عکس شباهت عجیب شبنم قلی خانی و خواهرش
شبنم قلی خانی در 19 آبان ماه سال 1356 متولد شد. شبنم قلی خانی در تهران بدنیا آمد.شبنم قلی خانی دارای دیپلم ریاضی فیزیک است و در دانشگاه در رشتهٔ تئاتر قبول شد و گرایش طراحی صحنه را برگزید. پس از آن شبنم قلی خانی ، در کنکور کارشناسی ارشد در گرایش کارگردانی تئاتر مشغول به تحصیل شد و هم اکنون فارغ التحصیل شده است. شبنم قلی خانی از سال 2114 عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ایران بود و به آموزش بازیگری و تئاتر می پرداخت.
شبنم قلی خانی هم چنین بازیگری به کودکان را برای چندین سال در یک مؤسسهٔ فرهنگی تدریس می کرد. او استاد کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است و لیسانس طراحی صحنه را در سال 2111 از دانشگاه آزاد اسلامی تهران دریافت کرد.
شبنم قلی خانی و مادرش
عکس شبنم قلی خانی را در کنار خواهر و برادرش در ادامه میبینید.
شبنم قلی خانی چند سال به همراه همسرش به کشور استرالیا سفر کرد و مشغول تحصیل در رشته کارگردانی سینما شد.
ماجرای آشنایی و ازدواج شبنم قلی خانی و همسرش آقا رضا:
- شبنم:خواهر رضا و خواهر من که هر دو از ما بزرگتر هم هستند، دوستان صمیمی یکدیگر بودند. زمانی که در دانشگاه قبول شدم. برای درس ماکت سازی احتیاج داشتم یک نفر به من کمک کند. خواهرم گفت برادر دوستم در رشته معماری تحصیل می کند و می تواند به تو کمک کند. آشنایی ما از ساخت این ماکت آغاز شد و در نهایت خواهرهای ما برایمان این نقشه را کشیدند و در نهایت سال 86 با هم ازدواج کردیم.
روز خواستگاری استرس نداشتید؟ مثلا چایی رو پای آقا رضا نریخت؟ (خنده)
- شبنم:فکر می کنم شما خیلی به فیلم هندی علاقمند هستید (خنده) مراسم خواستگاری ما خیلی سنتی و رسمی برگزار شد اما خوشبختانه هیچ اتفاق غیرقابل پیش بینی در آن نیفتاد و همه چیز خیلی خوب پیش رفت.
حس مادر شدن برای هر آدمی، یک حس متفاوت و دوست داشتنی است، نمی خواهید این حس را تجربه کنید؟
- شبنم:فکر می کنم بهترین و عجیب ترین حس دنیا، مادر شدن است. مادر بودن یک حس طبیعی است که برای هر آدم سالمی وجود دارد چون به نوعی حس امتداد حیات و زندگی است. اینکه یک موجود را در درون خودت پرورش دهی و بعد هم برای او مادری کنی، حس بسیار لطیف، زیبا و دوست داشتنی است. برای تجربه این حس زیبا، باید همه شرایط فراهم باشد. با توجه به اینکه ما اینجا تنها هستیم و از خانواده هایمان دوریم، این اتفاق یک مقدار نگران کننده است.
- رضا:(لبخند...)