|
روزنامه جام جم: فیلم صید گسترده ماهیان با استفاده از شوک الکتریکی در کنارک تکذیب شد اما صید غیرقانونی با روشهای خطرناک در آبهای داخلی و دریایی ایران همچنان ادامه دارد.
محمدرضا فاطمی، کارشناس محیطزیست دریایی تاکید میکند برخی ساکنان حاشیه تالابها و رودخانهها تقریبا در تمام طول سال حتی در فصل تخمریزی ماهیها بدون داشتن مجوز و با در دست داشتن قلاب یا تورهای گوشگیر معمولی اقدام به صید غیرمجاز ماهی میکنند. در این میان، برخی صیادان نیز تورهایی با چشمههایی بسیارریز را به دو دیواره رودخانه میبندند و همه ماهیان ریز و درشت عبوری را به چنگ میآورند. فاطمی البته توضیح میدهد اینها شیوههای سنتی صید غیرمجاز است؛ شیوههایی که به گفته او، ضرر آن برای محیطزیست به مراتب کمتر از روشهای جدیدتر است. روشهایی که فاطمی درباره آن میگوید: در سالهای اخیر شیوههایی مانند صید از طریق انفجار دینامیت، سمپاشی در رودخانه یا استفاده از شوک الکتریکی در آبهای داخلیمان رایج شدهاست. شیوههایی که باعث به خطر افتادن نسل جانداران آبهای داخلی میشود و ضررهای جبرانناپذیری را به محیطزیست طبیعی تالابها و رودخانهها وارد میکند.
این کارشناس محیطزیست دریایی معتقد است علت اصلی رواج این روشهای صید غیرقانونی در آبهای داخلی کشور توان پایین نهاد متولی نظارت بر صید در آبهای داخلی است. او تاکید میکند سازمان محیطزیست به هیچوجه نیروی کافی برای رصد دقیق همه رودخانهها و تالابها در پهنای گسترده کشورمان را ندارد.
تهدید نسل آبزیان با صید صنعتی
متولی صدور مجوز برای صید آبزیان در آبهای دریایی سازمان شیلات ایران است. آبهایی که در آن از دیرباز شیوههای سنتی صید رایج بودهاست و جوامع محلی با استفاده از این شیوهها از آبزیان دریا بهرهبرداری میکنند. رایجترین روش صید سنتی در آبهای جنوب کشور نیز همچنان استفاده از قلاب است. مزیت این روش نیز آن است که در صید با قلاب فقط ماهیان بزرگ صید میشوند و بچهماهیها به دام نمیافتند.
اما بخش زیادی از صیادان بومی به جای قلاب از تورهای گوشگیر استفاده میکنند. اندازه چشمه این تورها نیز با توجه به نوع ماهی هدف صید تعیین میشود. البته براساس روال قانونی، تعیین اندازه چشمه برعهده سازمان شیلات است و این کار نیز با هدف جلوگیری از صید ماهیان نابالغ انجام نمیشود. فاطمی اما معتقد است که بسیاری از صیادان آبهای جنوب دستورالعملهای سازمان شیلات برای انتخاب اندازه چشمههای تورشان را جدی نمیگیرند و به همین دلیل، خیلی اوقات در صید با استفاده از تورهای گوشگیر بچههای ماهیهای زیادی نیز گرفتار میشود.
اما به جز شیوههای سنتی، روشهای صنعتی نیز بهخصوص در سالهای اخیر در آبهای دریایی کشور رونق پیدا کردهاست. شیوههایی که بیشتر مختص کشتیهای بزرگ صیادی است و صیادان محلی کمتر از آن استفاده میکنند. از جمله روشهای صنعتی نیز صید پرساین است که به گفته فاطمی، شرکتهای صیادی بزرگ عمدتا از آن برای صید ماهی تن در دریای عمان استفاده میکنند و البته برخی افراد بومی نیز با استفاده از این روش در حوالی جزیره قشم ماهی ساردین میگیرند.
آسیب اصلی صید پرساین آن است که همواره در این روش این احتمال وجود دارد که تعدادی از آبزیان مهم حفاظتشده مثل دلفینها که معمولا همراه گلههای ماهیان تن حرکت میکنند، به صورت غیرعمدی به دام بیفتند. فاطمی توضیح میدهد در سالهای گذشته به دلیل تلفاتی که استفاده از این روش در سطح جهان برای دلفینها به بار آورد، در بسیاری از کشورها قرار بر این شد تورهای پرساین را به گونهای بسازند که در قسمت بالایی آن فضایی برای فرار دلفینها وجود داشتهباشد. به گفته او، در ایران هم بعد از کشتار 150 دلفین بر اثر صید پرساین در سال 86، قرار بود این اتفاق رخ دهد؛ اما هنوز این کار انجام نشدهاست و از نظر این کارشناس محیطزیست دریایی همچنان احتمال گیر کردن دلفینهای خلیجفارس در تور پرساین وجود دارد.
نکته دیگر این است که براساس دستور سازمان شیلات، کشتیهای صید صنعتی باید صید ماهیان تن با استفاده از روش پرساین را در فاصله بیش از 12 کیلومتری خط ساحلی انجام دهند تا در این شرایط صیادان محلی بتوانند در فواصل نزدیکتر به خط ساحلی از ذخایر دریا بهرهبرداری کنند. اما آنطور که فاطمی تعریف میکند، بسیاری از مواقع این کشتیها در طول شب به فاصله کمتر از 12 مایلی میآیند یا گلههایی را می گیرند که به سمت ساحل حرکت میکنند که در واقع سهم صید بومیها هستند.
در این میان باید توجه داشت وقتی فردی بومی در سرزمین مادری خود اقدام به صید میکند، حتی اگر صید او غیرمجاز باشد، صیادی تنها راه امرار معاش او در شرایط دشوار معیشتی امروز است، اما کشتیهای صنعتی بزرگ متعلق به سرمایهگذارانی است که صیادی را به عنوان راهی برای کسب درآمدهای هنگفت دنبال میکنند. همچنین حجم ماهیان صیدشده از سوی کشتیهای صنعتی بزرگ دهها برابر صیادان بومی است و تداوم رواج روشهای صنعتی در آبهای دریایی کشور باعث تهدید نسل ذخایر دریایی ایران میشود.
البته زمانی که آبزیان به اندازه کافی در دریاهای شمال و جنوب کشور حضور داشتند، این توجیه برای سازمان شیلات ایران وجود داشت که با دعوت از سرمایهگذاران بزرگ از دخایر دریا به نحوی مطلوب بهرهبرداری اقتصادی کند. اما امروز که بر اثر صید بیرویه ماهیان، حجم این ذخایر بهشدت کاهش یافتهاست، فعالیت گسترده این کشتیها دیگر چندان توجیهی ندارد. فعالیتی که علاوه بر نابودی نسل جانداران دریایی، صیادان سنتی را نیز که بقایشان به همین آبزیان وابسته است، عملا بیکار میکند.
فریب ترال
پرحاشیهترین روش صید صنعتی، صید ترال است. در این روش، صیادان تورهای بزرگی را با چشمههایی بسیارریز در کف یا میانه دریا میکشند و بعد از گرفتار شدن دهها هزار ماهی در تور، آن را به طرف بالا جمع میکنند. ضرر اصلی صید ترال برای محیطزیست دریا نیز آن است که در این روش تعداد بسیارزیادی از آبزیان مختلف صید میشود. اتفاقی که در نتیجه آن دیگر تعداد بسیار اندکی ماهی برای صیادان جوامع محلی باقی میماند و اتفاقا همین مساله در سالهای اخیر صدای اعتراض صیادان سنتی جنوب را بلند کردهاست.
البته سازمان شیلات ایران بعد از ماجراهایی که برای کشتیهای ترال چینی پیش آمد، سه سالی است که صید ترال در آبهای جنوب را محدود کردهاست. به این معنی که این سازمان در سالهای اخیر فقط دو ماه از سال برای صید میگو در خلیج فارس مجوز میدهد و مجوز صید ترال در دریای عمان را نیز فقط برای ماهیان میکتوفیده آن هم در فاصله بیش از 12 مایلی خط ساحلی صادر میکند. همچنین در سالهای اخیر مقرر شدهاست که اندازه چشمه تورهای ترال به گونهای انتخاب شود که تا حد امکان فقط ماهیان تعیینشده صید شوند. این اما فقط ظاهر ماجراست، چراکه اکنون بسیاری از کشتیهای مجوزدار صید ترال به بهانه داشتن مجوز برای صید ماهی میکتوفیده، آبزیان دیگری از جمله ماهیان یالاسبی را نیز میگیرند.
این کشتیها حتی بعضی مواقع به فاصله کمتر از 12 مایلی خط ساحلی میآیند و در محدودهای که طبق قانون باید در اختیار صیادان سنتی باشد، انواع ماهیان را صید میکنند. نکته دیگر آن است که برخلاف سالهای گذشته اکنون کشتیهای ترال دیگر چینی نیستند و همه این کشتیها با پرچم ایران فعالیت میکنند؛ زیرا از سه سال پیش که صید ترال از سوی کشتیهای چینی ممنوع شد، چند شرکت صیادی بزرگ ایرانی کشتیهای چینی را اجاره کردند. سال گذشته هم که دوباره اعتراضات گستردهای علیه صید ترال شکل گرفت، این شرکتها سند کشتیهای اجارهای چینی را به نام خود زدند و پرچم ایران را در آن بالا بردند.
الان هم شرایط به گونهای است که کشتیهایی با پرچم ایران در آبهای جنوب کشور به صید ترال مشغولند و ذخایر آبزیان ایران را با ظاهری قانونی جارو میکنند. در واقع، مشکل هنوز حل نشده است؛ زیرا از ابتدا مساله این نبود که کشتیهای ترال زیر پرچم کدام کشور به غارت منابع دریایی مشغولند، بلکه مشکل آنجا بود که در سایه ضعف نظارتی سازمان شیلات، نسل آبزیان کشورمان با استفاده از صید ترال رو به نابودی میرود.