سیاسیکاری آمریکا در آژانس
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه ژوئن گزارش جدید خود ایران را منتشر کرد. در این گزارش علاوه بر اشاره به مواردی مانند میزان ذخایر اورانیوم غنی شده در سطح پایین و همچنین عدم دسترسی ایران به برخی مکانها درخواستی نیز ذکر شده است.
گزارش فوق در بستری منتشر شد که طی چند ماه گذشته آمریکا و اسرائیل فشارهای جدی بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای کشاندن موضوع هستهای ایران به فاز جدیدی وارد کردهاند.
آمریکا با خروج از برجام برای بر هم زدن برجام و متقاعد کردن کشورهای دیگر برای خروج از توافق هستهای دائما اتهاماتی را به ایران وارد کرده است که مدرک و دلیل مستندی برای آنها وجود نداشته است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی هم که تقریبا چندین دهه است درباره انحراف برنامه هستهای ایران صحبت میکند. او چند سالی است که با نقاشی، پاورپوینت و سخنرانیهای جورواجور تلاش میکند که برنامه هستهای ایران را غیرصلحآمیز نشان دهد تا بدین وسیله بتواند برجام را متلاشی کرده و فشارها را بر ایران افزایش دهد.
اما نکته اینجاست که ادعاها و اتهامات دارندگان تسلیحات و کلاهکهای هستهای علیه ایران از جنس جدیدی نیست و موضوعات تکراری است که در گذشته حل شده است. ادعاهای نتانیاهو یادآور «موضوعات فعلی و قبلی» (Past and Present Issues) یا به تعبیر غربیها همان اتهامات سابق پیامدی (Possible Military Dimensions) هست که قبل از انعقاد برجام همگی حل و فصل شدند و خود غربی آن را بسته تلقی کردند.
در آن زمان، با وجود اینکه ایران اصل این ادعاها را قبول نداشت، به سوالات آژانس در این زمینه پاسخ داد تا هم حسن نیت خود را نشان دهد و هم این پرونده را ببندد. اما واشنگتن و تلآویو دوباره دست به کار شدهاند تا با اتهامات قدیمی و منسوخ موضوع هستهای ایران را دوباره در دستور کار شورای حکام و ارسال آن به شورای امنیت قرار دهند.
در همین راستا بحث درخواست نامتعارف دسترسی به برخی مکانها مطرح شده که از سناریوسازی اسرائیل و آمریکا آب میخورد. ایران در این زمینه استدلالها و توضیحات فنی و حقوقی محکمی را به آژانس ارائه کرده است. اما واضح است موضوع بیش از آن که فنی و حقوقی باشد سرچشمه سیاسی دارد.
موضوع بازرسیهای آژانس از تاسیسات هستهای در کشورها بحث مفصل و پیچیدهای را دارد و بر اساس پادمان، پروتکل و توافقات و الزامات بسیاری انجام میشوند. در حالی که میزان بازرسیهای آژانس اتمی با کشورهای هدف بر اساس میزان و سطح حساسیت فعالیتهای هستهای آن کشورها میتواند کم و زیاد باشد، کسانی بر ابهام در برنامه هستهای ایران تاکید میکنند که با وجود انجام حساسترین فعالیتهای هستهای و حتی تولید بمب اتمی، همکاری حداقلی با آژانس دارند یا اصلا فاقد چنین همکاری هستند. در عین حال، ایران، با وجود صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود بیشترین همکاری را با آژانس داشته و بیسابقهترین مکانیزم بازرسیها از تاسیسات هستهای خود را پذیرفته است. همین موضوع دلیلی برای مواجهه دوگانه با موضوعات فنی واحد است که بر اثر فشار سیاسی بر یک نهاد فنی اتفاق افتاده است.
با این حال، در خصوص بحث بازرسیها از تاسیسات ایدهای در آژانس مطرح شد که بازرسیها با توجه به رویکرد کشورها و دولتها (state-level approach) میزان و کیفیت منعطف و متغیری را داشته باشند. این ایده توسط اعضا پذیرفته نشده است، اما آژانس آن را به صورت «دوفاکتو» اجرا میکند. طبیعی است که این روند از طرفی باعث میشود که کشورهای غربی تمایل بیشتری برای اتهامافکنی علیه کشوری خاص پیدا کنند و آن را زمینهای برای افزایش و تشدید بازرسیها از تاسیسات و اماکن مختلف در آن کشورها قرار دهند. باز در نهایت چنین مسیری به یک کارکرد سیاسی منجر میشود.
اما ماجرای اخیر ایران منبعث از ادعاهایی است که سرویسهای جاسوسی اسرائیل مطرح کردهاند. در خصوص نوع مواجهه با اینگونه اطلاعات ارائه شده به آژانس نیز بین کشورهای عضو اختلاف نظر و دو دستگی وجود دارد. اما عدهای از کشورهای غربی با هدف بهرهبرداری از این امکان بر بررسی و پرداختن به این اطلاعاتی از این دست متمایل هستند. جدای از اینکه این اطلاعات توسط آژانس مطرح نشده و طرفی ثالث که با ایران خصومت دارد آنها را به میان آورده است، این رویه مبنای حقوقی نداشته بلکه ماهیتی سیاسی دارد. چرا که گزارش سرویسهای جاسوسی کشورهای غربی و همپیمانان آنها درباره ایران به طور قطع مثبت نخواهد بود.
در این طرف ماجرا نیز ایران سعی کرده است مقابل بهانهجویی و درخواستهای نامتعارف برای بازرسی باج ندهد. برای این کار دلیل روشنی وجود دارد. هر گونه تن دادن به درخواستهای عجیب و غریب و سیاسی میتواند سنگبنایی برای درخواستهای آتی ایجاد کند، تا اینکه در آینده بحث بازرسی از اماکن بیشتر مطرح شود. کشورهای غربی از جمله آمریکا در آینده میتوانند با سندسازی آژانس و ایران را در دام بازرسی از سایتهای غیرهستهای بیندازند تا از این طریق به جمعآوری اطلاعات محرمانه از ایران بپردازند یا دست کم فضا را درباره برنامه هستهای ایران مبهم و مهآلود کنند.
در اثنای سیاسی کاری آمریکا و اسرائیل، اروپاییها نیز فرصت را مغتنم شمرده و دنبال ماهیگیری از این آب گلآلود هستند. اروپا با استفاده از اهرم فشار آمریکا به دنبال امتیازگیری از ایران در زمینه بازگشت به بخشی از تعهدات برجامی، آن هم بدون مابهازای عملی و در نهایت در ازای وعدههای تکراری قبلی است.
از طرفی دیگر، عدم اعطای دسترسی به درخواست اخیر آژانس توسط ایران مبنای حقوقی دارد. این گزاره بدین مفهوم است که عدول از این موازین و اصول حقوقی، زمینه را برای بیقانونی و سیاسیبازی بیشتر در آینده هموار میکند. به نوعی میتوان گفت که ایران در ایستادگی خود در برابر این خواست نامتعارف در اصل به دفاع از حقوق دیگر کشورها و ممانعت از شروع روندی اقدام کرده است که میتوانست آژانس را به محل راستی آزمایی اطلاعات جاسوسی کشورها علیه یکدیگر بدل کند.
در نهایت اصرار و تعجیل در پیگیری ادعاهای بیاساس و قدیمی که هیچگونه تهدیدی را برای زمان حال ندارد، نشان از وجود ضربالاجلی برای بهرهبرداری سیاسی از این ماجرا دارد. دولت آمریکا هر طور شده میخواهد تا اکتبر سال جاری مانع رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در سازمان ملل شود تا بتواند از این کارت در انتخابات ریاست جمهوری به نفع دونالد ترامپ استفاده کند. این امر باعث شده است که فشارهای سیاسی برای رفتار سیاسی یک نهاد فنی بیش از پیش شود.