کد خبر: ۶۱۱۱۷۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۹ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۹

سرقت‌های سریالی از خانه مقتول

روزنامه همشهری: اسرار قتل زنی که جسد بی‌سر او در خانه‌اش کشف شده بود با دستگیری مرد آشنا و اعتراف او به جنایت هولناک فاش شد.

27بهمن‌ماه پسری جوان به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید شدن عمه‌اش داد. وی گفت: عمه‌ام سال‌هاست که در یک خانه قدیمی 2طبقه حوالی ده‌ونک زندگی می‌کند. همسر او سال 72فوت شد و چون عمه‌ام فرزندی نداشت در این مدت تنها زندگی می‌کرد.

وی ادامه داد: من ساکن شهرستان هستم و هر از گاهی با عمه‌ام تماس می‌گرفتم و احوالش را می‌پرسیدم. اما چند روزی می‌شود که هرچه به او زنگ می‌زنم جواب نمی‌دهد. موبایلش هم خاموش است و حتی در شبکه‌های اجتماعی خانوادگی‌مان هم آنلاین نیست و حدس می‌زنم که بلایی بر سرش آمده است.

جسد بدون سر

با گفته‌های پسر جوان تیمی از مأموران راهی خانه زن 62ساله شدند. آنها هر چه زنگ زدند، جوابی نشنیدند و این در حالی بود که همسایه‌ها می‌گفتند متوجه بوی تعفن از خانه وی شده بودند. در این شرایط مأموران با دستور قضایی، قفل در خانه زن تنها را شکستند و قدم به آنجا گذاشتند. آنها به محض ورود با خانه‌ای به‌هم ریخته روبه‌رو شدند. بعضی از وسایل خانه مانند فرش‌ها و ظروفی که داخل کابینت‌ها بود سرقت شده بود. در گاوصندوقی که داخل اتاق بود باز بود اما اثری از صاحبخانه نبود. مأموران به جست‌و‌جو در خانه قدیمی ادامه دادند تا اینکه جسد بی‌سر صاحبخانه را در حمام پیدا و ماجرا را به قاضی محمد جواد شفیعی، بازپرس جنایی پایتخت، گزارش کردند.

ردپای یک آشنا

جسد مقتول دچار فساد نعشی شده و این نشان می‌داد که زمان زیادی از مرگ وی می‌گذرد. همچنین با توجه به وضعیت خانه مشخص بود که عامل جنایت با انگیزه سرقت دست به چنین جنایت هولناکی زده است. آثاری از تخریب در و ورود به زور وجود نداشت و این موضوع حکایت از این داشت که قتل از سوی یک آشنا صورت گرفته است. در گام بعدی کارآگاهان جنایی به تحقیقات محلی دست زدند تا اینکه سرنخی از عامل این جنایت هولناک به‌دست آوردند. همسایه‌ها می‌گفتند در چند روز اخیر پسر یکی از همسایه‌ها به‌نام صادق را دیده‌اند که به خانه مقتول رفت‌وآمد می‌کرد. صادق در حالی دستگیر شد که خودروی 206مقتول در اختیار او بود. او که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت به قتل زن تنها اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره آگاهی تهران قرار گرفت.

انگیزه: سرقت

صادق متولد 56 است و سوابق کیفری زیادی در پرونده‌اش دارد؛ از سرقت گرفته تا حمل مواد‌مخدر. او دیروز برای بازجویی به شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و پیش روی قاضی محمد جواد شفیعی، جزئیات جنایت هولناکی که مرتکب شده را شرح داد. صادق خمار بود و هرازگاهی در جلسه بازپرسی چشمانش را می‌بست تا بخوابد. او در تمام طول جلسه با خونسردی ماجرای قتل زن همسایه را شرح داد و گفت انگیزه‌اش سرقت و رسیدن به پول بوده تا با آن مواد‌مخدر تهیه کند.

چند وقت بود که مقتول را می‌شناختی؟

خانه پدری‌ام در ده‌ونک است. از بچگی در آنجا بزرگ شده‌ام. البته بعد از اینکه ازدواج کردم به کرج رفتم و در آنجا ساکن هستم اما مدام به محله قدیمی‌مان می‌روم تا به خانواده‌ام و بچه محل‌ها سر بزنم. مقتول هم زنی تنها بود که در همان محله زندگی می‌کرد.

چطور وارد خانه‌اش شدی؟

مرا می‌شناخت و آن روز رفته بودم که ماشینش را تحویل بدهم اما قصد قتل نداشتم. در یک لحظه وسوسه شدم و او را کشتم.

ماشینش دست تو بود؟!

من مکانیک هستم. یک روز قبل از قتل اتفاقی مقتول را در محل دیدم. به من گفت ماشینش خراب است. گفتم ماشین را باید ببرم تعمیرگاه. زن بیچاره به اعتبار خانواده‌ام و اینکه سال‌هاست همسایه‌ایم ماشینش را به من داد. ماشینش را تعمیر کردم و روز بعد به مقابل خانه‌اش رفتم تا آن را تحویلش بدهم.

پس چرا او را کشتی؟

او یک اشتباه بزرگ کرد و مرا به خانه‌اش راه داد. گفت بیا داخل خانه تا حساب و کتاب کنیم. می‌خواست پول تعمیر ماشین را بدهد. پول دستش بود و من پشت سر او وارد خانه‌اش شدم. رفت برایم چای آورد و من آن را نوشیدم. در دستش تعداد زیادی تراول بود که با دیدن پول وسوسه شدم. من از بچه‌های محله شنیده بودم این زن وضع مالی خوبی دارد. همان لحظه تصمیم به قتل گرفتم و وقتی از جایش بلند شد تا به آشپزخانه برود از پشت سر به سمتش هجوم بردم و با بالشت خفه‌اش کردم.

بعد طلا‌ها و لوازم خانه‌اش را سرقت کردی؟

لوازم خانه را سرقت کردم اما اثری از طلا نبود.

اما در گاوصندوق باز بود؟

باورکنید طلایی داخلش نبود. من یک فهرست از طلاهایش که داخل گاوصندوق گذاشته بود را دیدم. یک برگه بود و فهرست تمام طلاهایش را نوشته بود اما من طلایی پیدا نکردم.

چه لوازمی سرقت کردی؟

بعد از قتل، فقط 2میلیون تومان پول نقدی را که در خانه بود سرقت کردم. حدود 5یا 6روز بعد وقتی پول‌ها تمام شد دوباره به خانه مقتول برگشتم و وسایلی مانند فرش‌ها، ال سی دی، جارو برقی و ظروف آشپزخانه را سرقت کردم. البته در چند نوبت. فکر می‌کنم بعد از قتل حدود 3یا 4بار به خانه مقتول رفتم و هر بار این وسایل را سرقت کردم.

جسد داخل خانه بود؟

هربار که وارد آنجا می‌شدم جسد داخل سالن پذیرایی افتاده بود. اما بار آخر تصمیم گرفتم آن را از خانه بیرون ببرم. به همین دلیل آن را به داخل حمام بردم که مثله‌اش کنم. می‌خواستم دیگران تصور کنند او گم شده است و جسدی هم یافت نشود. ابتدا سر را جدا کرده و در باغچه‌ای همان حوالی دفن کردم. می‌خواستم بقیه جسد را هم دفن کنم اما آخرین بار متوجه حضور پلیس در مقابل خانه شدم و مدتی بعد هم دستگیر شدم.

با وسایل سرقتی چه کردی؟

خودرو را به پسرم دادم و گفتم قسطی خریده‌ام. مابقی وسایل را هم به حیاط خانه پدری‌ام بردم و به یک ضایعاتی فروختم. کل آن وسایل شد 3میلیون تومان چون مغازه‌دار آنها را نخرید. چهره‌ام مشخص بود که معتاد و دزدم و حاضر نشد وسیله دزدی بخرد.

چند وقت است معتادی؟

حدود 20سال. شیشه و هروئین می‌کشم و قتل را هم درحالی‌که دچار توهم شیشه بودم انجام دادم.


نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"