|
همدلی: روزهای فرسایشی بازار سرمایه تمامی ندارد. در اولین روز هفته جاری نیز شاخص کل بورس، با ریزش بیش از هشت هزار واحد به کار خود پایان داد.
نگاهی به وضعیت معاملات در اواسط بازار شنبهای که گذشت حکایت از رسیدن حجم معاملات به 1600 میلیارد تومان دارد که تحلیلگران از این حجم به عنوان نشانه کمبود نقدینگی در بازار یاد میکنند. به نظر میرسد از زمانی که دامنه نوسان از مثبت و منفی پنج به مثبت شش و منفی دو رسیده، روند فرسایشی در این بازار شدت گرفته است.
هر چند که اظهارنظرها در این زمینه متفاوت است و برخی یکی از دلایل اصلی این روند ریزشی را خروج نقدینگی و برخی دیگر نوسانات نرخ دلار بر اساس تغییر انتظارات تورمی عنوان میکنند. فضای سیاسی، اقتصادی یا هر دلیل دیگری که پشت این ماجرا باشد، حالا در روزهای پایانی سال انگار که صفهای فروش سنگینتر شده و روزهای فرساشی دستبردار این بازار نیست.
بازیگران قدیمی بازار میگویند خیلی از سهمها در خواب هستند؛ یعنی نه ورود پولی در آنها مشاهده میشود و نه خروج پول در آنها جریان دارد. البته ناگفته نماند که خبرهای اقتصادی مثبتی همزمان با شدت گرفتن این روند ریزشی به گوش میرسد که همگی در جلوگیری از ریزش این بازار بیتاثیرند.
بر اساس اخباری که دو روز گذشته منتشر شد، در فصل پاییز رشد اقتصادی کشور، به مثبت ٠,٨درصد و رشد اقتصادی بدون نفت به مثبت ٠.٢درصد رسید، از سوی دیگر سکانداران بانک مرکزی نیز روی خوشی به افزایش نرخ سود بانکی نشان ندادهاند که همگی این خبرها از نگاه تحلیلگران میتواند برای پایان روزهای ناخوش بازار سرمایه خوب باشد، اما ظاهرا اینطور نیست و ریزش در این بازار تمامی ندارد.
حمید کوشکی، تحلیلگر بازار سرمایه درباره روند اینروزهای بازار سرمایه میگوید: «بازار سرمایه با توجه به تغییرات مثبت سیاسی، باید منتظر ریزش بیشتر از این هم باشد، ما یک حلقه مفقوده در این بازار داریم و آن ارتباط بین سودآوری و عملکرد یک شرکت است، نداشتن یک ارتباط بین عملکرد و ارزش سهام یک شرکت یکی از مشکلات اصلی ما در این بازار است، با نداشتن این ارتباط، وضعیت طوری شده که ما ارزندگی یک سهم را بر اساس قیمت آن تعیین میکنیم و زمانی که قیمت یک دارایی به عنوان مثال از دو هزار تومان به هزار تومان رسید، میگوییم حالا وقت سرمایهگذاری روی این سهم است، این در حالی است که ارزندگی سهم یا دارایی نباید بر اساس قیمت باشد، بلکه باید بر اساس عملکرد اقتصادی شرکتها باشد».
این تحلیلگر ارشد بازار سرمایه در ادامه گفتوگوی خود افزود: «در یکی از ارزیابیهای انجام شده توسط یکی از رسانهها، این سوال میان سرمایهگذارانی که با روش غیرمستقیم سرمایهگذاری کرده بودند مطرح شد که با چه روشی سرمایهگذاری میکنید، در نتایج به دست آمده مشخص شد که شش درصد از افرادی که پاسخ داده بودند اصلا تحلیل بنیادی را قبول نداشتند، این نشان میدهد که در دنیای فعلی ما مفهوم ارزش مبهم است،
بنابراین با بیتوجهی به مفهوم ارزشها، سهامدارانی که بر اساس قیمت ارزندگی سهمی را ارزیابی کردهاند، شروع به اعتراض کرده و ریزش بازار را ناشی از دستکاری عمدی عنوان میکنند، چرا که دو گروه اصلی در این بازار سرمایهگذار هستند که یکی از این گروهها، مدیران سرمایهگذار یا سبدگردانها هستند، این افراد در صورت ریزش قیمتها معترض اصلی هستند، چرا که از بازار سود خوبی عایدشان نشده، این در حالی است که توجه به ارزش بنیادی شرکتها این مسائل را ایجاد نمیکند».
کوشکی افزود: «سرمایهگذاران بورس با این ذهنیت که بورس هم مانند کالا است وارد این بازار شده و انتظار دارند همانطور که قیمت ماشین، مسکن یا حتی خودکاری که دو سال قبل خریده بودند، رشد کرده، ارزش دارایی آنها در بورس نیز افزایش یابد، اما این یک نگاه اشتباه است و باید بر اساس تحلیل بنیادی به ارزندگی سهمها پرداخت». این تحلیلگر در ادامه گفت: «محرک اصلی بازار سرمایه نرخ دلار است، طی سالهای اخیر سودآوری شرکتها بیشتر بر اساس نرخ دلار بوده، این در حالی است که شرکتهای ایرانی در اصل توسعه چندانی نداشتهاند».
کوشکی ادامه داد: «درصد بالایی از شرکتهای بازار سرمایه در گرو عوامل درونی هستند، رشد، فروش و مدیریت هزینه این شرکتها بیشتر بر اساس نرخ دلار است، زیاندهی یا سوددهی شرکتهای بزرگ ما بر مبنای نرخ دلار است و افزایش قیمت ارز است که باعث شده تا این شرکتها از زیان خارج شوند، برای ارزیابی دقیق بازار و پیشبینی روزهای در پیش روی بورس باید دید آینده دلار چه میشود؟
دلار نیز گره خورده به مباحث سیاسی که البته بخش زیادی از افزایش نرخ ارز به دلیل مدیریت داخلی است». این کارشناس بازار سرمایه افزود: «هر چه بیشتر به سمت خبرهایی از جنس خبرهای مثبت برای اوضاع سیاسی پیش برویم، اوضاع بورس وخیمتر میشود، چرا که نرخ دلار کاهش مییابد و در نتیجه سودآوری شرکتها کم میشود، اما ابهامات سیاسی به قدری زیاد هستند که به طور قطعی نمیتوان درباره قیمت دلار و در نتیجه شاخص کل بورس اظهارنظر قطعی ارائه کرد».
کوشکی ادامه داد: «هر چه اخبار سیاسی مثبتتر باشد، نگاه سرمایهگذاران بزرگ به این سمت متوجه میشود که حداقل قرار نیست جهشی در قیمتها ایجاد شود، بر همین اساس مفروضات شرط اصلی جهت حرکت بورس هستند، مثلا در شهریور که کسی به درستی نمیدانست ترامپ میآید یا بایدن، خیلیها که نگاهشان به ریاست جمهوری هشت ساله بود با فرض روی کار آمدن ترامپ میگفتند که کف دلار 30هزار تومان است، بنابراین در آنروزها وقتی هر برگه سهم فولاد در سه هزار تومان معامله میشد به یکدیگر توصیه میکردند که سهم را کمتر نفروش، اما حالا من میگویم که ارزش فولاد در حال حاضر هزار تومان است، بنابراین بازار سرمایه با همین مفروضات است که حرکت میکند نه اینکه با جو ایجاد شده در آن».
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت: «در مجموع بازار سرمایه در سالهای اخیر بیشتر از آنکه بر اساس دلایل اقتصادی حرکت کرده باشد، بر اساس قیمت دلار پیش رفته، قیمت دلار نیز به دلیل سیاسی رشد کرده نه این که ریشه اقتصادی داشته باشد». این تحلیلگر ارشد بازار سرمایه با اشاره به دلیل اصلی افزایش قیمت دلار طی سالهای اخیر، صحبتهای خود را اینطور ادامه داد: «تنها دلیل افزایش قیمت دلار تحریمها نبوده، بلکه به دلیل مباحث مدیریتی نیز افزایش قابلتوجهی در قیمت ارز مشاهده شد و دلار تا 30 هزار تومان پیش رفت، حالا نیز بر اساس چشمانداز نرخ دلار میتوان درباره روند بازار سرمایه طی ماههای آینده اظهارنظر کرد.
قیمت دلار و در نتیجه شاخص کل بورس، به عدم ترس از آینده بستگی دارد. البته بخش زیادی از افزایش قیمت ارز به دلیل عدم توانایی در فروش نفت و عدم بازگشت منابع ارزی از کشورهای دیگر بود، در صورتی که تحریمها برطرف شود به اندازه افزایش نرخ دلار، بازار سرمایه نیز تعدیل میشود».
کوشکی افزود: «در صورت برگشت به شرایط عادی و فروش نفت به میزان دو میلیون و 500 هزار بشکه نفت در روز و در نتیجه دسترسی به منابع ارزی، قیمت ارز روند کاهشی به خود میگیرد که این موضوع میتواند در تداوم روند ریزشی بازار سرمایه موثر باشد». این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفتوگوی خود با «همدلی» افزود: «با توجه به این که اقتصاد ما جنبه سیاسی زیادی دارد، نمیتوان به طور قطعی درباره قیمت دلار اظهارنظر کرد، بنابراین هر گونه اظهارنظری درباره بازار سرمایه نیز با قطعیت امکانپذیر نیست».
کوشکی در ادامه گفت: «ما جزء معدود کشورهایی هستیم که تورم ناشی از هزینهها و وضعیت بد اقتصادی، اوضاع بورس ما را خوب میکند، در حال حاضر حجم پول ما به شدت بالاست و در صورتی که حجم نقدینگی بالا باشد، هر چه رشد اقتصادی افزایش یابد، همه چیز روی تورم سوار میشود، اما در صورتی که نقدینگی افزایش یابد و این پولها به سمت تولید حرکت کنند، این موضوع در عملکرد شرکتها تاثیر خوبی دارد و حتی تورم نیز کاهش مییابد».
کوشکی افزود: «بنابراین از آنجا که همه چیز بستگی به اتفاقات سیاسی و دلار دارد، باید گفت در صورتی که قیمت دلار در محدوده 20 تا 23 هزار تومان باشد، شاخص 900 تا یک میلیونی برای بورس ما منطقی است، البته تاکید میکنم که این موضوع بستگی به نرخ دلار دارد، در صورتی که مباحث سیاسی به سمت خوبی پیش نرود، بورس گارد صعودی به خود میگیرد، بنابراین نباید فراموش کرد که بازار بر اساس دادهها خود را به روز میکند، بنابراین نه تنها تا پایان سال، بلکه تا زمانی که انتظار تورمی بالا نباشد، نمیتوان منتظر افزایش شاخص کل بورس بود، اما در صورتی که انتظارات تورمی نباشد، دلار پتانسیل صعود را نداشته باشد رشد بازار متوقف میشود».