|
محمد قرهباغی طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد با عنوان حلقه مفقوده انتخابات ایران نوشت: با آغاز رسمی ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری در روزهای اخیر، رقابتهای افراد و احزاب برای تصدی کرسی ریاست جمهوری برای یک دوره ۴ ساله رسماً کلید خورد. میزان و سطح حواشی در این دوره مانند دورههای پیشین اگر شدت پیدا نکرده باشد، به طور یقین کاسته هم نشده است.
همین حواشی باعث شده تا اصل موضوع انتخابات به حاشیه رانده شود به شکلی که مطالبات اساسی مردم به حلقه مفقوده در همه انتخابات تبدیل شده است. این مشکل اساساً به دلیل ساختار انتخاباتی کشور ماست تا مادامی که این مشکلات برطرف نشود، مطالبات و مشکلات جامعه برطرف نمیشود. براین اساس برای تبیین بهتر موضوع به تشریح یک به یک مشکلات میپردازیم.
یکی از بزرگترین مشکلات انتخابات در کشور آنجایی است که تا آخرین روز ثبت نامها اولا مشخص نیست چه کسی پا در عرصه انتخابات میگذارد و ثانیا تا روز احراز صلاحیتها مشخص نیست که چه کسی از فیلتر شورای نگهبان عبور خواهد کرد. به بیان سادهتر عموماً در همه انتخابات عملاً ۲۰ روز قبل از رایگیری، کاندیدای ریاست جمهوری برای مردم مشخص و قابل تشخیص نیست. این موضوع مشکلات عدیدهای را برای جامعه ایجاد میکند. از جمله این مشکلات نخست اینکه مردم شناخت کافی از همه نامزدها پیدا نمیکنند. دومین مشکل این است که به دلیل کم بودن زمان تبلیغات اهداف و برنامهها به صورت کلی و بدون تبیین و تشریح بیان شود. سوم اینکه نتیجه انتخابات را حواشی و جنجالها تعیین کند نه انتخاب درست مردم. چهارم اینکه احساسات و شعارها، جای برنامهها و اهداف را میگیرد.
احزاب مهمترین رکن دموکراسی و نهاد سیاسی در هر کشوری است، چراکه احزاب با ترسیم اهداف و برنامهها، ساماندهی افکار عمومی، پیگیری مطالبات مردم، تقویت جامعه مدنی و ایجاد حیات سیاسی و... گام موثری در پیشبرد رشد سیاسی جامعه دارند. در کشورهای دمکراتیک فرآیند انتخابات بر دوش احزاب است، اما متاسفانه در کشور به خصوص در سالهای اخیر احزاب کارکرد اصلی خود را از دست داده و نقش سازندهای در انتخابات ندارند. اعضای یک حزب همراستایی و همراهی خود را با حزب نشان نمیدهند و هر کسی خود را محق به تصدی ریاست حزب میداند و حجم انبوه انشعابات یا تعدد کاندیداها خود نشان از ناتوانی احزاب در اتحاد اعضا دارد. کارایی حزب متاسفانه آنقدر کاسته شده که در انتخابات پیش رو مستقل بودن کاندیدا یک مزیت برای انها شمرده میشود. این موضوع البته مشکلات بیشماری را در پی دارد که از جمله میتوان به ایجاد یاس و نامیدی مردم، شکسته شدن سبد آرا، بلاتکلیفی و چند دستگی در بین رای دهندگان، اتلاف هزینه و انرژی برای تبلیغات و سرانجام ظهور پوپولیست و شخصیتهای رادیکال در جامعه اشاره کرد.