|
آرمـــــان ملـــی: در روزهایی که برخی به دنبال تنشزایی در روابط ایران با برخی دولتها هستند، تعدادی از تحلیلگران آمریکایی نیز وارد این عرصه شدهاند و به مقایسه سیاست خارجی جو بایدن با سیاست روسای جمهور پیشین این کشور پرداخته و عنوان میکنند بایدن در زمینه ونزوئلا، ایران، عراق، سوریه، فلسطین و هائیتی مانند دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا عمل میکند، چراکه دو حزب آمریکا یک سیاست مشترک را دنبال میکنند.
هنوز بسیاری بر این باورند بهندرت پیش میآید که سیاست خارجی در حالت گذار از یک دولت به دولت دیگر، با شرارت کمتری همراه باشد اما این امر عملا در دو ماه گذشته کاملا در خصوص بایدن و ایران متفاوت بوده است. در راستای بررسی این مساله گفتوگویی با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه داشته ایم که در ادامه میخوانید.
آیا این روزها بار دیگر دیپلماسی در حوزه برجام با بنبست مواجه شده است؟
دیپلماسی ماهیتی دارد که میتوان از طریق آن همواره به نتایجی رسید و هیچ مسیری کمهزینهتر از دیپلماسی برای رسیدن به اهداف نیست. مشخصا در دو ماه اخیر ایران نتوانسته از فرصتهای بهوجودآمده استفاده کند؛ فرصتهایی که همچون شهابسنگ هستند و بهسرعت از مقابل ما عبور میکنند.
در نخستین وهله با توافقی که میان دولت و آژانس رقم خورد، وضعیت تا حدودی به کنترل درآمد و دو ماه و چند روزی هنوز فرصت هست تا از این توافق به بهترین شکل استفاده کرد. نطقهای مقامات آمریکایی گویای این است که بهصورت غیرمستقیم در حال رد و بدل کردن پیامهایی با ایران هستند. مقامات آلمانی، قطری، سوئیسی و ... در این زمینه فعال شدهاند و پیام طرفهای آمریکایی را به ایران منتقل میکنند. تا این لحظه اما تغییر روشنی در این حوزه به وجود نیامده، هرچند دیپلماسی جای تنش را در دو ماه گذشته گرفته است.
برای تغییر در این عرصه باید چه اقداماتی در دستورکار طرفین قرار گیرد؟
باید تکلیفمان با خودمان مشخص شود و مشخص کنیم منافع خود را چگونه تعریف میکنیم. اگر منافع ما اینگونه تعریف شده باشد که این تحریمها نعمت نیست و به این باور رسیده باشیم که تحریمها در حال ضربه زدن به کشور است و عملا سالانه 100میلیارد دلار به کشور ضربه وارد میکند و سبب شده فقر و فلاکت بیشتر شود و سلامت مردم به خطر بیفتد، باید به سمت دیپلماسی حرکت کرد.
دیپلماسی ذاتا دادوستد است و نمیتوان آن را یکطرفه فرض کرد. نمیتوان در جای خود نشست و از طرف مقابل انتظار داشت. باید به پای میز مذاکره رفت و گفتوگو کرد. دیپلماسی مانند یک معامله تجاری است و هیچگاه 100درصد نمیتوان در این عرصه به موفقیت و خواستههای خود دست یافت. ممکن است یکی بیشتر سود کند و یکی کمتر اما معامله نیاز دو طرف است. ایران نیز باید به سمت یک معامله برود.
دولت اگر میخواهد به مردم خدمت کند باید به سمتی حرکت کند که به منافع مردم رسیدگی شود. در درجه اول باید به سلامت و معیشت مردم از طریق سیاست خارجی خدماترسانی شود. این موضوعی است که درحال حاضر در ایران به آن توجهی نمیشود و صرفا سیاستهای هزینهساز در دستورکار قرار گرفته است. تا زمانی که این گونه است نمیتوان راه آسانی را متصور بود.
تحرکات منطقهای برای اخلال در آرامش نسبی این روزها، با چه اهداف دیگری صورت میگیرد؟
برجام از ابتدا دشمنان زیادی در داخل ایالاتمتحده و در منطقه خاورمیانه داشت که مهمترین آنــــــــها رژیمصهیونیستی و عربستانسعودی بودهاند. حتی برخی نیروهای غیردولتی منطقه و برخی قدرتها که در ظاهر دوست هستند نیز مخالف برجام بودهاند. این گروهها و کشورها دوست ندارند که مناسبات خارجی ایران به حالت عادی بازگشته تا ایران بتواند نفت و گاز خود را به فروش برساند و تجارت خود را با جهان توسعه دهد. فرصتی که ایران باید از آن استفاده میکرد، به دست آن کشورها افتاده و آنها نیز بهخوبی این فاصله را پر کردهاند.
کشورهای عربی و رژیمصهیونیستی و در داخل آمریکا نیز جمهوریخواهان در همین عرصه فعال شده تا اجازه ندهند بایدن به برجام بازگردد. آنها قصد دارند برجام را برای همیشه از بین ببرند. امروز ما باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم. باید مشخص شود میخواهیم اقدامی شبیه به آنها انجام دهیم و تشنج را افزایش دهیم یا اینکه دیپلماسی و گفتوگو را روی میز قرار دهیم.
افزایش تشنج مشخصا به ازبینرفتن همیشگی برجام ختم خواهد شد و این فرصت ایدهآل را از کشور میگیرد. باید این فرصت را برای بایدن به وجود آوریم؛ زیرا منافع کشورمان ایجاب میکند که یک توافق حاصل شود. باید اقدامات دشمنان را به شکست بکشانیم. اگر دیپلماسی را امروز متوقف کنیم باید هزینههای سنگین آن را نیز بپردازیم.