کد خبر: ۶۰۵۵۲۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ - ۱۳ دی ۱۳۹۹

خاورميانه بايدن، معلق میان ترامپ و اوباما

شرق: رئیس‌جمهوری ایالات‌ متحده، دونالد ترامپ، با زیرسؤال‌بردن مشروعیت انتخابات ریاست‌جمهوری آمریكا و همچنین پیروزی رقیبش جو بایدن، خسارت‌های فراوانی را به بار آورده است.

امتناع او از پذیرش نتایج آرای این انتخابات نه‌تنها دردسرهای داخلی بی‌شماری داشته است؛ بلكه باعث تضعیف چهره ایالات ‌متحده در خارج از مرزهای این كشور و كاهش اقتدار اخلاقی رهبران آن، برای انتقال آرام قدرت ‌شده و تعهد به آرمان‌های دموكراتیك را نیز كاهش داده است.

این مسئله در كنار سیاست‌هایی كه ترامپ پس از چهار سال حضور در كاخ‌ سفید باقی گذاشته است، كار انتقال قدرت را برای بایدن در خانه آشفته می‌كند و در خارج از مرزهای آمریكا نیز آن‌گونه به نظر‌ می‌رسد كه دولت جدید شروعی خشن داشته است؛ به‌ویژه در خاورمیانه.

خاورميانه بايدن، معلق میان ترامپ و اوباما

در هفته‌های گذشته دولت ترامپ به منطقه خاورمیانه به طرز بی‌سابقه‌ای توجه كرده است و حداقل چهار نفر از مقامات عالی‌رتبه آمریكایی از اسرائیل و دیگر كشورهای متحد آمریكا در خلیج‌ فارس دیدار كرده‌اند: مایك پمپئو، وزیر خارجه، الیوت آبرامز، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران و ونزوئلا، رنه كلارك كوپر، معاون وزیر خارجه در امور سیاسی و نظامی آمریکا و جرد كوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ.

این در حالی است كه ترامپ تحریم‌های ایران را تسریع كرده و این‌گونه تصور می‌شود كه برای ترور محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایران، به اسرائیل چراغ سبز نشان داده است. ناو هواپیمابر آمریكایی به سرپرستی ناوشكن هسته‌ای «یو‌اس‌اس نیمیتز» نیز دوباره به خلیج‌ فارس بازگشته است و به‌ نظر می‌رسد این وضعیت جنگی بیش از آنكه هدف سیاسی مشخصی باشد، در راستای سیاست‌های داخلی ایالات ‌متحده اتخاذ شده است.

هرچند متفقین دولت در حال خروج از خاورمیانه، به بایدن پیروزی‌اش را تبریك گفته‌اند؛ در‌عین‌حال آنان بر این تصورند كه هم با ترامپ در حال همكاری هستند و هم با احزب مخالف دموكرات او كه به‌زودی هدایت كاخ‌ سفید را در دست خواهند گرفت و از سوی دیگر آنان به ‌همراه دیگر كشورهای خاورمیانه خود را برای ریاست‌جمهوری بایدن آماده می‌كنند.

ازاین‌رو محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی، به صرافت افتاده تا اختلاف خود را با قطر حل كند (البته هنوز مشخص نیست كه این آشتی به‌ معنای پیروزی برای ترامپ تعبیر خواهد شد یا آن را به حساب بایدن خواهند نوشت). ولیعهد سعودی همچنین به‌ دنبال تسهیل روابط با تركیه است و درباره عادی‌سازی روابط‌ عربستان با اسرائیل محتاط‌تر از گذشته عمل می‌كند. او در حقیقت قصد دارد با خنثی‌كردن تنش‌ها از همان ابتدا روابط درستی را با دولت بایدن آغاز كند.

همچنین به‌ نظر می‌رسد عبدالفتاح السیسی، ‌رئیس‌جمهوری مصر نیز در حال انجام اقدامات آشتی‌جویانه است. دولت او در هفته‌های اخیر چندین زندانی سیاسی را آزاد كرده است. در تركیه، دولت رجب اردوغان در نهایت از برات آلبایراك، دامادش كه وزیر دارایی نیز بود، فاصله گرفت؛ كسی كه اعتبار و ارزشش تا همین اواخر تنها به تماس‌های ضروری‌اش با كوشنر و كاخ‌ سفید محدود می‌شد؛

بنابراین این‌گونه تصور می‌شود كه رهبران خاورمیانه انتظار دارند ریاست‌جمهوری بایدن دقیقا مخالف آن چیزی باشد كه در دوران ترامپ تجربه كرده‌اند و دولت او تا حدودی به‌ معنای بازگشت برخی از سیاست‌های دولت باراك اوباما، رئیس‌جمهوری پیشین آمریكاست؛ اما انتصاب‌های امنیتی اخیر بایدن نشان می‌دهد كه این تصور ممكن است با واقعیت همخوانی نداشته باشد. با‌‌این‌حال با قاطعیت می‌توان گفت كه دولت جدید واشنگتن دست‌کم از سه طریق سیاست‌ خارجی كاخ‌ سفید را تغییر می‌دهد:

نخست آنكه تصمیم‌گیری از طریق نهادها در واشنگتن احیا خواهد شد. سیاست‌ خارجی ایالات‌ متحده در طول دوران ترامپ به طرز خطرناكی از سوی شخصی خودشیفته و مستبد، شخصی‌سازی شده بود؛ فرایندی كه به رهبران خارجی كمك می‌كرد تا نفوذ بیشتری در كاخ‌ سفید داشته باشند.

مقاماتی كه اقتدار ترامپ را به چالش می‌كشیدند، اخراج یا مجبور می‌شدند كه استعفا بدهند؛‌ بنابراین تنها گروهی از وفاداران و فرصت‌طلبان باقی می‌ماندند. در این دوران سیاست‌گذاری سنتی و همكاری بین آژانس‌ها نیز به‌همین‌ترتیب نادیده گرفته شدند. ترامپ به مؤسسات كلیدی مانند پنتاگون و وزارت خارجه كه تحت مدیریت او به حاشیه رانده یا به طور كل كنار گذاشته شده بودند، اعتمادی نداشت.

هنگامی‌كه بایدن و دموكرات‌ها رسما دولت را در دست بگیرند، رهبران خاورمیانه دیگر نمی‌توانند با ردوبدل‌كردن پیام‌های آخرشبی واتس‌اپی با داماد ترامپ یا تظاهر به اینكه وزارت خارجه یك آژانس پیش‌پا‌افتاده است، كار خود را پیش ببرند. آنها باید با دیپلماسی سنتی روبه‌رو شوند و با سفارتخانه‌ها و نمایندگان رسمی در ارتباط باشند. این فرایند به ‌معنای بازگشت رقابت بین آژانس‌های آمریكایی بر سر موضوعات سیاست‌ خارجی به‌ویژه در خاورمیانه است و این روند احتمالا تصمیم‌گیری در واشنگتن را كند خواهد كرد.

دوم آنكه بایدن باید بار دیگر دست به پیش‌بینی در امور سیاسی بزند. آشفتگی داخلی دولت ترامپ –تحقیقات در سطوح بالا، استیضاح، تنش‌های نژادی، تبلیغات توییتری، تغییر مداوم مقامات- هم بر سیاست داخلی تأثیر منفی گذاشته، هم پویایی سیاست ‌خارجی را از بین برده است.

در آن سو، تمایل رئیس‌جمهوری بر اقدامات غیرمتعارف در عرصه بین‌المللی –استفاده از تعرفه‌ها به‌عنوان ابزاری سیاسی، نادیده‌گرفتن متحدان، تهدید به استفاده از نیروهای نظامی یا تعامل با دشمن‌های سنتی مانند رهبر كره ‌شمالی یا طالبان افغانستان- زمینه بی‌اعتمادی را به ‌وجود آورده است. پس بایدن بار دیگر به سمت تعامل با متحدان سنتی به‌ویژه با اتحادیه اروپا برمی‌گردد و می‌توان با سهولت بیشتری آینده سیاسی را پیش‌بینی كرد.

و در آخر آنكه به احتمال زیاد تغییرات عمده‌ای در اولویت‌های ایالات‌ متحده در خاورمیانه رخ خواهد داد. دولت بایدن احتمالا با تفكرات تشكیلاتی واشنگتن همسوتر خواهد بود و پس از آن خواهد بود كه با خروج منابع آمریكا در خاورمیانه بر بازدارندگی مسكو و چین تمركز كند. دولت بعدی تلاش خواهد كرد تا درگیری‌ها در خاورمیانه را كاهش دهد و در این مسیر احتمالا با مقاومت بازیگرانی روبه‌رو خواهد شد كه به‌ دنبال استفاده حداكثری از موقعیت‌های استراتژیك خود هستند. همچنین تغییر رویكرد واشنگتن به سمت مقابله با چین و روسیه، این تصور را در میان رهبران خاورمیانه به‌ وجود می‌آورد كه قدرت آمریكا در منطقه تضعیف و تا حدودی هم محدود خواهد شد.

ترامپ در طول چهار سال گذشته با رویكرد معاملاتی بیش از حد در خاورمیانه سرمایه‌گذاری كرده است و رهبران خاورمیانه باید آماده شرایط جدید و متفاوتی شوند؛ چرا‌كه در چهار سال آینده بیش از حد مورد هجوم واشنگتن قرار خواهند گرفت. رویكرد اصلی بایدن پیشبرد اتحاد اعراب و اسرائیل علیه ایران است؛ آن‌هم با هزینه‌كردن شركای سنتی مانند اردن یا جلب حمایت متحدان متفاوت‌تر مانند رجب اردوغان در تركیه یا محمد بن‌سلمان در عربستان.

بر خلاف ترامپ، ریاست‌جمهوری بایدن به ‌جای حضور فعالانه در خاورمیانه، بیشتر واكنشی خواهد بود و این به‌ معنای حداقل تعامل با ایران،‌ برقراری روابط پیچیده با تركیه و مماشات با اسرائیل است. در حقیقت بایدن حد فاصلی بین ترامپ و اوباما خواهد بود. همچنین باید روی میراث ترامپ در خاورمیانه حساب باز كند كه شامل پیش‌شرط‌های جدید برای دستیابی به توافق با تهران و روند عادی‌سازی هراس‌انگیز بین اعراب و اسرائیل می‌شود، از‌این‌رو برخی از رهبران خاورمیانه نگران تغییرات در واشنگتن هستند.

اگر دولت بایدن با لحن جدیدی دست به افشای اقتدارگرایی آنها بزند و برای تعامل با تهران بیش از حد مدارا كند، متحدان كنونی سرسخت ترامپ ممكن است درخواست‌های او را در مسائل حقوق‌بشری نادیده بگیرند و با ایجاد ائتلاف جدید با اسرائیل،‌ در برابر مواضع او بایستند. آنها می‌توانند به‌ طور مستقیم با اسرائیل همكاری كنند یا از نفوذ تل‌آویو در واشنگتن برای تحت فشار قرار‌دادن بایدن بهره ببرند.

میراث برجامانده از دولتِ در حال كناره‌گیری ترامپ، ممكن است فرصت‌هایی را برای حركت دولت جدید فراهم كند؛ اما چالش‌های منطقه همچنان پابرجا خواهد ماند. تیم ترامپ مین‌های زیادی را در زمین سیاست‌ خارجی خاورمیانه كاشته و پاك‌سازی آنها در چهار سال آینده گامی پراهمیت است. در چنین شرایطی رهبران خاورمیانه بسیار زودهنگام دست به آزمایش بایدن خواهند زد و اگر رئیس‌جمهوری جدید ایالات ‌متحده می‌خواهد برای چهار سال جدی گرفته شود، ‌باید از همان ابتدا شجاعت به خرج دهد.

جو ماكارون. پژوهشگر اندیشكده مركز عرب در واشنگتن دی‌سی


نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"