|
روزنامه شرق: در سوم ماه نوامبر نهتنها در انتخاباتی مهم و سرنوشتساز، رئیسجمهوری آتی ایالاتمتحده آمریكا انتخاب میشود، بلكه سرنوشت اتحادیه اروپا نیز به رأی گذاشته میشود.
همانطوركه مشخص نیست «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری كنونی آمریكا، اگر برای بار دوم راهی كاخ سفید شود، همچنان برنامه خود برای خروج از سازمان ناتو را دنبال و اروپا را در امور امنیتی و دفاعی رها میكند، واضح نیست که «جو بایدن»، رقیب دموكرات او، برای بازسازی روابط ازدسترفته آمریكا با این اتحادیه، چه گامهایی را برمیدارد و از همه مهمتر اروپای ازهمگسیخته امروز چه واكنشی به تغییرات احتمالی نشان خواهد داد. گروه زیادی از کارشناسان بر این باورند که حتی اگر نامزد دموکراتها پیروز انتخابات آمریکا شود، هیچ بهبود معجزهآسایی در شکاف اتحادیه اروپا-آمریکا رخ نخواهد داد. یافتههای نظرسنجیهای تازه مرکز تحقیقاتی «پیو» نشان میدهند که وجهه آمریکا در میان اروپاییها به پایینترین حد رسیده است و درحالحاضر، تنها ۲۶ درصد آلمانیها نظر مساعدی نسبت به این ابرقدرت دارند.
«ایشان تارور»، تحلیلگر روزنامه واشنگتنپست، در یادداشتی مینویسد: آنطوركه نظرسنجیها نشان میدهد با اختلاف فاحشی اروپاییها خواهان ریاستجمهوری بایدن هستند و بر این نكته تأكید میكنند كه رفتار رهبری در آمریكا بیش از اندازه مبهم است. نظرسنجی «یوگاو» كه از هر هزار شهروند کشور اروپایی تهیه شده، نشان میدهد که اروپاییها با وجود اینکه نامزد دموکراتها را خیلی خوب ارزیابی نمیکنند یا شناخت زیادی از او ندارند، بهشدت مشتاق پیروزی بایدن هستند. همین رویكرد نشاندهنده آن است كه پس از چهار سال بیثباتی در دوران دونالد ترامپ، اشتیاق واقعی برای ریاستجمهوری بایدن وجود دارد و انتظار میرود كه با سكونت یك لیبرال در كاخسفید در سال 2021 میلادی، اتحاد ماورای آتلانتیك بازیابی شود، آمریكا به توافقنامه آبوهوایی پاریس بازگردد و بسیاری از تعرفههای كه در زمان ترامپ وضع شده، لغو شود و از همه مهمتر نیروهای كه خواهان وجود اروپایی ضعیف هستند، از قدرت كنار بروند. از منظر مقامات بروكسل، این اتفاقها نوعی جبران بهشمار میآید.
«سایمون كوپر» یكی از ستوننویسهای روزنامه فایننشالتایمز نیز مینویسد اگر بخواهیم عمیقتر به این موضوع نگاه كنیم، باید بگوییم كه نگاه اروپا نیز به آمریكا همواره در حال نوسان است؛ نگرش آنان نسبت به آمریكاییها از حسادت به دلسوزی تغییر میکند. او با اشاره به گسترش نابرابریها در ایالاتمتحده و پژمردهشدن مفهوم «رؤیای آمریكایی»، اینگونه ادامه میدهد که اگر میلیاردرشدن هدف اصلی باشد، این شانس در اسكاندیناوی بیشتر از ایالاتمتحده وجود دارد.
«توما گومار»، یکی از مدیران اندیشکده «ایفری» میگوید كه شیوع ویروس کرونا در آمریکا که با مرگ بسیاری در این کشور همراه بوده، آثار حیثیتی مهمی برای ترامپ داشته است. تابهحال، ترامپ این اندازه منزوی نبود و نادیده گرفته نمیشد یا حتی مورد تمسخر مردم نبود. به باور او، از نظر سیاست خارجی، ترامپ در وضعیت بغرنجی است که نتیجه یکجانبهگرایی او بهویژه در تقابل با اروپا بوده است. همپیمانان سنتی آمریکا، نهفقط به ترامپ بهعنوان رهبر کشور نگاه نمیکنند بلکه حتی به او اعتماد هم ندارند. اوج این بیاعتمادی در رفتار «آنگلا مركل» صدراعظم آلمان نمایان است. او با رد حضور در نشست گروه هفت (G7)، نشان داد که از حمایت آمریکا دست برداشته است. مرکل در آن زمان گفت، بر این باور است که هیچگونه آمادهسازی دیپلماتیک درستی برای این نشست صورت نگرفته و او مایل نیست در نمایش ضدچینی آمریکا نقشی ایفا کند. از طرف دیگر، مرکل دعوت از «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه برای حضور در این نشست را سیاست داخلی آمریکا دانست و اعلام کرد مایل نیست در امور داخلی دیگر کشورها دخالت کند.
توما گومار درباره روابط فرانسه و آمریکا نیز معتقد است نوعی خشم و ناراحتی در فرانسه در قبال رویکرد ترامپ وجود دارد. اگرچه «امانوئل مکرون»، رئیسجمهوری فرانسه، تلاش داشت روابط خود را با روسیه باوجود موضوع کریمه افزایش دهد، اما قرار نبود یکجانبهگرایانه به پوتین نزدیک شود و دیگر کشورها را نادیده بگیرد. علاوهبراین، پس از بحران کرونا، انتظار اروپا از آمریکا بهدست گرفتن رهبری جهانی بود که متأسفانه این همپیمان اصلیِ اروپا با رویکردی یکجانبه، مانع تحقق رایزنیهای دیپلماتیک برای کاهش اثرات بحران کرونا شد و پیوسته درحال دامنزدن به شکافهایی است که چین از آنها بهرهبرداری میکند.
به باور گومار، کارنامه ریاستجمهوری ترامپ سرشار از شکستهای مختلفی درمورد کره شمالی، غرب آسیا، روابط با چین و روسیه است. مکرون نیز اعلام کرده است که ترامپ با خروج یکجانبه از توافق هستهای با ایران و خروج از توافقات نظارت تسلیحاتی با روسیه، صدمه جبرانناپذیری به امنیت اتحادیه اروپا وارد کرده است. به نظر میرسد در صورت انتخاب دوباره ترامپ، اکثر رهبران اروپایی تمایلی به دیدار و برقراری روابط دوجانبه با او نخواهند داشت. در آنسو، کارشناسان انتظار دارند که معاون سابق رئیسجمهوری آمریکا بهسرعت سفری به اروپا انجام داده، دوباره به توافق آبوهوایی بازگشته و مذاکرات هستهای با ایران را از سر بگیرد اما حوزههای مورد مناقشه شامل هزینههای نظامی، نورد استریم ۲ و کمپین واشنگتن علیه «هوآوی» چین پای بر جا خواهد ماند. ایشان تارور نیز بر این باور است كه بسیاری از اروپاییها در بایدن بازگشت به یك انترناسیونالیست سنتیتر را مشاهده میكنند؛ كسی كه روابط تاریخی اتحادیه اروپا با ایالاتمتحده را ستایش میكند و قدردان حفظ ارزشهای لیبرال است. بنابراین این انتظار وجود دارد كه با بازگشت دموكراتها به كاخسفید همكاری نزدیكتر و دوستانهتر در موارد مختلف مانند تجارت و تغییرات اقلیمی با اروپا شكل بگیرد. «تونی بلینكن»، یكی از مشاوران بایدن، در سخنان اخیر خود در اتاق بازرگانی ایالاتمتحده دراینباره گفت: «اتحادیه اروپا بزرگترین بازار در جهان است و ما باید روابط اقتصادی خود را بهبود ببخشیم». او اینگونه ادامه داد كه باید به جنگ تجاری مصنوعی كه دولت ترامپ آن را آغاز كرده، خاتمه دهیم؛ جنگی كه باعث مسمومیت روابط اقتصادی، افزایش هزینههای اشتغال و هزینههای مصرفی شده است».
«ژرار آرو»، سفیر سابق فرانسه در آمریکا نیز بر این باور است كه بایدن در صورت پیروزی نسبت به اروپا ابراز احساسات خواهد كرد و بروكسل از این روند بهخوبی استقبال میكند. درعینحال او هشدار میدهد كه این روابطی مانند همیشه نخواهد بود.
اروپاییها هرگز مطمئن نخواهند بود که چهار سال بعد، فردی رادیکالتر از ترامپ رئیسجمهور نشود. بنابراین آنان در یک دوراهی قرار دارند؛ از طرفی تمایل دارند با چین روابط تجاری گستردهتری برقرار کند و از سوی دیگر، امیدوارند با ظهور چین بهعنوان رقیب اصلی آمریکا و شکلگرفتن قطببندی جدید بتواند بار دیگر جای خود را بهعنوان یک سوگلی در قلب آمریکا باز کند. در واقع یک دشمن بزرگ است که میتواند یک رقیب را به دوست تبدیل کند.
بهطورکلی تصور عمومی در اروپا این است که دیگر نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد و این بیاعتمادی حتی با کناررفتن ترامپ نیز درمان نخواهد شد. یک دیپلمات آلمانی بدون ذکر نام به سیانان میگوید، «در آلمان گفتوگوی داخلی بزرگی بر سر اینکه آیا حتی با برندهشدن بایدن هم دیگر میتوان با آمریکا همکاری کرد یا نه در جریان است؛ چراکه آنها دیگر خیلی غیرقابل اعتماد هستند». اعتمادی که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم با هزینه و صرف وقت زیاد مانند طرح مارشال یا سخنرانی تاریخی «جان کندی» رئیسجمهوری وقت آمریكا در برلین غربی بهدست آورده بود، بهسرعت از بین رفته است.
«نوربرت روتگن» رئیس کمیته امور خارجه آلمان میگوید چهار سال ریاستجمهوری ترامپ به این معنی بوده که همهچیز به شکلی بنیادین زیر سؤال رفته است؛ وجود ناتو، پیشبینیپذیری سیاست خارجی آمریکا. این دوره ریاستجمهوری گسستی است که از جنگ جهانی دوم ندیدهایم. او مانند بسیاری دیگر در برلین نگران است که یک دوره دیگر ریاستجمهوری دونالد ترامپ، صدمات جبرانناپذیری به روابط این دو کشور در دو سوی اقیانوس اطلس بزند.
از سوی دیگر، هم آرو و هم دیگر كارشناسان اتحادیه اروپا بهخوبی میدانند كه چهار سال ریاست ترامپ، اختلافات در این قاره را بیشازپیش آشكار كرده است. برخی از كشورهای شرقی همچنان از رویكرد ترامپ استقبال میكنند و این در حالی است كه كشورهایی مانند فرانسه و آلمان هنوز درباره نقش اروپا در صحنه جهانی مردد هستند و نمیدانند كه این اتحادیه بهعنوان قطب سوم سیاستجهانی، باید در كنار ایالاتمتحده قرار بگیرد یا چین.