|
نعمت احمدی؛ حقوقدان در روزنامه آرمان ملی نوشت: موضوع کرونا و نوع برخورد دولت با قضیه آن از فاصلهگذاریهای اجتماعی تا تعطیلی مشاغل مربوطه موضوعی است که باید از مناظر مختلفی بررسی و به آن توجه کرد. در سطح جامعه این مسأله مورد مناقشه است که چرا مسئولان در مقابل تعداد فوتیهایی که هر روز آمار آن بالاتر میرود، تصمیم قاطع و جدی نمیگیرند؟
فراموشمان نشود مدتی قبل در یکی از سخنرانیهای مقام معظم رهبری، از تعداد تلفات مربوط به کرونا و انطباق آن با تعداد مسافرین یک هواپیما که نشانه کثرت درگذشتگان میباشد، یاد کردند. درحالی که در آن زمان اعداد به شدت پائینتر از زمان امروز بود. در سخنانی که آقای احمدینژاد با خبرگزاری آناتولی ترکیه داشتهاند، به مواردی اشاره شده که با تاسف در سطح جامعه نیز این شایعات به گوش میرسد که احتمالا مسئولان خود از واکسن استفاده نمودهاند و حتی کلیپی پخش شد که بهرغم مخالفت در خصوص واکسن فایزر و خرید آن، ظاهرا محمولهای از این واکسن در یکی از فرودگاههای کشور تخلیه شده است. اگر آن کلیپ واقعیت داشته باشد، باید پرسید در چه زمانی این واکسن وارد کشور شده و بهرغم تاکیدات چگونه خریداری و بین چه افرادی توزیع شده است.
آمار بالای 300 نفر، آمار پائینی نیست. این افراد عدد نیستند بلکه عضو یک خانواده میباشند و در موج چهارم بیش از 12هزار نفر به جمع درگذشتگان افزوده شده است. سه هفته تعطیلیای که اخیرا آن را پشت سر گذاشتیم، آنقدر جدی نبود که بتواند از آمار درگذشتگان کسر کند. هماکنون با تعطیلات عید سعید فطر روبهرو هستیم و تعطیلات نیمه خرداد هم پیش روست. مهمتر از آن از بیستویکم اردیبهشت نامنویسی کاندیداهای ریاستجمهوری شروع میشود و متعاقب آن تبلیغات کاندیداها را پیش رو داریم. درحقیقت آینده خوبی را پیش رو نداریم. با چنین وضعی پرسش این است آیا مسئولان فکری به حال شرایط کرونایی کشور کردهاند یا خیر؟ آیا شایعاتی از این دست که آقای احمدینژاد در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها به آن اشاره کردهاند، واقعیت دارد؟ از طرفی مردم هم این شایعه را قبول نمودهاند و الا این پرسش مطرح میشود چگونه است که سرعتی در خرید واکسن و تزریق آن را نمیبینیم؟
هنوز از ردیف سنی 80 سالهها به گروههای سنی دیگر نرسیدیم. از ابتدای شروع کرونا و فوت مردم بر اثر ابتلا به این بیماری، آمارها همیشه مورد تشکیک بوده و بعضا مسئولان بهشت زهرای تهران و سایر مسئولان شهرستانها، به نوعی از آمار یاد میکنند که این آمار را باید با دیدی وسیعتر و تعداد بیشتر نگاه کرد. واقعیت این است که جامعه در یک بهت و حیرتی فرو رفته و سایه شوم بیماری را بالای سر خود حس میکند. هر روزه خبر از تلفات بیشتر را میشنویم. افرادی که در جامعه به عنوان کسانی که فیالواقع برای به ثمر رسیدن آنها، هزینههای زیادی خرج شده است. برای نمونه در هفته گذشته همکار دانشگاهی من که اتفاقا وکیل دادگستری هم بود، آقای دکتر منصور رحمدل یکی از چهرههای شناخته شده حقوق جزای کشور به ویروس کرونا گرفتار و متاسفانه او را از دست دادیم و چهرههایی از این دست فراوانند. از طرفی مردم این سوال را از خود میپرسند چرا فقط مردم عادی و معمولی گرفتار ویروس کرونا میشوند. چرا خبری از درگذشت مدیران ولو میانی کشور نیست؟
که همین مطلب این ظن و گمان را در بین مردم بیشتر کرده است که با تاسف ظاهرا هستند افرادی که واکسن کرونا را دریافت کردهاند و الا چه تفاوتی بین مدیران کشور و مردم عادی در ابتلا به این بیماری و اثر آن میباشد؟ پرسش این است کرونایی که مدیران و مسئولان میگیرند مگر از نوع دیگری است که به سرعت بهبودی پیدا میکنند اما مردم کوچه و خیابان روزانه نزدیک به چهارصد نفر تلفات دارند.
مهم نیست که پردهپوشی کنیم و سخنانی از نوع گفتمان دکتر احمدینژاد را در شرایط خاص امروز نوعی شایعه و احتمالا نوعی مخالفت با دولت بدانیم اما واقعیت اعداد و ارقام را که نمیتوان پنهان کرد. از ابتدای ابتلای به کرونا و افرادی که از این بیماری با تاسف به جمع رفتگان میپیوندند، این شایعه پخش بود که آمار به مراتب بیش از این اعداد اعلامی و بعضا تا دو، سه برابر میباشد. واقعیت این است مردم وقتی میبینند دولت در شرایطی نیست که در پی تعطیلی و رعایت فاصله اجتماعی به مردم کمک کند، مالیاتشان را دریافت نکند و حقوق افرادی که بیکار میشوند را بپردازد؛ این واقعیت تلخ را میدانند که دولت در شرایطی نیست که قادر باشد جبران ضرر تعطیلی و رعایت فواصل اجتماعی را بکند.
اما این توقع را دارند که به هر حال کشوری با امکانات دولت ایران بتواند واکسن به حد کافی تهیه کند و از آمار کشتهشدگان که هر روز بالاتر میرود، جلوگیری بنماید. آیا امکانات دولت در این حد نیست که برای جلوگیری از گسترش این بیماری و افزایش تلفات روزانه به هر طریق از دولتهای دوست مانند چین و روسیه واکسن تهیه کند؟ یکی از ایرادات مردم به نحوه عملکرد دولت نوع روابط با چین و روسیه میباشد.
وقتی قرارداد 25 ساله با چین میرود که نهایی شود، وقتی روابط با روسیه به مرحلهای رسیده است که رفتوآمد بین وزرای امور خارجه ایران و کشور روسیه به امری عادی تبدیل شده است، وقتی که حالت بحرانی ویروس کرونا سایه شوم خود را بر سر مردم بیپناه کشور افکنده است، آیا این دو دولت که اتفاقا جزو بزرگترین و مهمترین تولیدکنندگان واکسن میباشند، با توجه به قراردادهای مفصل اقتصادی و تجاری که بین ایران و این دو کشور موجود است و عملا رابطه با کشورهای غربی در گروی برجام است اما رابطه با دولت چین و روسیه به محدودیتهای برجامی بستگی ندارد، نباید به یاری دولت ایران بشتابند؟ در این شرایط مردم حداقل توقع دارند دولت از وضع موجود و روابطی که با این دو دولت دارد، استفاده کند و در بحرانیترین زمانی که کشور ایران دچار آن است، واکسن مورد نیاز مردم را تهیه نماید تا شایعاتی از این دست که بین کرونایی شدن مسئولان و مدیران با کرونایی شدن مردم تفاوت است و این ظن و گمان تا جایی پیش رفته که آقای احمدینژاد هم که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام میباشد، بر این باور است که مدیران کشور مستقل از مردم واکسینه شدهاند، رنگ ببازد.
تاریخ در آینده قضاوت بدی نسبت به مدیران امروزی خواهد داشت. مدیرانی که میتوانستند با توجه به امکانات موجود و نوع روابطی که با دو کشور عمده تولیدکننده واکسن کرونا دارند، در تهیه و تزریق این واکسن کوتاهی کردند و هر روز که خانوادهای عزادار میشود، باور داریم مسئولیت مستقیم آنچه در دنیا و چه در آخرت برعهده مدیرانی است که شرایط موجود را به باور اکثر مردم درک نمیکنند.