|
روزنامه همدلی: حجتالاسلام والمسلمین علی یونسی که در دولت اصلاحات وزیر اطلاعات بود و نگاهی به همه اقوام و گروهها داشت، در دولت اول روحانی، دستیار رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی شد و با ابلاغ قانون منع بهکارگیری بازنشستگان از این سمت کنار رفت.
نگاه وی به برخی مسائل داخلی در مواردی حاشیهساز شد. سخنان وی در تمجید از پرچم شیر و خورشید ایران و پیامی که به مناسبت تولد زرتشت صادر کرده بود، از جمله این موارد است که این چهره سیاسی را در کانون برخی موافقتها و مخالفتها قرار داده است.
وی در تازهترین گفتوگوی خود با مهدی نصیری در سلسله برنامههای «عصر حیرت» نیز سخنانی بر زبان آورد که احتمالا واکنشبرانگیز خواهد بود. روایتی از افکار آیتالله مصباح یزدی در قبل از انقلاب و مخالفت شهید بهشتی با او، وجود برخی قرائتها در وزارت اطلاعات برای از میان بردن مخالفان نظام، و تمجید بیسابقه او از شخصیت کوروش پادشاه هخامنشی از جمله مواردی است وی در این گفتوگو به آنها پرداخته است. در ادامه گزیدهای از این گفتوگو منتشر میشود:
مخالفت شهید بهشتی با آیتالله مصباح
از بهترین اساتید مدرسه حقانی آیتالله مصباح بودند. ایشان نسبت به التقاط مسائل دینی با مسائل غیر دینی به شدت حساسیت نشان میدادند.
آیتالله مصباح افکار مخالف و این اواخر طلاب مخالف خودشان را تحمل نمیکردند. میگفت توی مدرسه یا جای من هست یا اینها؛ مرحوم آقای قدوسی تقریبا برای اداره مدرسه عاجز شدند، بالاخره علاج این مسئله به عهده شهید بهشتی بود که دعوت شده بود منزل شهید قدوسی و چند نفر از طلاب (من، شهید شاهچراغی، دکتر مقدم و جواد محدثی) به عنوان نماینده مخالفین شیوه تدریس آقای مصباح دعوت شدند.
آیتالله بهشتی پرسیدند شما چرا مخالف هستید؟ ما گفتیم ما مخالف نیستیم، ما اتفاقا جزء مشتاقان تدریس آقای مصباح هستیم. آقای مصباح میفرمایند که یا من باید در این مدرسه باشم یا این طلبهها.
حرف ما این است که ایشان در مورد هر نظری و شخصیتی حق دارند نقد کنند، ولی نباید به آنها نسبتی بدهند همین. آقای بهشتی رو کردند به آقای قدوسی و گفتند من خوشحالم که محصول مدرسه ما این طلبهها هستند و اینقدر منطقی فکر میکنند و برادرمان آقای مصباح اگر چنانچه اصرار دارند که نباشند ما طلبهها را ترجیح میدهیم که باشند. آیتالله مصباح از مدرسه حقانی رفتند و موسسه در راه حق را تشکیل دادند.
آیتالله مصباح شدیدا با دموکراسی مخالف بود. آیتالله مصباح صادقانه میگفت دموکراسی در اسلام نداریم. اصلا نظام جمهوری به نظر ایشان التقاطی بود.
در داخل وزارت اطلاعات چندین نظریه وجود داشت. یک نظریه این بود که بالاخره دشمنان را باید از سر راه برداشت با کمترین هزینه؛ افرادی بودند هنوز هم ممکن است کسانی در سازمانهای اطلاعاتی امنیتی که این تئوری را داشته باشند. افرادی این را اسلامیزه هم کردند که این روش، روش درستی است کم هزینه، سریع، بیخطر و راحت؛ شدیدا مخالف بودم. قبل از این که به وزارت اطلاعات بروم با افرادی که متهم بودند به این کارها، در دادگاه نظامی برخورد و مجازات کردم.
قهر با صندوق رای بدترین تصمیم است
جریانهای سیاسی بدترین تصمیمی که میگیرند این است که با صندوقهای رای قهر کنند. آنها باید فرد مناسب را انتخاب کنند با همین مضایق شورای نگهبان با همین فیلترهای تحمیلی شورای نگهبان که من همیشه مخالف این بودم.
من با حکومت نظامیان و با فکر نظامی مخالف هستم، همینطور با حکومت روحانیان یا فکر حاکمیت محض روحانیت مخالفم. حتما باید حکومت با انتخابات صورت بگیرد.
گفتوگوی ملی را در مقطعی که وزیر اطلاعات بودم شروع کردم. معاون سیاسیام را مامور کردم که همه رهبران سیاسی و احزاب و سازمانها و شخصیتهای سیاسی را به وزارت اطلاعات دعوت کنید با هم صحبت بکنیم.
یک دستسازی قومیتی به مصلحت نیست
ما در ایران یک گسلهای ریشهداری داریم به نام اقوام ایرانی. انسجام ما در پذیرش تکثر و تنوع هست و تبدیل تضادهای قومی به تکثر قومی. یک دستسازی نه شدنی است و نه به مصلحت است و نه مشروع است.
ایران ظرف اسلام است؛ یعنی این مظروف بدون ظرف نابود میشود. کسانی که اسلام را منهای ایران بخواهند، اسلام را از دست میدهند و کسانی که ایران را بدون اسلام بخواهند ایران را هم از دست میدهند؛ این دو تا لازم و ملزوم هم هستند.
کوروش افتخاری برای ایرانیان است
کوروش تنها شخصیت حاکم جهانگشای مقدس برای همه بشریت است و این افتخار نصیب ما ایرانیها است. قرآن او را پیغمبر یا شبهپیغمبر ستوده است. تاریخ ایران از 1357 یا 1358 یا حتی از تاریخ اسلام شروع نشده. اینها مراحل تکاملی ملت ایران است.