|
روزنامه شرق: استان ایلام، خودکشیخیزترین استان کشور است.
نرخ خودکشی در این استان تقریبا یک سال پس از پایان جنگ تحمیلی؛ یعنی در 1368 یکباره و به شکلی بیسابقه افزایش یافت و در سه دهه اخیر با آنکه افتوخیزهایی را تجربه کرده و از حداقل دو تا حداکثر 32 در صد هزار نفر در نوسان بوده اما همواره (به جز 1395 که استان کرمانشاه در رتبه نخست قرار گرفت) بالاترین نرخ خودکشی در ایران را داشته است.
آمارهای خودکشی و اقدام به خودکشی نشان میدهد که الگوهای رفتارهای خودکشانه در استان ایلام از لحاظ متغیرهایی مانند سن و طبقه از ثبات نسبی برخوردار بوده است؛ به این معنی که گروههای سنی 15 تا 34 سال و اعضای طبقه پایین، بیش از دیگر گروههای سنی و طبقات، رفتارهای خودکشانه از خود بروز دادهاند.
اما رفتارهای خودکشانه در زمینههایی از قبیل جنسیت و روشهای خودکشی، دچار تغییراتی شده است؛ به طوری که رفتارهای خودکشانه زنان از دهه 1370 تاکنون بهتدریج کاهش یافته و در عوض، رفتارهای خودکشانه مردان افزایش پیدا کرده است. از لحاظ روش خودکشی نیز تغییراتی قابل مشاهده است و روش خودسوزی که در اواخر دهه 1360 و اواخر دهه 1370 بیش از سایر روشها و بهویژه توسط زنان مورد استفاده قرار میگرفت، به رده چهارم سقوط کرده و جایش را به خودمسمومسازی با استفاده از انواع آفتکشها داده است.
رشد روزافزون رفتارهای خودکشانه (اعم از خودکشی منجر به مرگ و اقدام به خودکشی) در استان ایلام، هزینههای روانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی را بر افراد، خانوادهها و نظامهای بهداشتی و مدیریتی تحمیل کرده است.
با وجود این امر و حتی با آنکه خودکشی همواره از سوی مسئولان بهعنوان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی استان ایلام اعلام شده است، این مسئله به اندازه وزن و جایگاهش در قیاس با مسائلی مثل اعتیاد، چندان مورد توجه مدیران و همچنین محققان و صاحبنظران قرار نگرفته است.
در نتیجه، نظام اداری در کنترل مسئله خودکشی درمانده است و علاوه بر آن، محققان کمشمار حوزه خودکشیشناسی نیز غالبا خود را به انجام تحقیقات کمی و توصیفی مشغول کرده و از تلاش برای طرح مباحث نظری جدید و دستیابی به دیدگاههای نو خودداری کردهاند.
با عنایت به این نکات، هدف نوشته حاضر آن است که با تکیه بر مفهوم «استوریلاین/storyline» رابرت اگنیو، پرتوی نو بر رفتارهای خودکشانه در استان ایلام بیفکند. در ادامه، نخست به بیان نظر اگنیو در مورد واژه «استوریلاین» پرداخته میشود. سپس با استفاده از این مفهوم و با تکیه بر سیر زندگی یک زن خودکش، نکاتی در مورد خودکشی در ایلام مطرح میشود.
اگنیو (Agnew)، یکی از صاحبنظران و محققان برجسته حوزه آسیبشناسی و صاحب «نظریه فشار عمومی» در مقالهای با عنوان « استوریلاین، یکی از علتهای فراموششده جرم»، تلاش میکند با استفاده از مفهوم استوریلاین، دیدگاه جدیدی را برای تبیین جرائم ارائه دهد.
او درباره این مفهوم چنین مینویسد: «وقتی از مجرمان پرسیده میشود که چرا مرتکب جرم شدهاند، آنها همیشه داستانهایی در باره چرایی ارتکاب جرم نقل میکنند. این داستانها وقایع و شرایطی را توضیح میدهند که منجر به جرم میشوند. آنها هرچند ممکن است به موقعیتهایی که جرم در آنها رخ میدهد، اشاره کنند؛ اما اغلب بر وقایع و شرایط پیش از آن موقعیتها متمرکز میشوند.
من این وقایع و شرایطِ منجر به یک جرم یا مجموعهای از جرائم را storyline نام میگذارم». به عقیده او، استوریلاینها در واقع انحراف از عوامل زمینهای هستند و منظور او از عوامل زمینهای، میانگین جایگاه افراد براساس مجموعهای از متغیرها، از قبیل میزان خودکنترلی، فشار پولی، میزان همنشینی با همسالان بزهکار، میزان نظارت والدین و میزان دلبستگی به والدین در خلال یک دوره زمانی چندهفتهای یا بیشتر است.
اگنیو بر این باور است که هر استوریلاین، دارای یک آغاز، یک دوره میانی و یک پایان است و با یک حادثه غیرعادی (مانند ازدستدادن مقدار درخورتوجهی پول در قماربازی، از کار بیکارشدن، مورد ضربوشتم واقعشدن و تصادف) شروع میشود و این حادثه، موقتا بر ویژگیهای زمینهای فرد و تعاملاتش با دیگران و محیطهایی که فرد با آنها مواجه میشود، تأثیر میگذارد و در صورت وجود عوامل موقعیتی مناسب (از قبیل وجود آماجهای جذاب برای سرقت و نبود نگهبانان مناسب) منجر به جرم میشود.
به عقیده اگنیو، استوریلاینها ضرورتا با جرم پایان نمیپذیرند. بهعنوان مثال، فردی که بر اثر ازدستدادن مقدار زیادی پول، نیاز شدید به پول پیدا میکند میتواند به جای سرقت، وام بگیرد و نیاز به پول را به روشی قانونی رفع کند یا اختلاف نظرش با دیگران را با گفتوگو حل کند.
فرد مورد نظر، زنی است دارای تحصیلات راهنمایی و سن 51 سال، مطلقه، دارای پنج فرزند و مستأجر. او با خودسوزی به زندگی خود پایان داد. در ادامه، به سیر زندگی زن مورد نظر (خودکش) و استوریلاینهای درشت و ریزی که به خودکشی او منجر شدند، پرداخته میشود.
با آغاز جنگ تحمیلی، پدر خانواده به جبهه رفت و با توجه به اینکه فرزندان به دلیل سن پایین نتوانستند کار پدر در زمینه کشاورزی و دامداری را ادامه دهند و از طرف دیگر، بسیاری از اقوام و آشنایان به مناطق دیگر در خارج و داخل استان کوچیدند؛ بنابراین خانواده خود را نیز به شهر ایلام منتقل کرد.
خود او نیز چند بار در طول جنگ زخمی شد. پدر که در جبهه درگیر جنگ بود، دخترش را در سن پایین به عقد نخستین خواستگارش درآورد و او را از ادامه تحصیل بازداشت. داماد به این بهانه که ازدواج از سوی والدین بر او تحمیل شده، بنای ناسازگاری گذاشت و بارها همسرش را کتک زد و پس از چند سال زندگی مشترک و تولد دو فرزند، به مصرف و خریدوفروش مواد مخدر روی آورد و شغلش را که درآمد ناچیزی از رهگذر آن کسب میکرد، از دست داد.
چند سال بعد، تنها دخترش را خودسرانه در نوجوانی به عقد یکی از نزدیکان درآورد؛ اما زندگی مشترک آنها کمتر از دو سال دوام آورد و از هم پاشید. از طرف دیگر پدر نیز بر اثر خریدوفروش مواد مخدر و سرقت، زندانی شد و چند سال بعد که بدنش به دلیل مصرف مفرط مواد مخدر شدیدا تحلیل رفته بود و خانواده را رها کرده و با دوستانش روزگار میگذراند، به درخواست و اصرار همسر از خانواده جدا شد.
همسر که اینک زنی مطلقه و سرپرست پنج فرزند بود و به چند بیماری (و ازجمله در زمینه اعصاب و روان) مبتلا شده بود، برای رفع نیازهای خود و فرزندانش به دستفروشی روی آورد. آنچه بر میزان فشارها افزوده و مشکلات را تشدید کرد، فعالیت یکی از فرزندان ذکور در زمینه مواد مخدر و دستگیری مکرر او بود.
او که پیوسته با تذکرهای مادرش مواجه میشد، بارها مادرش را تهدید کرد و حتی او را کتک زد. مادر نیز پس از تحمل ناکامیها و تجربه مشکلات فراوان، بالاخره پس از آخرین مشاجره با پسرش، در مقابل چشمان فرزندانش خودسوزی کرد و چند روز بعد از دنیا رفت ( پایان استوریلاینها برای مادر و آغاز یک استوریلاین جدید برای فرزندان).
همانطور که ملاحظه میشود، خودکش مورد نظر دستکم 18 استوریلاین منفی را تجربه کرده است که هریک متناسب با دامنهشان، پیامدهای متنوعی داشتهاند. جنگ تحمیلی بهمثابه یک استوریلاین مشترک ملی، استوریلاینهایی را برای ساکنان مناطق مرزی و جنگی و همچنین بیشتر خانوادهها در استان ایلام ایجاد کرد.
ازجمله استوریلاینهای ناشی از جنگ تحمیلی میتوان به مهاجرت و جابهجایی گسترده جمعیت روستایی اشاره کرد. همانطور که بیان شد، خودکش مورد نظر ریشه روستایی دارد و استوریلاینهایی را در سطوح مختلف تجربه کرده است. یکی از مهمترین استوریلاینها، جنگ تحمیلی است که اگرچه یک استوریلاین کلان و مشترک در میان همه ایلامیها (و البته ایرانیان) بود؛ اما در تعامل با متغیرهای زمینهای و همچنین جغرافیایی، استوریلاینهای متفاوتی را برای خانوادهها در استان ایلام پدید آورد.
نظاره حملات بیشمار هوایی عراق به مناطق شهری و روستایی، کشته یا زخمیشدن اعضای خانواده، ازدستدادن یا ترک خانه و کاشانه و آوارگیهای مکرر در کوه و دشت در گرما و سرما، مهاجرت به مناطق امن استان یا خارج از استان و... هریک را میتوان یک استوریلاین تعیینکننده در زندگی هر فرد و خانواده ایلامی دانست. یکی از ویژگیهای استوریلاینهای کلان از قبیل انقلاب، زلزله، سیل و کرونا آن است که تجربهکنندگان آنها به دلیل سبک اِسنادی که برمیگزینند، فشارهای مختلف ناشی از آنها را با تکیه بر سرمایه اجتماعی حاصله تخفیف داده و تحمل میکنند.
این امر درباره استوریلاین جنگ نیز صادق است، هرچند جنگ بهمثابه یک استوریلاین مشترک، استوریلاینهای متفاوتی را برای افراد و خانوادهها با توجه به تفاوت جایگاه طبقاتی آنها، میزان مشارکت آنها در جنگ و میزان آسیبدیدگی آنها از رهگذر جنگ ایجاد کرد؛ این امر درباره شخصیت اصلی قصه حاضر و خانواده او نیز صدق میکند؛
برخی از اعضای خانواده و بستگان او در جنگ کشته و زخمی شدند، جنگ باعث مهاجرت خانواده پدریاش شد و پس از ازدواج نیز مجموعهای از استوریلاینهای منفی را تجربه کرد که بنا به ماهیتشان، فاصلهاش را از بستگان افزایش داد و او را از حمایتهای اجتماعی محروم کرد و بههمیندلیل، هیچگاه زنجیره استوریلاینهای منفی با دخالت و حمایت کارآمد یک سازمان یا فرد گسسته نشد بلکه استوریلاینهای منفی روی هم انباشته شدند و در نهایت او را از پای درآوردند.
در مجموع میتوان گفت علاوه بر ویژگیهای فرد، محیط اجتماعی، شانس و عوامل خاص که اگنیو بر آنها انگشت مینهد، عوامل و زمینههای فرافردی در سطوح خانواده، اجتماع، جامعه و نظام جهانی در شکلگیری استوریلاینها مؤثر هستند و هر فردی در دورههای مختلف زندگی ممکن است استوریلاینهای متعددی را تجربه کند و چنانچه زنجیره استوریلاینها توسط سازمانها، گروهها و افراد و اعضای خانواده یا خود افراد گسسته شود، میتوان به مصونیت افراد در مقابل خودکشی امیدوار بود.
پیشگیری از خودکشی و کاهش آن مستلزم تنظیم و اجرای برنامههایی است که آموزش، افزایش حمایت اجتماعی ابزاری و احیا و تقویت سرمایه اجتماعی را نصبالعین خود قرار دهند.
پینوشت نویسنده: معادلهایی از قبیل سیر حوادث، زنجیره رخدادها، سلسله عوامل و ُبرِش را میتوان در مقابل Storyline به کار برد اما هیچکدام را در نوشته حاضر وافی به مقصود ندانستم.
پینوشت شرق: اصطلاح انگلیسی storyline به زبان ساده به معنی خط داستانی یا خط روایت است. اینکه تصور میکنیم واژهها و اصطلاحات رایج فارسی حتی برای یک عبارت معمولی مانند این، مقصود و منظور را نمیرساند، بیشتر از آنکه ناشی از ایراد زبان همیشه پویای فارسی باشد، ناشی از ذهن ما و نوع نگاهمان به فرهنگ خودی و فرهنگ بیرونی است. ترجیح و اولویت ما تغییر کلمه استوریلاین و بهکارگیری یکی از معادلهای فارسی برای آن است که در آن صورت مفهوم هم بهتر منتقل میشد اما حسب تأکید نویسنده آن را تغییر ندادیم.
علی موسینژاد؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام