|
خبرگزاری آریا: پایگاه خبری Justsecurity به نقل از یک منبع آشنا به تفکرات «جو بایدن»گزارش داد، با توجه به اینکه از زمان تحلیف جو بایدن، (رئیس جمهور احتمالی بعدی آمریکا) تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن 2021 فقط 5 ماه فرصت است، انتظار میرود که بایدن در همین زمان بازگشت ایران به تعهدات خود ذیل توافق هستهای 2015 را تضمین کند.
این گزارش میگوید، دلیل «بازگشت پاک» آمریکا به برجام در ازای بازگشت ایران به محدودیتهای خود تحت توافق، قبل از هرگونه مذاکره گسترده برای توافقی دیگر، این است که پنجره عقب راندن ایران از توسعه فعالیتهای هستهای این کشور، که در خلال سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران به وجود آمده است، کوتاه است.
این گزارش از قول «وندی شرمن» مذاکره کننده ارشد سابق آمریکا میگوید که ایران تابستان سال بعد انتخابات برگزار میکند و احتمالا یک رئیس جمهور از جناح مقابل تیم فعلی در ایران پیروز انتخابات خواهد شد و حسن روحانی(رئیس جمهور به گفته آنها حامی تعامل) نمیتواند برای یک دوره دیگر نامزد انتخابات شود.
این گزارش در ادامه اضافه کرد، یک مقام دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا که با دیدگاههای جو بایدن آشنا است میگوید که موضع بایدن همان است که در ماه سپتامبر در مقالهای آن را تشریح کرده بود؛ اگر ایران به تعهدات خود بازگردد واشنگتن به عنوان نقطه آغاز مذاکرات بعدی به برجام بازخواهد گشت.
این مقام سابق آمریکایی همچنین مدعی شده، بایدن سپس، از احیای اعتبار آمریکا برای همراه کردن متحدان نزدیک خود در اروپا استفاده خواهد کرد و دیپلماسی دیگری را برای توسعه برجام، محکم کردن بندهای این توافق و رفتارهای بی ثبات کننده ایران در منطقه آغاز میکند.
مقامات ایران هرگونه مذاکره مجدد درباره برجام و بندهای مربوط به آن را رد کردهاند. «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران اخیرا گفته، ما چیزی خارج از برجام نمیخواهیم. ما خواستار حقوق خود و آن چیزی هستیم که درباره آن مذاکره کردیم. امکان مذاکره مجدد درباره برجام وجود ندارد.
Justsecurity همچنین به نقل از یک مقام سازمان ملل که به گفته این پایگاه خبری منحصرا درباره مسائل ایران کار میکند مدعی شده، «بازگشت پاک» آمریکا به برجام مطمئن ترین راه برای بازگشت ایران به محدودیتهای هستهای ذیل این توافق و محدود کردن ذخایر اورانیوم این کشور است.
وی افزود: من فکر میکنم که یک بازگشت پاک نه تنها ممکن است بلکه هنوز هم مسیر پیشرفت رو به جلو علیرغم مخالفتها باز است..
وی تاکید میکند که آسانترین مسیر رو به جلو، بازگشت بدون پیش شرط به برجام است.
این درحالیست که روزنامه «نیویورکتایمز» اخیرا به بررسی تلاشهای دولت دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در آخرین هفتههای خود جهت دشوار کردن کار دولت احتمالی جو بایدن برای بازگشت به سیاستهای چهار سال پیش پرداخته و نوشت ترامپ به دنبال کاهش احتمال مشارکت دوباره واشنگتن در توافق هستهای ایران است.
در بخشی از این یادداشت آمده است: «مقامهای [دولت] ترامپ در تلاش هستند تا تحریمهایی جدیدی را بر ایران اعمال کنند که شاید برای آقای بایدن، خنثی کردن آنها دشوار باشد، به دلیل این نگرانی که به سهل گرفتن به یکی از خطرناکترین دشمنان آمریکا متهم شود».
این مقام سازمان ملل با اشاره به مواضع مقامات ایرانی درباره اینکه آمریکا باید ابتدا به تعهداتش در برجام بازگردد نیز گفته، بایدن میتواند یک دستور اجرایی صادر کند تا دستور اجرایی ترامپ در سال 2018 باطل شود و به وزرای خارجه و خزانه داری آمریکا این اختیار را بدهد که همزمان با تایید بازگشت ایران به تعهداتش از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شروع به لغو تحریمها کنند.
وی در ادامه مدعی شده، من فکر میکنم ایرانیها بین 4 تا 6 هفته، بسته به تصمیماتی که میگیرند، میتوانند به تعهدات خود در چارچوب برجام بازگردند و آژانس آن را راستی آزمایی کند. و این زمانی است که دفتر کنترل داراییهای وزارت خارجه آمریکا میتواند دستورالعملهای جدیدی در ارتباط با معافیتهای تحریمی و تعلیق تحریمهای بانکی ایران صادر کند.
تله ترامپ برای بایدن درباره تحریم های ایران
یک اندیشکده آمریکایی در تحلیلی با اشاره به تلاش دولت دونالد ترامپ برای اعمال تحریم های ضدایرانی در روزهای پایانی ریاست جمهوری نوشت: برای دولت بایدن بهتر است در تله تحریمی دولت ترامپ نیفتد، تنها راه خروج از این شرایط، رسیدن به یک توافق سیاسی با ایران و کاستن از تنش هاست.
اندیشکده و موسسه مطالعاتی "کویینسی" در تحلیلی به قلم «تیلر کالیس» (Tyler Cullis) می افزاید: تحریم روزهای پایانی دولت ترامپ سد راه دولت بایدن برای برداشتن تحریم ها بعنوان «دیوار تحریم ها» خواهد بود از این رو به نظر می رسد بایدن قادر به برداشتن تحریم های ایران نشده و امکان بازگشت آمریکا به توافق هسته ای میسر نمی شود و درنهایت با برداشته نشدن تحریم های ایران این توافق از هم فرو خواهد پاشید؛ موضوعی که بایدن و دولت وی باید از دامی که دولت ترامپ به این منظور برای وی گسترده اجتناب ورزد.
کالیس در تحلیل خود در فارن پالیسی می نویسد: درحالی که با شمارش معکوس برای ورود جو بایدن به کاخ سفید روبه رو هستیم که دراین میان دولت ترامپ با تمام تلاش درصدد تسریع و افزودن تحریم های دیگر بر ایران است تا باعث شود روابط بین ایران و آمریکا به روابطی دائما مناقشه آمیز بدل شود.
این تحلیلگر اندیشکده کووینسی می نویسد: گواه این موضوع آن است که به محض مشخص شدن پیروزی جوبایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، «الیوت آبرامز» (Elliott Abrams) نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به اسرائیل (سرزمین های اشغالی) سفر کرد تا استراتژی جدید اعمال تحریم ها علیه ایران را به نتانیاهو ارائه دهد، آبرامز دراین باره به صراحت گفت «هدف وارد ساختن شماری زیادی از تحریم های ممکن علیه ایران تا بیستم ژانویه (اول بهمن ماه روز تحلیف بایدن) است».
مقاله تحلیلی این اندیشکده آمریکایی درادامه می افزاید: استراتژی جدید که به نام «دیوار تحریم ها» (sanctions wall) نامیده می شود و این واژه و عنوان توسط «مارک دوبوویتز» (Mark Dubowitz) مدیر اندیشکده «دفاع از دموکراسی ها» مطرح شده، هدفش آن است که از لحاظ سیاسی هر رئیس جمهوری بعدی آمریکا که بر سر کار می آید قادر و جرات برداشتن تحریم های اعمال شده بر ایران را نداشته باشند.
کالیس نویسنده این تحلیل در ادامه نوشت: برای عملی ساختن این «دیوار تحریم ها»، در ارتباط با برنامه هسته ای، دولت ترامپ گستره ای از تحریم ها را بخصوص در بخش وسیعی از اقتصاد ایران که در برگیرنده بخش صنعت و بانکداری است اعمال کرده است، بنابراین چنانچه این فرضیه پیش رود، دولت بایدن از منظر سیاسی خواهد هراسید که این مجموعه از تحریم ها را از روی ایران بردارد و درنتیجه قادر به بازگشت به توافق هسته ای نیست، توافق از هم خواهد پاشید و مناقشه بین ایران و آمریکا شدیدترخواهد شد.
فارن پالیسی می نویسد: بنابراین برای دولت آتی بایدن بهتر آن خواهد بود در تله ای که بدین وسیله از سوی دولت ترامپ گسترده شده نیفتد، تنها راه خروج از این چرخه، یک توافق سیاسی با هدف کاستن از تنش ها و آرام کردن تنش بین هر دو کشور است.
در ادامه، این اندیشکده آمریکایی می افزاید: بایدن رئیس جمهوری آمریکا قرار است در کمتر از چند هفته دیگر وارد کاخ سفید شود، در آنجا معضلات عمیق و بحرانی که در تاریخ آمریکا سابقه نداشته است انتظار وی را می کشند، شیوع ویروس کرونا و یک اقتصاد ویران شده؛ برای برخورد با این بحران ها دولت آتی بایدن با تهدید ملی وخیم مواجه بوده که از زمان ریاست جمهوری «آبراهام لینکلن» در سال 1861 میلادی، بی سابقه است.
کالیس تحلیلگر این مقاله در پایان نوشت: به نفع جو بایدن رئیس جمهوری منتخب و دولت آتی وی است که بر میزان و شدت تنش ها نیافزاید، رفتاری معقولانه نسبت به سرنوشت شومی که از سوی دولت ترامپ برای وی برجای مانده انجام دهد، درغیر این صورت خطراتی همچون گزینه هایی بین تسریع برنامه هسته ای ایران یا یک مناقشه نظامی ویرانگر تشدید خواهد شد.
بن بست فاجعه بار
روزنامه واشنگتن پست در گزارشی، راهبرد دونالد ترامپ در غرب آسیا بخصوص در قبال جمهوری اسلامی ایران را بن بست فاجعه بار توصیف کرد.
سیاست ترامپ در قبال ایران به بن بست فاجعه بار رسیده استبه گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ روزنامه واشنگتن پست در مقاله ای جنگ روانی ترامپ در خصوص حمله احتمالی به ایران را نشان از شکست فشار حداکثری به ایران دانست و نوشت، این تلاشهای مذبوحانه نشان میدهد که چگونه راهبرد اصلی ترامپ در چهار سال گدشته به بن بستی فاجعه بار منجر شده است.
واشنگتن پست نوشت، مثبتترین میراث سیاست خارجی دونالد ترامپ می توان به توافق آشکار سازی سه کشور عربی با اسرائیل اشاره کرد.
این روزنامه آمریکایی در پایگاه اینترنتی خود و در تحلیلی به قلم جکسون دیل نوشت: به هرحال سیاست اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ در خلع سلاح کره شمالی و فشار اقتصادی به ونزوئلا ناکام ماند، همانگونه که تلاشهای وی برای استفاده از تعرفهها به منظور مجبور کردن چین به ترک بازارگرایی نتیجهای نداشت. روابط آمریکا با متحدان نزدیکش در اروپا نیز در حال نابودی است.
البته در غرب آسیا هم ماجرایی بزرگتر و منفیتر از اینها وجود دارد. اکنون مشخص شده است که مهمترین بخش از سیاستهای ترامپ در غرب آسیا به مراسمی که ماه سپتامبر در کاخ سفید با حضور سران امارات عربی متحده، بحرین و اسرائیل برگزار شد، مربوط نمیشود، بلکه با نشست 10 روز پیش در دفتر رئیس جمهور ارتباط دارد که در آن ترامپ درباره حمله به ایران از مشاورانش نظر خواست.
این تلاش مذبوحانه ترامپ که بلافاصله با مخالفت گروه امنیت ملی آمریکا مواجه شد، نشان دهنده آن است که چگونه راهبرد اصلی ترامپ در چهار سال گذشته به بن بستی فاجعه بار منجر شده است.
در واقع حرکت اصلی بازی ترامپ در غرب آسیا متحد کردن اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس و پس ازآن همراه شدن با آنها در یک مبارزه بی امان ضد ایران بود. ترامپ مصمم بود توافق هستهای با جمهوری اسلامی را برهم زند، زیرا این توافق دستاورد سیاست خارجی باراک اوباما بود، وی در اولین سفر خارجی خود به عنوان رئیس جمهور آمریکا با سران عربستان سعودی رقص شمشیر کرد، کشوری که به اشتباه فکر میکرد صدها میلیارد دلار سلاح از آمریکا خریداری خواهد کرد و از طرف دیگر وی میخواست اسرائیل را از خود خشنود سازد.
اما این سیاست از هر جهت شکست خورد. باوجود اعمال تحریمهای شدید علیه ایران و ترور فرمانده ارشد ایرانی (شهادت سردار قاسم سلیمانی)، حکومت تهران نه سرنگون شد و نه نفوذش در سراسر غرب آسیا کاهش داد.
پس از خارج شدن ترامپ از توافق هسته ای، تهران هم تولید اورانیوم غنی شده خود را افزایش داد و اکنون 12 برابر بیشتر از زمانی که ترامپ رئیس جمهور شد، اورانیوم غنی شده دارد. این حجم برای ساخت دو کلاهک کافی است. این پیشرفت، ترامپ را به بررسی جسورانه و بی نتیجه حمله به ایران واداشت، ایدهای که مشاورانش آن را رد کردند و گفتند میتواند در آخرین روزهای ریاست جمهوری وی به وقوع یک جنگ منطقهای منجر شود.
اتحاد مستحکم ترامپ با سعودیها موجب شد وی به توجیه تهاجمات خارجی و سرکوبهای داخلی آنها بپردازد، جنایاتی مانند بمباران مدارس و فروشگاهها در یمن تا به قتل رساندن و مثله کردن جمال خاشقچی، روزنامه نگار در تبعید سعودی. حمایت بی قید و شرط ترامپ از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نیز باعث شد وی از یک طرح صلح یک جانبه بین اسرائیل و فلسطینیان حمایت کند که تنها به برهم زدن روابط بین آنها انجامید.
شاید از همه مهمتر این بود که ترامپ درست خلاف آنچه در وعدههای انتخاباتی اش گفته بود، یعنی خارج کردن آمریکا از غرب آسیا و جنگهای بی پایان این منطقه، عمل کرد. اوباما هم همین هدف را داشت و توافق با ایران راه اصلی رسیدن به چنین هدفی بود. ایده، مقابله با بزرگترین تهدید بالقوه ضد آمریکا و اسرائیل بود، یعنی یک زرادخانه هستهای ایرانی و پس از آن ایجاد تعادل در منطقه بین ایران و عربستان سعودی.
اما ترامپ تهدید هستهای ایران را تقویت کرد، به جنگهای فرقهای در لبنان، عراق و سوریه دامن زد و پس از آن آمریکا را با طرف سنی متحد کرد و جدا شدن آمریکا از منطقه را غیرممکن ساخت. حتی وی هزاران نیروی آمریکایی دیگر به غرب آسیا اعزام کرد تا به محافظت از چاههای نفت عراق و سوریه بپردازند.
حال این پرسش مطرح است که جو بایدن، رئیس جمهور جدید آمریکا، در این وضعیت چه کاری انجام خواهد داد.
نخست آنکه وی میخواهد اشتباهاتی را که او و اوباما مرتکب شدند به یاد بیاورد، مهمتر از همه، قضاوت اشتباه آنها درباره توافق سازش اسرائیل و فلسطینیان به عنوان موضوع کلیدی منطقه و در اولویت قرار دادن آن با وجود عدم تمایل آشکار رهبران فلسطینی.
اما پس از آن وی باید راهبرد تعادل اوباما را احیا کند، راهبردی که به آمریکا اجازه میدهد خود را در برابر تهاجمات و موارد نقض حقوق بشر عربستان سعودی همسو کند و در عین حال از غرب آسیا دور شود، هدفی که دو رئیس جمهور قبلی نیز به دنبال آن بودند.