال ۸۸ آغاز شد و حالا با حذف حجم بسیار زیادی از اشعار، جامعه به این موضوع واکنش نشان داده است.
دروسی مانند «غزل در این سرای بیکسی» اثر هوشنگ ابتهاج، «غزل جوانی» رهی معیری، شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعیکدکنی، شعر «باغ بیبرگی» اخوانثالث، یک داستان از غلامحسین ساعدی، یک داستان از بزرگ علوی، داستان «موسی و شبان»، رباعیات خیام، داستان «هدیه سال نو» اثر اٌ.هنری و داستان «سیاحتنامه ابراهیمبیگ» بهصورت کامل حذف شدهاند.
همچنین سه جمله از داستان قاضی بست، نام صادق هدایت از داستان کباب غاز جمالزاده، بخشهایی از خاطرات اسلامیندوشن، نام محمود دولتآبادی، نام مشفق کاظمی و عباس خلیلی و شعر مادر ایرجمیرزا نیز از دیگر حذفیات هستند و بهجای این حذفیات از آثار رضا امیرخانی، علی سهامی، امیریاسفندقه، معصومه آباد، کیوان شاهبداغخان، فاضل نظری، عیسی سلمانیلطفآبادی، کامور بخشایش، مجید واعظی، نظام وفا و ضیاءالدین شفیعی اضافه شدهاند.
براي بررسي بيشتر اين موضوع با چند معلم پيشکسوت ادبيات تماس گرفتيم و همه آنها از حذف اين اشعار از کتب درسي ابراز بياطلاعي ميکردند و تاکيد داشتند که نظر آنها براي حذف و انتخاب اشعار جديد از سوي آموزش و پرورش اصلا پرسيده نشده است.
جعفر ابراهيمي که همه ما شعر معروف «خوشا به حالت اي روستايي» او را در کتاب ادبيات اول دبستان خواندهايم، در رابطه با حذف اشعار از کتب ادبيات آموزش و پرورش به «آرمان ملي» ميگويد: از دوران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي نيز اين بد سليقگي در انتخاب اشعار براي کتب درسي وجود داشته و کتابهاي ادبيات ما بيانگر وضعيت ادبيات معاصر و آنچه که در کشور رخ داده، نبودهاند و حالا نيز پروسه حذف اشعار بزرگان ادبي از کتب درسي بر اين بدسليقگي تاريخي دامن ميزند.
متاسفانه کساني که در راس انتخاب متون ادبي و شعرها براي کتب درسي آموزش و پرورش قرار گرفتهاند، به نوعي بيسليقه هستند و با هيچ انديشهاي يا منطقي نميتوان به اين نتيجه رسيد که حذف اشعار بزرگان تاريخ ادبيات ما از کتب درسي چه دليلي ميتواند داشته باشد. خود اين افراد هم شايد ندانند که چرا بايد ادبيات فاخر ايراني را از قشر جوان و نوجوان در جامعهاي که آمار کتابخواني آن فاجعهبار است، دريغ کرد.
وي در ادامه ميافزايد: بدون ترديد کساني که در اين رابطه تصميم گيرنده هستند يا بهطور اتفاقي براي اين پستها انتخاب شدهاند يا هيچ شناختي از ادبيات اين کشور ندارند و اگر هم تخصصي دارند از افراد ديگر مشروت نميگيرند. هميشه خودمحوري در سيستم آموزش و پرورش وجود داشته و اين يک آفت بزرگ در سيستم آموزشي کشور به حساب ميآيد.
نيت نامعلوم مسئولان
يکي از نکات جالب در ليست حذف اشعار، حذف رباعيات خيام، داستان حلاج تذکره الاوليا بوده است، که يک عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس نيز درباره حذف اشعار و داستانهاي غني از ادبيات فارسي ميگويد: اگر برخي افراد نظرشان اين است که دانشآموزان بايد با اشعار جديد و يا برخي شعراي امروزي آشنا شوند ايرادي ندارد، ولي اين به آن معنا نباشد که نويسندگان و شعراي فاخر از کتاب درسي ادبيات فارسي حذف شود.
محمد قمي در واکنش به حذف برخي مباحث درسي از جمله رباعيات خيام، داستان حلاج تذکره الاوليا، اشعار مهتاب و داروگ نيما يوشيج و جايگزيني آنها با اشعار فاضل نظري و اميري اسفندقه به ايلنا گفته است: بعضي از شعرا و افراد سرشناس مانند سعدي، حافظ، خيام و... در ادبيات ما يک برند ادبي محسوب ميشوند و مطرح هستند. اشعار و سرودههاي اين دست از شعرا هميشه نو بوده و همواره حاوي پيامها و مطالب عميقي است.وي ادامه داد: بهنظر من تا به امروز کسي نتوانسته به لحاظ شعر و ادبيات فارسي به سطح اشعار سعدي و حافظ يا فردوسي برسد، حالا اينکه به چه نيتي ميخواهند اشعار و داستانهاي شعرا و نويسندگان سرشناس ادبيات فارسي را حذف کنند و اشعار ديگري را جايگزين کنند، مشخص نيست، البته براي آشنايي دانش آموزان با شعراي امروزي اشکالي ندارد که يک يا دو مورد از اشعار شاعران جديد در کتب درسي باشد، اما لزومي ندارد اشعار قبلي را حذف کنند.عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي در پايان گفت: اگر ميخواهيم دانشآموزانمان شاعران امروزي را بشناسند، اشکالي ندارد اما نه به قيمت حذف اشعار خيام و...
بزرگان ادبي را نميتوان انکار کرد
يک کارشناس آموزشي نيز صحبتهاي اين نماينده مجلس را تاييد ميکند و با بيان اينکه متاسفانه آموزش و پرورش ما کمتر به ديدگاههاي معلماني که ميخواهند اين کتابها را تدريس کنند، توجه دارد، به «آرمان ملي» ميگويد: از زماني که حجت الاسلام ذوعلم بهعنوان رئيس سازمان پژوهش و تاليف کتب درسي انتخاب شدهاند اين اتفاقات تشديد شده و بايد ايشان پاسخگو باشند. مهدي بهلولي خاطرنشان ميکند: برخورد سليقهاي، جناحي و سياسي همواره باعث بياعتباري سيستم آموزشي کشور ميشود، در حالي که اگر اقدامات کارشناسي در اين رابطه صورت مي گرفت، هيچ کارشناسي نميتوانست نام صادق هدايت، اخوان ثالث و ... که بخشي از تاريخ ادبيات کشور هستند را حذف نمايد.
اين کارشناس آموزشي معتقد است که کتابهاي درسي را نميتوان از واقعيتهاي جامعه دور کرد و افرادي که در رأس انتخاب اشعار و داستانها قرار دارند، گمان ميکنند که اگر نام صادق هدايت يا نيما را از کتب ادبيات ما حذف نمايند، دانش آموزاني که هر لحظه در شبکههاي اجتماعي حضور دارند، اين افراد را نميشناسند و نميدانند آنها در ادبيات ما چه جايگاهي داشتند. او همچنين خاطرنشان کرد: هرچه بيشتر از واقعيتهاي اجتماع دور شويم کتابهاي درسي ما جناحيتر، سياسيتر و براي کسب علم بياثرتر خواهند داد.
حالا با اين حجم از شبکههاي اجتماعي و رسانه، دانش آموز وقتي به اين نتيجه برسد که آن چيزي که در کتب درسي مطرح ميشود، واقعيت موجود تاريخ نيست، توليد علم هر روز بياثرتر خواهد شد و نتيجه اين کار سليقهاي بياعتباري کتابهاي درسي است، دانش آموز با خودش ميگويد که کتب درسي چه چيزي را به ما درس ميدهد. وي در ادامه يادآور شد: مثلا شعر به کجا چنين شتابان از استاد شفيعي کدکني در زمان پيش از انقلاب گفته شده، در حالي که افرادي که نظرشان حذف اين شعر بوده است، اصلا شناختي از اين شعر و زمان سرودنش نداشتهاند. از سوي ديگر جناب شفيعي کدکني چون در سالهاي اخير وجه انتقادي به سيستم دانشگاه و کسب علم در کشور داشتهاند، ممکن است بهدليل همين انتقادها شعر ايشان نيز حذف شده باشد، چون آموزش و پرورش هر کسي که منتقد باشد را نمی پسندد.