|
محمدرضا خباز؛ فعال سیاسی اصلاحطلب در روزنامه آرمان ملی نوشت: انتخابات اسفند سال گذشته که انتخاباتي حداقلي بود به ذائقه اصولگرايان خوش آمده است و از اينکه انتخاباتي بيدردسر داشتند و رقباي قدر آنها قبل از ورود به انتخابات حذف شدهاند و به دلايل متعددي مردم مشارکت کمي در انتخابات داشتند براي آنها شيرين جلوه کرده و اين مزه لاي دندانشان مانده است.
بنابراين بعيد به نظر نميرسد که انتخابات 1400 را نيز حداقلي برگزار کنند. بنابراين آنها بيشتر به انتخاباتي اينچنيني و کمدردسر و کممشارکت متمايلند که به پيروزي آنها ميانجامد. در گذشته تمام ارکان کشور و در راس آن مقام رهبري و تمام قوا و فعالان سياسي بهويژه اصلاحطلبان به دنبال انتخابات حداکثري بوديم و ميگفتيم ما به دليل داشتن دشمنان خارجي و دشمنان قسمخورده بايد به سمت انتخابات حداکثري برويم تا به اين وسيله کمبود حمايتهاي خارجي برطرف شود و دشمني استکبار خنثي شود.
هر حکومتي يا بايد به داخل و مردم تکيه کند يا بايد به قدرتهايي خارجي تکيه داشته باشد. ما از ابتدا و از زمان حضرت امام و پس از آن همواره بر انتخاباتي حداکثري تاکيد داشتيم اما بعد از سالهاي 96 عدهاي به دنبال نظريه مشارکت حداقلي بودند و اين شيوه را در اسفند 98 مزمزه کردند. از نظر آنها نيازي نيست کشور به دنبال مشارکت حداکثري باشد. رقباي اصلاحطلبي همواره بعد از 96 زمزمه ميکردند. از جمله يکي از روحانيوني که نماينده مجلس هشتم بود و بسيار صريح و روشن در سخنرانيهاي خود در مجامع عمومي ميگفت اگر انتخابات حداکثري باشد ما اصولگرايان راي نميآوريم.
اين آهنگ در کشور نواخته شد و بسياري از تصميمسازان کشور به بسط دادن تفکر انتخابات حداقلي کمک ميکنند. يکي از اعضاي هيات نظارت بعد از انتخابات اسفند 98 اعلام کرد 42 درصد کم نيست و اين نشاندهنده شکلدهي به گفتمان انتخاباتي جديدي است که مطلوب طيف اصولگراست. در شرايطي که کشور دست در پنجه استکبار جهاني انداخته، اين وضعيت را به حال کشور بسيار مضر ميبينم چون در اين شرايط بايد پشتوانه مردمي را تقويت کرد نه اينکه آن را از دست داد. نتيجه انتخابات در سال 1400 بايد به دست مردم رقم بخورد.
طيفي که امروز در مجلس هستند گوش به حرف کسي نميسپارند و هيچ وقعي به نظر منتقدين نميگذارند و نظري را خارج از اين مجموعه نميپذيرند. ادامه اين روند در سال آينده به کانديداهاي سالم و توانمند اجازه نخواهد داد در عرصه سياسي کشور حضور پيدا کنند و اين شرايط براي کشور پسنديده نيست. نارضايتي مردم طبيعي است و صددرصد حق با مردم است ولي عدم شرکت در انتخابات راه تلافي نيست. چه مردم شرکت کنند و چه شرکت نکنند انتخابات برگزار ميشود، نمونه آن تشکيل مجلسي است که موجب شده هر روز دست و دل ما بلرزد و دلواپس مصوبات آن هستيم که مبادا چيزي تصويب شود که آثار آن ساليان سال دامن کشور و مردم را بگيرد.