کد خبر: ۵۹۵۵۷۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۸ - ۰۷ مهر ۱۳۹۹

روایت هاشمی‌طبا از جنگی که باید تمام می‌شد

سیدمصطفی هاشمی‌طبا در روزنامه شرق نوشت: بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره عقلانیت و تدبر در پذیرش قطع‌نامه 598 شورای امنیت باید مورد توجه کسانی باشد که تلویحا یا تصریحا آن را از جمله توطئه‌ها و فریب‌های سیاست‌بازان تبلیغ می‌کنند و نوک پیکان حمله‌شان به‌سوی مرحوم هاشمی‌رفسنجانی است و در غیاب او از هیچ نوع تهمت و افترا به ایشان ابایی ندارند.

روایت هاشمی‌طبا از جنگی که باید تمام می‌شد

معروف است که می‌گویند اگر درختی را خواستی خشک‌ کنی، شاخه و برگ‌های آن را معدوم کن، تنه خود به خود خواهد خشکید. در عالم سیاست اگر نتوانند به شخصی تعرض کنند، این هجوم را به اطرافیان او خواهند برد تا با معدوم‌کردن و بد‌نام‌کردن آنها، شخص مورد نظر را خلع سلاح کنند.

تردید نیست که در پذیرش قطع‌نامه افراد مختلفی مورد مشورت امام قرار گرفته بودند و بیان مقام معظم رهبری نشانه آشنایی و تسلط ایشان به روند آن تصمیم‌گیری مهم است. ایشان در کنار آن، دفاع مقدس و تلاش برای شکست دشمن را از زمره همین عقلانیت و تدبر دانسته‌اند، چراکه دفاع مقدس در زمان خود، مانند پذیرش قطع‌نامه حاصل تدبیر و عقلانیت مدیریت جامعه و مردم بود و خرده‌گیران و متعنتان دانسته یا ندانسته در زمین دشمن به تاخت و تاز می‌پردازند.

این عقل و تدبیر ناشی از تأسی به سنت صدر اسلام است؛ آنجایی‌که پیامبر (ص) و ائمه (ع) با وجود توانایی‌های بزرگ پنهانشان، در زندگی و رفتار مانند یک فرد معمولی زندگی و تصمیم‌گیری می‌كردند؛ یعنی بدون آنکه به توانایی‌های ماورایی‌شان متکی باشند و از آنها مدد بگیرند، زندگی در این دنیا را مشابه دیگران با تدبیر زمینی اداره می‌کردند و این همان چیزی است که مورد مخالفت دشمنان ائمه قرار می‌گیرد و به آنان خرده می‌گیرند که چرا از نیروی ماورایی‌شان به نفع خود و مردم استفاده نکردند.

درست آن است که بگوییم انسان در زندگی خود از روش‌ها و تدابیری استفاده می‌کند که در عرصه مدیریت به آن تاکتیک و تکنیک می‌گویند، یعنی انسان هوشمند همواره در بزنگاه‌های مختلف با روشن‌بینی روش مناسب را انتخاب می‌کند و تا آنجا که بتواند از تصمیم‌گیری‌های حاصل احساسات شخصی یا اقناع ظاهری مردم دوری می‌جوید.

انتخاب تاکتیک حمله به بندر پرل هاربر توسط ژاپنی‌ها حتما براساس عقلانیت و تدبیر نبوده است، زیرا این امر باعث حمله اتمی آمریکا و انفجار اتمی در هیروشیما و ناگازاکی و تسلیم ژاپن و امپراتور آن به یک ژنرال آمریکایی شد. روش برخورد مقام معظم رهبری باید آویزه گوش همه کسانی بشود که در سیاست و اداره کشور دست دارند و این شامل همه اعم از مجریان، ناظران، منتقدان و کسانی می‌شود که به رسانه‌های جمعی دسترسی دارند.

نقل است که بیش از آنکه صدام به کشورمان حمله کند، برخی پیش‌بینی این موضوع را می‌کردند (به نقل از سردار منصوری، اولین فرمانده سپاه) ولی برخی این پیش‌بینی را نمی‌کردند و تدارک لازم برای این امر را نه‌تنها ایجاد نمی‌کردند، بلکه در جهت تضعیف و حتی انحلال ارتش اقدام می‌كردند و این یعنی بی‌تدبیری و نبود عقلانیت. اقدامات انجام‌شده در جهت رفع اثر قطع‌نامه‌های شورای امنیت علیه ایران یا امضای برجام از جمله تاکتیک‌های عاقلانه و مدبرانه‌ای بود که به انجام رسید، ولی آیا با اعلام آمریکا مبنی بر خروج از برجام و اعلام تحریم یک‌جانبه توانسته‌ایم در داخل علیه این جنگ خود را تجهیز کنیم و اقدامات تدافعی انجام دهیم.

در‌حالی‌که در اینجا بحث مربوط به پیش‌بینی نمی‌شود، بلکه یک واقعیت عینی به وقوع پیوسته بود. با وجود آن‌ همه تحریم‌های ظالمانه گویی هیچ اتفاقی در جهان علیه ایران نیفتاده است، همچنان بودجه تورمی تدوین و با فشار مجلس تورمی‌تر تصویب کرده‌ایم، از ارز حاصل از نفت با وجود محدودیت شدید فروش نفت حفاظت نکرده‌ایم و بر طبل واردات از هر نوع کوبیده‌ایم و با تزریق ارز به بازار موجب رشد قاچاق کالا و خروج سرمایه از کشور شده‌ایم و سپس با جلوگیری از تصویب لوایح مربوط به پول‌شویی و FATF روابط بانکی با جهان را خود قطع کرده‌ایم و در داخل سیاست‌های رانتی، عدم کنترل زنجیره نیازهای مردم را به نام آزادی اقتصادی ادامه داده‌ایم.

به نظر نمی‌رسد در‌حالی‌که در جنگ اقتصادی هستیم، تاکتیک مناسب و عاقلانه و مدبرانه‌ای را انتخاب کرده باشیم. البته این به معنای آن نیست که در شرایط غیرتحریم جایز بود سیاست‌های ذکر‌شده را انجام دهیم، اصرار بر این‌گونه سیاست‌ها حتی در زمان قبل از تحریم کنونی موجب شد قشر عظیمی از مردم امکانات زندگی‌شان کمتر شود و محرومان همچنان در مشکلات غوطه‌ور باشند و روستاهای مخروبه باقی بمانند و به‌جای آن زندگی برخی اقشار مردم در نهایت جلوه و تمتع باشد و در ویلاها و آپارتمان‌های بسیار گران‌قیمت و بسیار بیشتر از نیاز در ایران و دیگر نقاط برخوردار جهان زندگی کنند.

عجیب اینجاست که این سیاست‌های غیرعاقلانه و غیرمدبرانه در زمان عادی‌تربودن را حتی در زمان تحریم و جنگ اقتصادی ادامه داده و نیز در برخی موارد تشدید کرده‌ایم؛ مانند زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد و نیز در دولت فعلی، جالب آنکه نهادهای بالادستی و نظارتی هم به مسئله ورود نکرده‌اند، زیرا آنچه را می‌گذرد طبیعی می‌دانند و تابع ضرب‌المثل «دستش نزن بدتر می‌شود» هستند.

اینک که مقام معظم رهبری بر عاقلانه‌بودن و مدبرانه‌بودن امر تأکید می‌کنند، باید حتما به برخی سیاست‌های داخلی و برخی پیشنهادها در روابط خارجی مثل خیزبرداشتن برای خروج از برجام، خروج از پروتکل الحاقی انرژی اتمی، ارائه عدم تصویب لوایح پول‌شویی با عقل و تدبیر نگاه کرد.

فراموش نمی‌کنیم که همراهی سیاست‌های داخلی و عبور از سیاست‌های مخرب اقتصادی و سیاسی گذشته که ذکر شد، لازمه داشتن یک دولت قوی و حل مسائل مردم است و نمی‌توانیم با چشم‌بستن بر سرنوشت مردم کشورمان به راه‌هایی برویم که عدم عقلانیت راهبران دشمن و از جمله آمریکا همراه با تصمیم‌های داخلی موجب تشدید مصائب مردم کشورمان و عدم توانایی داخلی در حل معضلات محرومان و دیگر مردم کشورمان شود. بدون تردید تصمیم‌ها و تدبیرهای عاقلانه می‌تواند به خروج کشور از گرداب‌هایی که دشمن به وجود آورده و در گسترش آن تعجیل دارد، مؤثر افتد.


نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"