کد خبر: ۶۱۲۱۰۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۸ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۹

نشانه‌هایی که می‌گویند بایدن «شیفته» ایران است

طی هفته‌های گذشته خطوط سیاست خارجی جدید دولت آمریکا در قبال خاورمیانه مشخص شده است...

انتخاب: راسل برمن استاد دانشگاه استنفورد و عضو انستیتو راستگرای «هوور» در «نشنال اینترست» نوشت: طی هفته‌های گذشته خطوط سیاست خارجی جدید دولت آمریکا در قبال خاورمیانه مشخص شده است. رئیس جمهور جو بایدن که چندی پیش در وزارت امور خارجه صحبت می‌کرد اظهار داشت که واشنگتن کمک‌های نظامی خود به عربستان سعودی را محدود کرده و به پشتیبانی از حملات ریاض علیه حوثی‌ها پایان می‌دهد. در همین حال، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه درخواست دولت ترامپ برای فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران را پس گرفت و در واقع با این اقدام حق ایران در واردات سلاح‌های متعارف را پذیرفت. با این اوصاف کاهش پشتیبانی از سعودی‌ها و هموار کردن راه برای تقویت نظامی ایران اولین گام آمریکای بایدن بود.

در همین حال، در حالی که واشنگتن با این اقدامات مماشات خود در قبال ایران را نشان می‌داد، تهران هم همچنان به وسیله نیروهای نیابتی خود در یمن، عراق و لبنان به حملات علیه دارایی‌ها یا شرکای آمریکا ادامه می‌داد، از جمله حملات موشکی 15 فوریه به اربیل که با تلفاتی هم همراه بود!

همزمان، رئیس‌جمهور جدید آمریكا امتیازات بی قید و شرطی به آنها می‌دهد، چنان که گویی اساسا سیاست گذاران آمریکایی در یک جهان موازی و غافل از جنگ‌های روی زمین زندگی می‌کنند. این عدم واقع بینی در اظهارات اخیر مقامات آمریکایی به طرز دردناکی روشن شد. مقاله اخیر سناتور کریس مورفی پیرامون لزوم اتخاذ سیاستی جدید در خلیج فارس در کنار موضع گیری اخیر وزارت خارجه آمریکا در مورد نقض حقوق بشر از سوی پ ک ک جلوه‌هایی از همن عدم واقع بینی بودند.

مورفی طی مقاله‌ای برای فارین افرز در تاریخ 19 فوریه نوشت که آمریکا باید با تجدید نظر در سیاست منطقه‌ای خودش راهی برای خروج از باتلاق خاورمیانه بیابد. با این حال، مورفی هیچ اشاره‌ای به بلندپروازی‌های ایران و عواقب عدم حمایت آمریکا از متحدانش در منطقه نمی‌کند، او اگرچه به درستی استدلال می‌کند که آمریکا باید عربستان را به موازین حقوق بشری وادار کند، اما همزمان در مورد نقض حقوق بشر در ایران حرفی برای گفتن ندارد. این یک استاندارد دو گانه است و سعودی‌ها را حساس می‌کند.

مورفی عضو برجسته کمیته روابط خارجی سنا است، بنابراین یکی از بازیگران اصلی در تدوین سیاست خارجی آمریکا به حساب می‌آید. این اظهارات او در این نقش آن هم در یک نشریه تاثیرگذار مثل فارین افرز، گواه ضعف تفکر استراتژیک در سیاستگذاری حوزه سیاست خارجی دولت بایدن است. در مقطع فعلی به نظر می‌رسد به دلیل تمایل دولت برای رفتن در آغوش ایران هرگونه ادعای ضد سعودی با استقبال مواجه می‌شود.

همچنین اخیراً شاهد یک گاف قابل توجه در مدیریت سیاست خارجی دولت بایدن بودیم. در 10 فوریه، ترکیه با هدف رهایی گروگانهایش که در دست "پ.ک.ک" بود، عملیاتی را در کردستان عراق آغاز کرد. با نزدیک شدن نیروهای ترکیه، "پ.ک.ک" گروگان‌ها را با خونسردی تمام و به وسیله شلیک تیر خلاص به سرشان اعدام کرد.

با این اوصاف می‌توان عملیات ترک‌ها را مانند همه مأموریت‌های نجات ناموفق زیر سال برد، اکنون این بحث در ترکیه پیرامون عدم موفقیت این عملیات در جریان است. با این وجود تردیدی نیست که اعدام گروگان‌ها نقض فاحش حقوق بشر است. انتظار می‌رود که دولت بایدن در محکومیت این اتفاق جدی باشد، آنهم نه فقط به این دلیل که ترکها متحد سازمان پیمان آتلانتیک شمالی آمریکا هستند یا واشنگتن پ.ک.ک را به عنوان یک سازمان تروریستی می‌شناسد.

در ابتدا بیانیه اولیه صادر شده توسط وزارت امور خارجه در 14 فوریه در بهترین حالت بیانیه‌ای کاملا خنثی بود تا اینکه روز بعد سخنگوی دولت اصلاحیه‌ای را منتشر و در آن با قاطعیت اقدام "پ ک ک" را محکوم کرد. چگونه می توان این تناقض را توضیح داد؟ ممکن است وسوسه شوید تا آن را به بی کفایتی دولت نسبت دهید، اما این دولت برخلاف سلف خود، کارکنان با تجربه‌ای را بر مسند امور نشانده است. تیم سیاست خارجی بایدن با توجه به تجربه‌ای که دارد باید بتواند در اولین بار بهترین موضع گیری را داشته باشد. به احتمال زیاد این دو بیانیه متفاوت در حقیقت منعکس کننده اختلاف در داخل گروه سیاست خارجی بایدن است.

بدیهی است که برخی می‌خواهند پ.ک.ک را از انتقاد دور نگه دارند، احتمالاً به این دلیل که این گروه برای استراتژی کردهای میراث دوران اوباما در مبارزه با داعش بسیار مهم است. کردها یک شریک بالقوه در کارزار ضد تروریسم آمریکا بودند و از طرفی دشمن ایران هم نیستند، به همین خاطر اهمیت این گروه برای دولت بایدن می‌تواند دو چندان باشد. در سوی مقابل دیگران در وزارت امور خارجه در تلاشند این روایت را که می توان تروریستهای "پ.ک.ک" به عنوان کردهای بد را از "ی پ گ"(YPG) به عنوان کردهای خوب جدا کرد.

با توجه به خشونت‌های مداوم در منطقه، جنگ‌های یمن و سوریه، اصابت موشک به اهدافی در خاک عربستان سعودی و خشونت سیاسی در عراق و لبنان این اظهارات نادرست توسط مورفی و بیانیه متناقض در مورد پ.ک.ک به نظر می‌رسد تنها یک آشفتگی باشد. با این حال، آنها همچنین نشانه گرایش دولت و برخی اعضای کنگره به سمت ایران و دوری از شرکای سنتی واشنگتن یعنی ریاض و آنکارا هم به حساب می‌آید. بر اساس این دیدگاه، عمده ترین مشکلات منطقه ناشی از حضور آمریکایی و شخصیت شرکا و متحدان آمریکا است. مفهوم این چشم انداز این است که آمریکا باید از مبارزات هژمونی منطقه‌ای ایران تبعیت کند.

هنوز یک سوال آشکار در مورد منبع این شیفتگی به ایران وجود دارد اینکه واقعا چرا با وجود چهل سال تب ضدآمریکایی در ایران که هرگز هیچ نشانه‌ای از کاهش را هم نشان نداده باز دولت بایدن این چنین شیفته تهران است. پاسخ به این پرسش ممکن است در برخی عقاید ایدئولوژیک طیفی از دموکرات‌ها نهفته باشد، اینکه شخصیت انقلابی جمهوری اسلامی برای آنها جذاب است، در حالی که جمهوریخواهان محافظه‌کار بیشتر به نظام‌های سلطنتی تمایل دارند.

از همه مهمتر، سیاست‌های ضد آمریكایی ایران آشكارا با دیدگاه دموکرات‌های ترقی خواه که آمریکا را عامل اصلی بدبختی‌های جهان می‌داند همپوشانی دارد. شعارهای تهران در حقیقت طنین انداز عقاید ضد امپریالیستی ترقی خواهان داخلی آمریکا است که ترجیح می‌دهند به جای حمایت از دوستان، دشمنان آمریکا را در آغوش بگیرند. در طول چهار سال آینده، وظیفه سردخانه‌های آمریکا احتمالا جمع و جور کردن کشته‌هایی است که به واسطه این طرز فکر به منافع آمریکا و شبکه شرکا و متحدان واشنگتن وارد می‌کند.


نظر شما
طراحی و تولید: "ایران سامانه"